قطعا خطرات ناشی از شیوع ویروس کرونا در کشور هیچ گروهی را به اندازه پرسنل اورژانس کشور و کادر درمانی که در اولین حلقه مبارزه با این ویروس قرار دارند و کارکنان بخش کفن و دفن اموات در آرامستانهای مختلف کشور که در آخرین و خطرناکترین حلقه این زنجیر قرار دارند تهدید نمیکند. گرچه این آخرین حلقه مهم به شدت مغفول مانده و هیچکس از آنها و زحمات تلخ و رنجآوری که متحمل میشوند سخن نمیگوید از سویی دیگر دولت نیز با تصمیمات نه چندان عقلانی و خردمندانه خود آحاد جامعه و به صورت ویژه این دوحلقه مهم را بیش از پیش با خطر مواجه میسازد.
رویداد۲۴ شادی مکی: با دستور رییس جمهور ادارات باز شدهاند و این یعنی آمار بیشترین مبتلایان به ویروس کرونا و در نهایت تعداد بیشتر میزان مرگ و میر.
یکی از مشاغلی که این روزها کارکنان آن بیش از سایر مشاغل در وضعیت پرکار و البته خطرناکی به سر میبرند، کارکنان قبرستانهای کشور هستند؛ افرادی که بیش از همه در معرض خطر قرار دارند و کمتر از دیگران دیده شدهاند. رویداد۲۴ در گزارش زندگی کارکنان غسالخانه تهران را روایت کرده است. با این گزارش همراه باشید.
قاب اول: رنجهای کرونایی یک غسال
زهرا مرادی بانوی غسال است که از ۲۲ سالگی تا الان که ۳۱ سال دارد کار هر روزش شستوشوی اجساد است و حالا در این روزهای سخت انتشار ویروس کرونا حجم کارهای او و همکارانش افزایش یافته است.
او شرایط این روزهای کارش را برای رویداد۲۴ اینگونه توصیف میکند: با شیوع ویروس کرونا به طور طبیعی حجم اجسادی که باید شستوشو میشدند بیشتر شد به نحوی که ما به شدت خسته و ناتوان شده بودیم بهخصوص که باید از لباسهای ایزوله هم استفاده کنیم. مسالهای که کار را سختتر میکند.
زهرا توضیح میدهد: در این روزهای کرونایی از ساعت ۷ و ۴۵ دقیقه صبح که کارمان را شروع میکنیم تا پایان کار باید علاوه بر لباسهای همیشگی که شامل لباسهای خودمان، لباسهای نانو، پیشبند و دو لایه دستکش است از لباس ایزوله، کلاه، نقاب محافظ، و دولایه ماسک هم استفاده کنیم به علاوه آنکه استفاده مداوم و زیاد از ضدعفونیکنندهها باعث میشود که حتی تنفس عادی ما دچار مشکل شود آنچنان که یک بار به همکارانم گفتم اگر از کرونا نمیریم، از بیتنفسی میمیرم، تحمل این لباسها در حالتی که مداوم با آب هم سرو کار داریم بسیار سخت است، وقتی این لباسها را در میآوریم عرق از سر و رویمان میچکد.
به گزارش رویداد۲۴، اما لباس حجیم و بینفسی و افزایش تعداد جانباختگان تنها مشکل آنها نیست، این افراد دغدغهها و نگرانیهای دیگری هم دارند، مانند زهرا که دختر ۹ سالهاش را مدتی است از خانه دور کرده تا مبادا ناقل ویروس کرونا به فرزندش باشد.
زهرا میگوید: با اینکه مرتبا از نظر وضعیت سلامت و بهداشت کنترل میشویم، اما این بیماری قابل پیشبینی نیست و اگر ناقل باشی مشخص نمیشود به همین دلیل هم من و همکارانم با توجه به کارم مدام این بار روانی را بر دوش میکشیم که مبادا به خاطر شغلمان ناقل ویروس به خانوادههایمان باشیم.
او میگوید: به غیر از خستگی جسمی ما از نظر روحی هم در این مدت بار سنگینی را تحمل کردیم من جنازه زن جوان بارداری را شستم که قبل از تولد نوزادش به دلیل ویروس کرونا فوت کرده بود نوزاد را از بدن مادر خارج کرده و هر دو مرده بودند. چند روز پیش جنازه دخترکی را آوردند که متولد ۸۵ بود و با داشتن بیماری زمینهای در نهایت به دلیل ویروس کرونا فوت کرده بود. ما به چهرههای آنها نگاه میکنیم و رنج میکشیم. به همین دلیل هم این روزها زیاد پیش میآید که بعد از رسیدن به خانه گریه کنیم
این بانوی غسال اضافه میکند: از آغاز اپیدمی ویروس کرونا تا به امروز تمام مرخصیها لغو شده است و ما به جز روزهای استراحت که دو روز در میان است مرتب کار کردهایم. این درحالی است که از سال گذشته چندتا از دیسکهایم بیرون زده است و به مایع نخاعی هم فشار آمده است، همه چیز در سالن تطهیر سرد است از کافور و سدر تا سنگهایی که به آن تکیه میدهیم و حتی خود جنازه، به همین دلیل هم ما خیلی سریع سلامتمان را از دست میدهیم. من و همکارانم در شرایط عادی هم انواع دردهای استخوانی را داریم و همه جایمان را باندپیچی میکنیم، حالا که با افزایش حجم اموات شرایط بدتر هم شده است.
زهرا برایم تعریف میکند که در این روزهای بحرانی او و همکارانش هر روز پیش از شروع کار خود در سالن تطهیر دعا میکنند که این شرایط سخت زودتر تمام و این ویروس ریشه کن شود تا جان مردم بیش از این به خطر نیفتد. اما به نظر میرسد با تصمیمهای این روزهای دولت و پر شدن خیابانها از مردمی که برای کسب درآمد و ارتزاق به دستور رئیسجمهور و خواست دولت ناچارند به سر کار بروند تا رسیدن به این آرزو فاصله زیادی داریم.
سختی کار مهمترین خواسته یک کارگر غسالخانه
یکی دیگر از کارگران غسالخانه هم که نمیخواست نامی از او برده شود، به رویداد۲۴ میگوید: کار شست و شوی اموات بسیار سخت است و فشار جسمی و روحی زیادی به افراد وارد میشود، ما به شدت به دنبال سختی کارمان هستیم و واقعا درخواست میکنیم که بازنشتتگی ما از ۲۰ سال به ۱۵ سال برسد. بسیاری از همکاران ما زمان بازنشستگی دچار انواع بیماریهای ریوی، قلبی و حتی ضعف اعصاب شدهاند. شرایط برای زنان غسال سختتر است آنها به طور طبیعی شرایط جسمی ضعیفتری دارند باردار میشوند و زایمان میکنند و زمانی که به خانه میرسند هم باید خانهداری و فرزندداری کنند. به همین دلیل هم باید این موضوع برای کارگران تدفین و بهویژه تطهیرکنندگان در نظر گرفته شود.
او ادامه میدهد: با وجود شیوع ویروس کرونا و سختتر شدن کار که مشخص هم نیست تا کی ادامه پیدا کند ممکن است شرایط جسمی همکاران ما با وجود همه توجهات و مراقبتهای بهداشتی تحت تاثیر قرار گیرد؛ بنابراین امیدواریم که موضوع سختی کار و همچنین درنظر گرفتن فوقالعادههای حقوقی برای زمان شیوع کرونا برای این قشر در نظر گرفته شود.
خواستهای که رضا پورناصرانی معاون فرهنگی، اجتماعی و روابط عمومی سازمان بهشت زهرا درباره آن به رویداد۲۴ میگوید: ما پیش از شروع ویروس کرونا با وزارت کار و سازمات تامین اجتماعی جلساتی داشتیم و بعد از مهار کرونا هم پیگیریهایمان را ادامه میدهیم.
او اضافه میکند: اعضای شورای شهر تهران به مدیرعامل سازمان و رئیس هیات مدیره این اجازه را دادهاند که با توجه به شرایط کار در بحران کرونا پاداشهایی را بنا بر صلاحدید خود برای کارکنان مراحل مختلف کفن و دفن درنظر بگیرند.
اینکه این وعدهها چه زمانی محقق شود و در شرایطی که برای کادر درمانی تشویقهای مالی در گرفته شده است پاسخ زحمات این گروه در شرایط اپیدمی کرونا چگونه داده شود موضوعی است که در گذر زمان مشخص خواهد شد.
قاب دوم: روزمرههای کرونایی یک کارگر خاکسپاری
سجاد اصغری ۱۴ سال است که به عنوان کارگر خاکسپاری در آرامستان بهشت زهرا کار میکند. کار او که از ۷ و نیم صبح اغاز میشود، آمادهسازی قبر و تدفین میت است، اما از شروع شیوع ویروس کرونا مراحل کاری او بیشتر شده است. سجاد به رویداد۲۴ میگوید: پیش از شیوع ویروس کرونا اکثر خانوادهها مُصِر بودند که متوفی را خودشان داخل قبر بگذارند و بحث تلقین خواندن و باز کردن صورت میت را خودشان انجام دهند، اما از وقتی موضوع این بیماری پیش آمد این کار بر عهده ما که لباس مخصوص داریم گذاشته شده و خانواده حق این کار را ندارد
او ادامه میدهد: براساس پروتکلهای بهداشتی سازمان خانوادهها نباید بیش از ۵ متر به میت و قبر نزدیک شوند، اما خانوادهها داغدار هستند به همین دلیل هم گاهی تا ۲، ۳ متر نزدیک به قبر نزدیک میشوند و ماهم شرایط روحی آنها را درک کرده و با آنها همکاری میکنیم، اما بیش از ۲ متر نمیگذاریم نزدیک شوند.
کارگران خاکسپاری این روزها از آغاز تا پایان کار چه متوفی کرونایی باشد چه نباشد باید لباس ایزوله، دو لایه ماسک فیلتردار و ماسک جراحی، شیلد و دستکش را بپوشند، سجاد در حالیکه خستگی در صدایش کاملا مشهود است، برایم توضیح میدهد که به صورت عادی داخل قبر رطوبت و گرما دارد، حال با استفاده از این لباسها شرایط سختتر شده است، اما براساس پروتکلها تا زمان پایان ویروس کرونا باید این لباسها را زمان کار بر تن کنند.
او توضیح میدهد که علاوه بر ساعت کار عادی که تا ساعت ۴ و ۵ بعد از ظهر است هر بار گروهی از کارگران خاکسپاری تا ساعت ۷ الی ۸ شب در حالت شیفت میمانند تا با ورود جنازه جدید نسبت به تدفین آن اقدام کنند و این تبدیل به روال عادی کار در شرایط کرونایی شده است، زیرا براساس پروتکلهای بهداشتی در شرایط فعلی نباید انباشت جنازه در سردخانهها چه در بیمارستانها و بیمارستانها وجود داشته باشد و هر ساعتی که فوتی بیاورند باید او را فن کنند.
کارگران خاکسپاری هم مانند سایر کارگرانی که مستقیما با اموات سرو کار دارند از آغاز روزهای کرونایی تا کنون بیوقفه کار کردهاند، نه طعم تعطیلات عید را چشیدند و نه مرخصی داشند او میگوید که حتی همان یک روز استراحتی که در طول هفته داشتهاند هم لغو شده است و در شرایط فعلی تنها زمانی به این کارگران مرخصی میدهند که به ویروس کرونا مبتلا شده و نیازمند درمان باشند.
برای سجاد و دوستاتش مهمترین سوال آن است که داستان شیوع ویروس کرونا تا کی قرار است ادامه پیدا کند او میگوید ترس ما از آن است که اگر به دلیل عدم رعایت مردم یا هر علت دیگری این مساله شود و کادر درمانی و ما کارگران کفن و دفن از بین برویم چه بر سر مردم خواهد آمد؟ به علاوه ما نگران سلامت خود و خانوادههایمان هم هستیم گرچه با توجه به آموزشهای بهداشتی که دیدهایم و رعایت هم میکنیم کمی از استرسمان کم شده است
قاب سوم: دغدغههای کرونایی راننده آمبولانس بهشت زهرا
داوود کرمی راننده آمبولانس قطعات است یعنی بعد از آمادهسازی متوفی برای دفن آن را تحویل گرفته و برای خاکسپاری به قطعات میبرد. او به رویداد۲۴ میگوید: در حال حاضر با توجه به شیوع کرونا شرایط تغییراتی کرده است مثلا مواردی وجود دارد که خانواده متوفی حاضر نیست میت خود را از آمبولانس خارج کرده و به سمت مزار ببرد که البته با توجه به شرایط شیوع کرونا شاید این ترس عادی هم بوده و کار درستی هم باشد. به همین دلیل هم در موارد بسیاری این کار را خودمان انجام میدهیم.
برای داوود هم که روزی ۶ تا ۷ متوفای ناشی از کرونا به جز سایر متوفیان را به سوی قطعات میبرد ساعتهای متمادی تحمل لباس ایزوله و ماسک و دستکشی که هر روز هم باید تعویض شوند بسیار سخت است. این لباسها بسیار گرم و داغ بوده و به قول داوود هربار که از تن خارج میشود متوجه تعریق زیاد میشوند.
وی ادامه میدهد: ما در طول عید تعطیلات نداشتیم و حتی یک روز درهفتهای که روز آف (روز استراحت) ما بود کنسل شده است به این دلیل که کارها بیشتر شده ما از آغاز شیوع کرونا مداوما در حال کار بودهایم. با توجه به شرایط حتی نتوانستیم از شیفتبندی هم استفاده کنیم، زیرا یک گروه از آمبولانسها متوفیان عادی را به سمت قطعات میبرند و یک گروه هم متوفیان ناشی از کرونا را حمل میکنند. به هر حال این روزها کار بیشتر شده است.
این جوان ۳۱ ساله که این روزها در آستانه ازدواج قرار دارد میگوید: ما همه خانواده داریم و مانند همه مردم از مبتلا شدن به این ویروس یا انتقالش به خانوادههایمان میترسیم، اما به هر حال ما قبول کردیم که اینگونه خدمت کنیم.
قاب چهارم: روزهای کرونایی یک مباشر کفن و دفن
مجید عبدالله بیگ یکی از مباشران کفن و دفن در سازمان بهشت زهراست او از ساعت ۸ صبح کار خود را که همراهی با خانواده متوفی است آغاز میکند، کارهایی مانند انجام پرداختها برای خرید قبر تا ابطال شناسنامه فرد فوت شده و همراهی خانواده داغداری که نه توان روحی برای انجام امور اداری را دارند و نه حتی آشنایی با مراحل کار را.
تنها تجهیزات مباشران در حالیکه با خانواده متوفیان ناشی از کرونا هم سرو کار دارند که ممکن است ناقل باشند همان ماسک و دستکش است و ظاهرا نیاز به سایر تجهیزات ندارند که البته طی دو، سه روز گذشته شیلد یا همان نقاب محافظت هم به آن اضافه شده است.
او میگوید: در حال حاضر بیشتر متوفیان کرونا را تا جایی که میدانم به قطعه ۳۲۴ میبرند، اما برخی را هم در قبرهای قدیمی که مدنظر خانواده است دفن میکنند حالا در هر قطعهای باشد فرقی نمیکند.
مجید از نگرانی کارکنان بهشت زهرا که با اموات و خانوادههای آنها سرو کار دارند میگوید. از اینکه همه نگران آن هستند که ناقل بیماری به والدین پیر یا فرزندان کوچکشان باشند. مجید از حال این روزهای مادر بیمارش میگوید که مداوم نگران شرایط اوست و از او میخواهد که از این کار استعفا دهد، اما او همچنان پای مسئولیتی که پذیرفته و سختیها و خطرات آن ایستاده است.
مجید هم از مردم میخواهد که درخانه مانده و اصول بهداشتی را رعایت کنند او هشدار میدهد که اوضاع خراب است و همه باید مراقب باشند. این جمله اوضاع خراب است موید همان جملات فرمانده ستاد مقابله با کرونا در تهران است که میگوید: ویروس کرونا به مرحله پاندمی در تهران رسیده است. آنهم در شرایطی که مردم ناچارند بین بازگشت به کار و از دست دادن کار و درآمدشان یکی را انتخاب کنند.
زحمات کارگران بخش کفن و دفن درحالی از مردم میخواهند که در خانه بمانند و با عمل به توصیههای بهداشتی از جان عزیزان خود و افرادی مانند آنها که مستقیما در خطر قرار دارند محافظت کنند که شنبه ۲۳ فروردین قرار است همان شنبه عادی رئیس جمهور باشد و مردم رسما به کارهای خود بازگردند تا ویروس کرونا برای مردم، همزیستی عادی تلقی شود.
هشدارهای مداوم ستاد عملیات مقابله با ویروس کرونا در کلان شهر تهران که نشاندهنده شیب صعودی ابتلا به ویروس کرونا در پایتخت بعد از آغاز به کار صنوف و ادارات است گویای آن است که کارکنان غسالخانهها همچنان باید در انتظار اجساد بیشتر و افزایش حجم کارشان باشند تا به تبع این افزایش اجساد، جان و سلامتشان هر چه بیشتر درمعرض خطر قرار گیرد. گرچه به گفته حمیدرضا رفیعی رئیس اتحادیه کارگران شهرداری تهران تا کنون نیز تعدادی از این افراد به ویروس کرونا مبتلا شده و تحت درمان هستند درحالیکه همچنان در گمنامی قرار داشته و هیچ تریبونی برای بیان رنجها و مصائبشان وجود ندارد.
شاید اگر رئیس جمهور و هیات دولت دمی از وقت خود را با این قشر گذرانده و با کارشان از نزدیک آشنا شوند کمی درباره تصمیمگیریهای کشنده خود تجدید نظر کنند.