یک هفته از آغاز اعتراضات به قتل «جورج فلوید» شهروند سیاهپوست آمریکایی توسط پلیس میگذرد. بر سر مرگ دردناک این فرد در شهر مینیاپولیس جنبشی در ایالات متحده به راه افتاد و آتش آن به سرعت دامن ایالات مختلف را گرفت.
ویدیوها و تصاویر منتشر شده از این اعتراضات، خشونت زیاد و البته آشنایی را از طرف پلیس نشان میدهد و اینکه چطور نیم قرن پس از مبارزات سیاهان برای کسب حقوق مدنی و رویایی که لوترکینگ در سر داشت، هنوز به نظر میرسد که رنگینپوست بودن در آمریکا و بسیاری از کشورهای جهان، مبنایی برای تحت تبعیض قرار گرفتن است و مجوزی است برای اعمال خشونت از سوی پلیس.
از سوی دیگر همزمان با انتشار این ویدیوها و تصاویر در شبکههای اجتماعی فارسیزبان هم بحث بر سر آن بالا گرفتهاست. مقامات و برخی از افراد نزدیک به حکومت با ارجاع به خشونت پلیس، دموکراسی آمریکایی را زیر سوال میبرند، برخی از کاربران هم با محکومیت این خشونت معتقدند ظلم و تبعیض در همه جای دنیا یک شکل دارد و باید در مقابل آن ایستاد و برخی دیگر هم با مقایسه رویدادهای آمریکا با عملکرد دستگاههای امنیتی ایران میخواهند ثابت کنند، خشونت نیروهای سرکوبگر در ایران قابل مقایسه با آمریکا نیست.
«دنیا صدای شما را شنیده است»
در هفته گذشته رهبران برخی از کشورها هم نسبت به آنچه در آمریکا میگذرد واکنش نشان دادهاند. بیشتر آنها مانند روسیه، ترکیه، ایران، کوبا و ونزوئلا کشورهای خوشنامی در برخورد با معترضان و مخالفان نیستند.
رجب طیب اردوغان در حالی رویکرد نژادپرستانه و فاشیستی پلیس آمریکا در قتل جورج فلوید را محکوم کرده است که دولت متبوعش به طور سیستماتیک به سرکوب و اعمال تبعیض علیه کردها پرداخته و اعتراضات جهانی نسبت به عملکرد او نیز بیفایده بوده است. او در حساب توییتریاش با ارجاع به حدیثی از پیامبر اسلام نوشته: «ما به مبارزه برای حراست از حقوق همه بشریت بدون قائل شدن هرگونه تبعیض بر مبنای نژاد، رنگ، مذهب و زبان ادامه میدهیم.» هزاران نفر از مردم ترکیه اما در صفحات اجتماعیشان با انتشار تصاویری از خشونت پلیس ترکیه در سرکوب مخالفان گفتهاند که او حقی برای اظهارنظر در مورد آمریکا ندارد.
سخنگوی وزارت امورخارجه ایران از دولت آمریکا خواست خشونتها علیه مردم خود را متوقف کرده و بگذارد آنها «نفس بکشند» کاربران در شبکههای اجتماعی فارسیزبان با انتشار تصاویری از سرکوب معترضان در ایران، نسبت به اظهارات او واکنش نشان دادند.
در ایران نیز وضعیت به همین منوال است.
وقتی سیدعباس موسوی سخنگوی وزارت امورخارجه، نژادپرستی و عملکرد پلیس آمریکا را محکوم کرد و با بغض گفت: «دنیا صدای مظلومیت شما را شنیده و کنار شما ایستاده است.» و از دولت آمریکا خواست خشونتها علیه مردم خود را متوقف کرده و بگذارد آنها «نفس بکشند»، بسیاری از کاربران در شبکههای اجتماعی فارسیزبان با انتشار تصاویری از سرکوب معترضان در ایران، نسبت به اظهارات وزارت امور خارجه واکنش نشان دادند.
علاوه بر سخنگوی وزارت امور خارجه، جواد ظریف، محمدباقر قالیباف و ۲۴۰ نماینده مجلس شورای اسلامی هم به کشته شدن جورج فلوید واکنش نشان دادند.
جواد ظریف، وزیر امور خارجه در توییتر خود نوشت: «برخی نمیپندارند که جان سیاهپوستان ارزش دارد. برای کسانی از ما که جان آنها برایشان ارزش دارد میگویم: زمان آن رسیده است تا تمام جهان علیه نژادپرستی بسیج شود. زمان آن رسیده که دنیا علیه نژادپرستی متحد شود».
قالیباف، رئیس جدید مجلس، هم در توییتر با «شیطان بزرگ» خطاب کردن آمریکا نوشت: «کشوری که ساختار سیاسی، قضایی و اقتصادی ظالمانۀ آن صدها سال است در سراسر جهان جنگ و کودتا و فقر و تبعیض و شکنجه و برادرکشی و فساد اخلاقی را پمپاژ میکند و در داخل نژادپرستی و گرسنگی و تحقیر و «خفهکردن با زانو» را، اگر نامش شیطان بزرگ نیست پس چیست؟»
در بیانیه نمایندگان مجلس شورای اسلامی هم با اشاره به «حقوق بشر آمریکایی» و اظهارات دونالد ترامپ آمده است:«تحولات روز اخیر واقعیت حقوق بشری آمریکا را نشان داد. اظهارات رییس جمهور تروریسم آمریکا در تهدید به کشتار آمریکاییها نشان میدهد که مردم دیگر کشورها تنها قربانیان تروریسم دولتی آمریکا نیستند بلکه مردم آمریکا از نژادهای مختلف اولین قربانیان هستند.»
