نمیتوان روحانیت شیعه و نهادهای وابستهاش را از سرچشمه حکومت و دولت جدا کرد
هنگامی که روحانیون شیعه و نهادهای تحت نظر آنان در سال ۱۳۵۷ قدرت را به دست گرفتند و مزه پول و بودجه آسان دولتی زیر دندانهایشان رفت، دیگر مسیرهای دشوار جمعآوری کمک از مردم را فراموش کردند و همه به دولت و حکومت و نهادهای عمومی (هر نهاد غیرخصوصی که پولی دارد و میخواهد هزینه کند) آویزان شدند. تنها در یک دهه آن چه از استقلال مالی نهادهای روحانیت شیعه باقی مانده بود، تبخیر شد. این وابستگی آن چنان کامل و اعتیادآور شده است که دیگر نمیتوان روحانیت شیعه و نهادهای آن را از شیر حکومت و دولت گرفت.
از طرف دیگر حکومت نیز که نهادهای دینی را رام خود میخواست (بالاخص در دوران خامنهای) تا حد ممکن سازمان و مدیریت مستقل را با اتکا به بودجهرسانی از آنها گرفت. امروز دیگر نهاد شیعهای در ایران نیست که رییس، هیات مدیره، هیات امنا و افراد تصمیمگیر در آنها به نحوی از سوی رهبر و بیت رهبر یا نهادهای تحت نظر آنان منصوب نشده باشند یا حکومت قدرت وتوی آنها را نداشته باشد. اکثر آنها خود حقوقبگیر دولت و حکومتاند.
مساجد، صحنه حضور همه جانبه دولت و حکومت
دولتی شدن نهادهای دینی شیعه از روحانیت تا حوزههای علمیه و مساجد را در فعالیتها و منابع تامین هزینههایشان به خوبی میتوان نشان داد. در گزارشی که از وضعیت مساجد توسط رییس سازمان تبلیغات اسلامی به مجلس (برای اولین بار) داده شده (۲۵ خرداد ۱۳۹۹) دقیقا میتوان دولتی شدن کامل مساجد را مشاهده کرد. بنابه این گزارش ۲۱ نهاد نظامی-انتظامی (بسیج، سپاه، قرارگاه خاتمالانبیا، نیروی انتظامی)، حکومتی (آستان قدس، قوه قضاییه، ستاد احیای امر به معروف و نهی از منکر، سازمان دارالقرآن، کمیته امداد، سازمان اوقاف و مرکز رسیدگی به امور مساجد، معاونت تبلیغ حوزههای علمیه، بنیاد خاتم الاوصیاء و ستاد اعتکاف)، حکومتی- دولتی (سازمان تبلیغات اسلامی)، دولتی (وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، وزارت کشور، وزارت نیرو، هلال احمر، سازمان بهزیستی، نهاد کتابخانهها و ستاد هماهنگی کانونهای فرهنگی و هنری مساجد) و عمومی (شهرداریها) در مساجد فعالیت دارند و به همین دلیل با توجیه به آنها کمک میدهند. آنها که در مساجد فعالیت دارند به مساجد از جهتی کمک میکنند تا فعالیتشان تسهیل شود. این ورودیهای چندگانه از آب و برق مجانی تا مبلغ و مراسم و امام جماعت مجانی و تعمیر مجانی دیگر اثری از استقلال برای مساجد باقی نمیگذارند.
معاونت تبلیغ حوزههای علمیه با اعزام و حضور بیش از ۲۰۰۰ مبلغ در طرح هجرت در بستر مساجد فعالیت دارد. دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم هرساله با اعزام بیش از ۷۰۰۰ مبلغ به مساجد سراسر کشور برای امر تبلیغ با مجموعه مسجدیها مرتبط است. بودجه مرکز رسیدگی به امور مساجد استان تهران در سال ۹۹، رقمی حدود ۳۱ میلیارد تومان است. ستاد هماهنگی کانونهای فرهنگی و هنری مساجد دارای ردیف بودجه ۸۲ میلیارد تومانی برای سال ۹۹ است. در بودجه سال ۹۹ سازمان اوقاف و امور خیریه، با عنوان «احداث مساجد و اماکن فرهنگی و مذهبی» رقم ۱۷ میلیارد تومان و با عنوان «کمک به ساخت مساجد و مصلیها» نیز بودجه ۱۳ میلیارد و ۳۰۰ میلیون تومان اختصاص یافته است. میزان هزینه شهرداریها در ساختوساز و اداره مساجد معمولا اعلام نمیشود.
هویج و چماق برای دولتی شدن
این همه حضور دولتی و حکومتی جایی برای ارتباط بدون واسطه با امر مقدس یا التیامیابی یا مراسم دعای بیشیلهپیله باقی نمیگذارد. کسی که در این نهادها حضور دارد به نحوی از منافع آنها (مادی، شغلی و منزلتی) برخوردار میشود، حتی کسانی که برای نماز یا دیگر مراسم میآیند. آنها با اتکا به همین حضور شبکهسازی کرده، شغل دولتی و مجوز و رانت دولتی دریافت و آن امکانات را حفظ میکنند.
حتی از دعای کمیلی که برخی از شیعیان اسلامگرا اما مخالف خامنهای در خانههای خود برگزار میکردند (در دهه هشتاد) اثری باقی نمانده است. چند مسجدی هم که در کشور به روحانیون یا کلاهیهای منتقد مجالی برای سخنرانی میدادند از دست آنها خارج شد. اسلامگرایان اصلاحطلب و فعال اکثرا به خارج از کشور مهاجرت کردهاند. شیعیان باورمند منتقد نیز به گعدههای خود اکتفا میکنند و اثری از برگزاری مراسم در میان آنها به چشم نمیخورد. هر نهاد مستقل دینی در میان اهل سنت، بهاییان، مسیحیان و یهودیان و حتی درویشان تحت سرکوب دائمی حکومت بوده است.
همین اتفاق در حوزههای علمیه افتاده است. روحانیون و مدرسانی که با ولی فقیه اندکی زاویه داشتند به تدریح با بسته شدن حسابها، بازداشت و احضار طلبهها و بستن مساجد و حسینیههای تحت نظرشان به حاشیه رانده شدند. امروز در میان مدرسان و طلاب در ایران جریان یا فردی مخالف یا منتقد رهبر یا حکومت به چشم نمیخورد یا اگر کسی هست صدایش در نمیآید چون هم هویجها (بیمه مجانی، شهریه و ارتباط با محافل قدرت و ثروت) را از دست میدهد و هم چماقها را دریافت میکند. به پشت قباله مراجع شیعه شرکتها و کارخانههای مصادرهای زده شده تا صدایشان درنیاید. اوقاف و آستانهای قدس نیز همه تحت نظر دستگاه رهبریاند.
از کف رفتن رنگ و بوی محلی
به همین دلیل چهره مساجد امروز کاملا با مساجد قبل از دولتی شدن متفاوت است. مساجد امروز حال و هوای دیوانسالاری حکومتی را دارند و نه نهادهایی که به طور طبیعی در محلات رشد و نمو داشتهاند. شما به هر مسجدی که در ایران بروید یک صدا از همه آنها خواهید شنید در حالی که پیش از دولتی شدن، رنگ و بوی محلی و سنتی همان منطقه یا محله را داشتند. زمانی که آب و برق مساجد مجانی نشده بود نمازگزاران و خدام مساجد در آنها صرفهجویی میکردند اما بعد از پرداختهای دولتی دیگر اثری از این صرفهجویی دیده نمیشود مگر در میان خدام قدیمی که به این موضوع عادت داشتهاند. پیش از سرریز بودجههای دولتی جمعآوری پول بعد از هر مراسمی شایع بود اما دیگر این کار انجام نمیشود. وقتی مردم محل در تعمیر و نگهداری مسجد مشارکت مالی نداشته باشند آن را از آن خود تلقی نمیکنند.
ویژگی شکننده استقلال
روحانیت شیعه تا قبل از تشکیل حکومت دینی در ایران به این موضوع افتخار میکرد که شیعه، مذهبی غیردولتی است. آنها در این موضوع تا حدی حق داشتند چون همه نهادهای شیعی و اسلامی توسط حکومت پهلوی اداره و تامین نمیشد در حالی که در بسیاری از کشورهای صاحب اکثریت مسلمان، نهادهای مذهبی بخشی از دیوانسالاری دولتی بودند. حکومت دینی این ویژگی را از آنها گرفت همانطور که در حوزههای دیگر نیز به دولتی کردن امور پرداخت. رابطه نهادهای دینی و مردم ایران از حیث اداره و تصمیمگیری و تامین مالی آن چنان از هم گسیخته که تصور این نهادها به صورت مستقل در آینده دور هم بسیار بعید به نظر میآید. نهادهای مدنی و مستقل برای حفظ استقلال خود باید بسیار محتاط باشند چون وقتی این ویژگی را از دست دادند کسب دوباره آن نزدیک به غیر ممکن است.
ایندیپندنت فارسی: