در حالی که ۱۵ استان ایران در حالت وضعیت قرمز کرونا قرار دارند و ۹ استان دیگر در وضعیت هشدار، حسن روحانی میگوید، «همهجا و در همه وضعیتهای قرمز و زرد و در روستاها و شهرها باید عزاداری انجام شود.»
رئیس جمهوری ایران که میگوید، ایجاد دوگانه «سلامت و عزاداری» غلط است، به برگزاری شبهای قدر اشاره میکند و میگوید، «آنجا جوری مدیریت کردیم» که «حتی معاندین هم نتوانستند در اینباره چیزی بگویند» و حالا هم که پای عزاداری دهه اول محرم به میان آمده است، باز هم میگوید، «باید برای محرّم هم کاری کنیم که حتی معاندین هم نتوانند حرفی بزنند.»
البته آقای روحانی اگر حرفهای کارشناسان مستقل و آمارهای وزارت بهداشت را قبول داشته باشند، باید بدانند که اگر معیار و مبنای ایشان چند عکس از حضور وزیر بهداشت با ماسک در «شبهای قدر» است، در مقابل آن میتوان چندین و چند نمونه دیگر برای ایشان آورد که هیچ پروتکلی رعایت نشد و شاید بد نباشد که ایشان توضیح دهند که چطور یک ماه بعد از آن، باز با شیب افزایشی شیوع کرونا در ایران روبهرو شدیم.
راه دور چرا برویم، همین چند روز پیش (سه شنبه ۷ مرداد ۱۳۹۹) و همزمان با برگزاری مراسم عزاداری پنجمین امام شیعیان در قم. اگر بنا به گول زدن مردم باشد، در عکسهای خبرگزاری مهر همه با ماسک ایستاده بودند و البته از همان مراسم عکسهای خبرگزاری تسنیم نشان میدهد که بسیاری کنار هم در حال زنجیر زدن بدون ماسک در حال برگزاری مراسم هستند. البته اگر برای آقای روحانی که باوری به دوگانه «سلامت و عزاداری» ندارند، همین چند عکس کافی باشد و قرار نباشد اسناد متعدد عدم رعایت پروتکلها در تکیهها و مساجد را یک به یک منتشر کنیم.
اما دلیل این همه اصرار برای برگزاری مراسم عزاداری دهه اول محرم در این شرایط چیست؟ آیا واقعا باید این اصرار را در ارادت آنها به امام سوم شیعیان جستوجو کرد، یا در گردش مالی حاصل از مراسمی که به اسم او برگزار میشود؟
برای درک بهتر، به چند آمار دقت کنیم. محمدحسین بلک، مدیرکل تبلیغات اسلامی خوزستان میگوید ۷۵۰۰ حسینیه رسمی و خانگی در استان شناسایی شده است و گردش مالی این هیئتهای مذهبی در دهه اول محرم حدود ۱۰۰ میلیارد تومان است. (خبرگزاری خورنا -۲۲ شهریور ۱۳۹۷) این آمار با توجه به میانگین تورم ۳۰ درصد در سال حالا بیشتر هم شده است، اما به همین میزان با توجه بیشتر شدن فقر، از خرج بسیاری از هیئتها کاسته شده است. بنابراین شاید نتوان رقم دقیقی از میزان گردش مالی دهه اول محرم در سال جاری به دست آورد. اما اگر مبنا را همان آمار سال ۹۷ بگیریم و آن را کنار گفتههای محمد قمی، رئیس سازمان تبلیغات اسلامی بگذاریم که گفته بود، «نزدیک به صد هزار هیات مذهبی و هفتاد هزار مسجد در کشور وجود دارد» (تسنیم – ۲۲ خرداد ۱۳۹۸) و با در نظر گرفتن استانهای سنینشین ایران که محرّم در آنها جایگاه خاصی ندارد، میتوان تخمین زد که گردش مالی هیئتهای مذهبی ایران در دهه اول محرم نزدیک به ۲ هزار میلیارد تومان باشد.
در این میان، سعید حدادیان در هیئت رزمندگان در ناحیه مقداد «سپاه محمد رسولالله تهران» گفته است: «مراسم محرم امسال را باید با شکوه برگزار کنیم. حتی اگر قرار باشد کسی بمیرد، کسانی هستند که بخواهند جانشان رابرای این مراسم بدهند.» (همشهری آنلاین – ۷ مرداد ۱۳۹۹)
حدادیان در سالهای گذشته هدایت بسیاری از مداحان را بر عهده داشته است؛ مداحانی که بسیاری از آنها دریافت «پاکت»های میلیونی برای چند دقیقه مداحی را رد کردهاند. اما مجید رضوی، مسئول هیئت انصارالمحسن قم، میگوید: «زنگ زدیم به آقایی که متاسفانه در سیمای خودمان اعلام میکند من چیزی نمیگیرم، گفت برای یک شب ۲۵ میلیون تومان میگیرم.» (ایرنا – ۲۰ آبان ۱۳۹۸) او به نقل از یکی از مداحان مشهد میگوید که بخشی از این که این مداحان میگویند پولی نمیگیریم درست است، اما «وقتی میآید مشهد برای مداحی در حرم، ۲۰ نفررا با خودش میآورد تا از امکانات آستان قدس استفاده کنند.»
محمدرضا سنگری که خود را نویسنده و عاشوراپژوه معرفی میکند، در جایی میگوید: «یک مداح ممکن است تمام نیاز مالی سال خود را با یک مراسم دهه محرم تأمین کند و این موارد در حوزه مداحان شاخص و سرشناس نیز وجود دارد.» (تارنمای الف – ۲۴ تیر ۱۳۹۸)
همزمان، در سالهای گذشته مفهوم «پامنبری» هم شکل دیگری به خود گرفته است. «ماهنامه خیمه» در شماره ۱۲۳ (مهر و آبان ۱۳۹۶ – صفحه ۴۱) خود که روی جلدش عنوان بزرگ «پادشاهی مداحان» دیده میشود، مینویسد: «در توافق مداحان برند با صاحبان هیاتها گفته میشود که این مداح، دارای ۱۰ تا حتی شاید ۴۰ پامنبری است که باید در هیات حضور پیدا کنند.» برخی میگویند که حضور این پامنبریها الزاما کارکرد سنتی آنها (به معنی کسانی که در پایین منبر با خواندن اشعار مذهبی به روضهخوان اصلی کمک میکنند) نیست، بلکه گاه گفته میشود، «اگر توی روضه کسی غش کرد، مبلغ میرود بالا.» بر همین اساس است که حتی افرادی مثل سنگری میگویند: «مداحی برای عدهای در کنار عقیده بودن، شغل و منبع درآمد است. به همین دلیل در تهران، گاه مداحانی برای ده شب تا یک میلیارد (تومان) پول میگیرند.»
در واقع اینجا «پامنبری»ها به نوعی واسطه رانتهای سیاسی و اقتصادی و گاه پلی برای چاقتر شدن پاکتهایی هستند که در شبهای دهه اول محرم دست به دست میشوند.
تمام این درآمدها را باید خرجهای مستقیم هیئت و مداح عنوان کرد و سپس به هزینههای جانبی هم باید اشاره داشت. از سیستم صوتی (گاه تا شبی ۵ تا ۱۰ میلیون تومان) و احتمالا هزینههای رفت و آمد که شاید معمول باشد اگر بگذریم، به موارد خاص هم میرسیم؛ مواردی همچون الزام چاپ بنرهای متعدد که نام مداح، بزرگ در آن به چشم آید، دکور پشت سر مداح که گاه تا ۱۵ میلیون تومان هم هزینه آن میشود، گروه نورپردازی و دست آخر گروه فیلمبرداری و توزیع سی دی از موارد جدیدی است که در سالهای گذشته رونق بسیاری هم یافته است. در این میان، برخی از مداحان برای خود تمام این مجموعه را در اختیار دارند و جز با «گروه» خودشان کار نمیکنند و به این شکل، تمام آن هزینهها نیز غیرمستقیم به حساب همان مداح واریز میشود.
اما با آن که دایره مداحانی که به این شکل از این هیئت به آن هیئت و از این شهر به آن شهر میروند محدود است، گستره وابستگی سیاسی آنها نیز همان قدر محدود است. برخی از این مداحان به گونهای «حزب / نهاد سیاسی» تبدیل شدهاند و در روضهخوانیهاشان به این و آن مقام سیاسی میتازند یا از آن دیگری حمایت میکنند. البته این موضوع خیلی جدید نیست و همین ابزار در سالهای پیش از پیروزی انقلاب ۵۷ علیه پادشاهی پهلوی هم به کار بسته شد، سپس با شروع جنگ بین ایران و عراق شکل عوض کرد، و حالا با رویکردی کاملا محسوس در خدمت سیاستهای مشخص نظام و در حمایت از رهبر جمهوری اسلامی ایران اقدام میکند.
وقتی سخن از اهدای ویلای ۷۰۰ میلیونی (مربوط به ۳ سال پیش) از سوی یک سرمایهدار مازندرانی برای تنها ده روز مداحی به میان میآید، و وقتی قدرت سیاسی این بخش از مداحان مطرح است، دیگر نمیتوان تنها از رقمهای نجومی سخن گفت. اینجا مداحی یک رانت است که در اختیار گروهی خاص قرار دارد؛ گروهی که به دفتر رهبر نظام راه دارند و در مراسمهای مختلفی که توسط این دفتر برگزار میشود، مهمان ثابت هستند. (ماهنامه خیمه شماره ۱۲۳)
حالا شاید مشخص باشد که بازار، از بازار مواد غذایی تا بازار پارچه و ظروف پلاستیکی تا بخش رانتی اقتصاد ایران (که هم منافع مالی و هم سیاسی خاص خود را در دهه اول محرم جستوجو میکند) چگونه از دهان حسن روحانی سخن میگوید که بیشتر نگران «معاندان» است که مباد ا از برگزاری مراسم ماه محرم و صفر بهانه بگیرند. حال آن که هیات مدیره مجمع انجمنهای گروه پزشکی ایران، در نامهای به او هشدار دادهاند که «اگر امروز روزانه دویست مرگ و دو هزار ابتلا ثبت میشود، در صورت عدم رعایت جدی دستورالعملها در سهماه آینده شمار جانباختگان کرونا تا یک هزار و ۶۰۰ مرگ در روز افزایش خواهد یافت.»
حالا باید دید وقتی علی خامنهای، رهبر نظام اسلامی حاکم بر ایران، میگوید: «معیار آن چیزی است که ستاد مقابله با کرونا و کارشناسان بهداشت میگویند. من هر آنچه را که آنها لازم بدانند، مراعات خواهم کرد» و به عزاداران هم توصیه میکند که «به ستاد ملی کرونا و مصوبات آن توجه کنند»، آیا حاضر است مثل هرسال کنار دیگر مقامات نظام بنشیند و عزاداری برگزار کند؟ (سخنرانی تلویزیونی ۱۰ مرداد ۱۳۹۹)
حسن روحانی هم درست میگوید که امروز دوگانه «سلامت و عزاداری» وجود ندارد، چرا که دیگر اینجا سلامت مطرح نیست و با راه انداختن «کارناوال مرگ»، یک راه بیشتر باقی نیست: مرگ و عزاداری برای مردم عادی.