اظهارات و واکنشهای مسئولان جمهوری اسلامی اما بیش از آنکه در میان مخاطبان خارجی آنان واکنش داشته باید عکسالعمل زخمخوردگان داخلی را در پی داشت و همزمان با این واکنشها ویدیوهایی از سرکوب سالهای ۸۸، ۹۶ و ۹۸ در شبکههای اجتماعی در حال دستبهدست شدن است.
از ویدیوهای زیر گرفتن معترضان با ماشین و شلیک گلولههای واقعی تا ضرب و شتم آنها با باتوم و زدن گاز اشکآور. با یادآوریهایی از این دست که هنوز از کشتار حدالقل ۲۳۰ نفر از مردم آنهم بر اساس روایت رسمی ۷ ماه نمیگذرد، اتفاقی که فقط در طی سه روز رخ داد.
چنانچه از اظهارات مسئولان بر میآید جمهوری اسلامی تلویحا قصد دارد با محکوم کردن خشونت پلیس در آمریکا و نشان دادن آن به افکار عمومی به معترضان ایرانی بگوید که حتی در آمریکا نیز معترضان به سیستم سرکوب میشوند.
شاید از همین رو است که پس از حدود هفت ماه سکوت حالا آمار رسمی کشتهگان آبان ۹۸ را منتشر کرد، تا در سایه امنیتی موقتی که از تمرکز رسانهها و سازمانهای حقوق بشری بر روی آمریکا حاصل شده، بدون مشکل چندانی از این گردنه نیز بگذرد.
دشمن ما کجاست؟
در فضای شبکههای اجتماعی و میان جمعی از فعالان سیاسی و مدنی ایرانی هم بحث بر سر شباهت و تفاوتهای دستگاه سرکوب در ایران و آمریکا در جریان است.
برخی از راستگرایان ایرانی با حمایت از پلیس آمریکا، خشونت بکار رفته توسط آنها را نیک میدانند و در همان حال نیروهای امنیتی ایران را شر تلقی میکنند.
بعضی از هواداران این ایده حتی با حمله به کاربرانی که اخبار اعتراضات آمریکا را در مدیای فارسی بازنشر میکنند، آنها را مزدوران جمهوری اسلامی قلمداد میکنند و یادآور میشوند که حکومت ایران با مخالفانش چه میکند.
در این میان هستند کاربرانی که با توضیحات بیشتر مثلا در مورد ساختار نهاد پلیس در آمریکا، سعی دارند تا به کاربران ایرانی نشان دهند که این دو نهاد اساسا در ایران و آمریکا با یکدیگر متفاوت هستند.
در این میان هم افراد نزدیک به حکومت با خوشحالی در شبکههای اجتماعی فیلترشده و ممنوعه، علیه دموکراسی و حقوق بشر آمریکایی مینویسند.
دسته دیگری از کاربران هم هستند که در این میان خشونت را در هر دو کشور محکوم میکنند و رویکرد حقوق بشری به قضیه دارند.
نزدیک به گروه آخر افرادی با گرایش چپ دیده میشوند که اساسا مسئله را نه نژادی که طبقهای میبینند. در میان محکومکنندگان گروهی هم به تبعیض نژادی سیستماتیک در ساختار این کشور قائلند و خواهان برطرف شدن آن هستند.
لوبون در کتاب «روانشناسی تودهها» نشانهای منطق «توده» را به هم ربط دادن چیزهای شبیه به یکدیگر و تعمیم دادن سریع حوادث میداند، هرچند ارتباط آنها باهم سطحی باشد. در ایران هم مانند جوامع دیگر معمولا در چنین مواقعی همین اتفاق میافتد و مردم به سرعت با ارتباط دادن وقایع و حوادث و مقایسه آنها با یکدیگر میخواهند سعی در فهم و تحلیل آن دارند.
اما به نظر میرسد که این قبیل قیاسها و اینهمانیها در وضعیتهای پیچیده غلط انداز میشود و نه تنها در خدمت فهم پدیده نیست که ذهن را به بیراهه میبرد. مقایسه دو کشور ایران و آمریکا با گذشته، حال و سیستمهای حکومتی و سازوکارهای درونیِ از اساس متفاوت ممکن است برای پوشاندن موقتی نقض حقوق بشر و کشتار در ایران به حاکمیت خدمتی بکند اما برای مردم ایران بعید است کارساز باشد. با وجود این در عین حال میتوان در دنیایی که به واسطه شبکههای اجتماعی بدون مرز شده علیه سرکوب در هر شکل آن واکنش نشان داد.
زیتون ـ شیوانظرآهاری: