«کنیسه حییم»، «آتشکده زرتشتیان آدریان»، «کلیسای انجیلی حضرت پطرس»، «انجمن زرتشتیان تهران» و… . اینجا خیابان «سی تیر» تهران است که به خاطر قرار گرفتن همین عبادتگاهها نام غیر رسمی «خیابان ادیان» را هم گرفته است. اما اغلب مردم تهران خیابان سی تیر را بیش از اینکه با این عبادتگاههای باستانی که هر کدام نماد یک مذهب هستند بشناسند، با غرفههای فروش غذای شبانه شبهای پیشاکرونا میشناسند؛ غرفههایی که چند سال پیش با سنگفرش شدن خیابان توسط شهرداری راهاندازی شدند و خیابان سی تیر را برای مردم تهران به یک مرکز تفریح شبانه بدل کردند. این بار اما ما به این خیابان رفتهایم تا از نزدیک به قدیمیترین عبادتگاههای ادیان مختلف در تهران سر بزنیم.
***
تابلوی کلیسای انجیلی پطرس مقدس کوچک و ناواضح است. کلیسا زنگ ندارد. در آهنی امارت هم بسته است. به در میکوبیم، اما انگار هیچکس نیست. پارکبانی که از کنارمان میگذرد، میگوید: «کاری دارید؟» «آمدیم برای بازدید.» میخندد و میگوید: «بازدید؟ اینجا برای ایرانیهای غیر مسیحی بازدید ندارد. فقط جمعهها ارامنه، آشوریان و توریستهای خارجی میتوانند از کلیسا دیدن کنند.»
کلیسای انجیلی پطرس سال ۱۲۵۷ و در دوران قاجار ساخته شده است. ساختمان این کلیسا تلفیقی از معماری ایرانی و اروپایی است و گفته میشود توسط مبلغان مذهب پروتستان که در تهران حضور داشتهاند، ساخته شده است. این کلیسا سال ۱۳۷۹ در فهرست آثار ملی ثبت شده است. «آرمن»، یکی از ارامنه ساکن تهران، میگوید: «تا چند سال پیش ورود عموم به این کلیسای قدیمی آزاد بود، اما نوکیشان مسیحی هم به این کلیسا میآمدند. با افزایش فشار بر نوکیشان، ورود غیر مسیحیان و آشوریان به این کلیسا ممنوع شد. کلیسا هم فقط جمعهها باز است.»
کنار کلیسا مدرسه «شهدای مرصاد» قرار گرفته است. این مدرسه را «ساموئل جردن»، بنیانگذار مدرسه «البرز»، ساخته است. آرمن میگوید: «اسمش به خاطر نام ساموئل جردن، “مهر جردن” بوده است و در کنار کلیسا برای آموزش مذهبی مسیحیان ساخته میشود؛ یعنی آموزش و عبادت کنار هم. الآن مدرسه در اختیار آموزش و پرورش است.»
کمی جلوتر کنیسه حییم قرار دارد. این کنیسه اولین کنیسهای است که خارج از محله «عودلاجان» که محله یهودیهای مقیم تهران است، ساخته شده است. احتمالا در کتابخانههای زیادی «فرهنگ لغات حییم» را دیدهایم. سازنده این کنیسه «سلیمان حییم»، نویسنده فرهنگ حییم، است. در آبی کنیسه نیمه باز است. قبل از ورود چند ضربه به در میزنیم و در را باز میکنیم. پیرمردی سلانه سلانه جلو میآید و میپرسد: «کاری داشتید؟» وقتی میگوییم برای بازدید آمدهایم، فقط یک جمله میگوید: «اینجا موزه نیست و من هم اجازه ندارم که هیچ غیر یهودیای را راه بدهم» و در را میبندد.
فاصله زیادی تا آتشکده آدریان نیست. بنای آتشکده آدریان نیز مربوط به زمان قاجار است و در بهمن سال ۱۳۸۱ به عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است. گفته میشود این معبد به همت ارباب «کیخسرو شاهرخ» که ریاست انجمن وقت زرتشتیان را بر عهده داشته، ساخته شده است. او در یادداشتی درباره ساخت این آتشکده نوشته است: «به آن اندیشه افتادم که برای جماعت عبادتگاهی لازم است. زیرا در تهران برای جماعت (حدود ۵۰۰ نفر که بیشتر به کار کشاورزی و بازرگانی مشغول بودند) تا آن تاریخ معبدی نبود. لهذا چون در این موقع مرحوم “بهرامجی بیکاجی”، یکی از پارسیان جوانمرد، که کارش سیاحت بود به تهران آمده بود، مطلب را با او در میان نهادم. مشارالیه وعده مساعدت داد. شرحی نوشته، به او دادم. به بمبئی رفت و اقدام کرد. خوشبختانه عدهای از پارسیان مبلغی برای بنیان آدریان سرخط رفته بودند، چه برای ساختمان و چه برای اندوخته نگهداری.» بالای در چوبی آتشکده تابلوی سنگ مرمری قرار دارد که روی آن نوشته شده است: «خشنوتره اهورا همه مزدا»؛ یعنی به خشنودی اهورامزدا.
در یک سمت در زنگ قرار دارد. خانمی جواب میدهد. «برای بازدید از آتشکده آمدهایم»، هنوز جملهام تمام نشده است که میگوید: «ببخشید اینجا شش ماه است که تعطیل شده است و امکان بازدید وجود ندارد.» او توضیح بیشتری ندارد. یکی از دوستان زرتشتیام بعدا میگوید: «نیروهای امنیتی به حضور مسلمانان در معابد و مراسم زرتشتیها بسیار حساس شدهاند و از چند سال پیش مدام به معابد تذکر میدهند. حتی جشن سده که قبلا حضور همه در آن آزاد بود، الآن چند سالی است که فقط مختص زرتشتیان شده است.» کمی مکث میکند و میگوید: «البته من فکر نکنم این موضوع مختص زرتشتیان باشد. شنیدهام به پیروان ادیان دیگر هم تذکر دادهاند. به هر حال فکر میکنند ممکن است حضور مسلمانان در این مراسم آنها را به ادیان دیگر علاقمند کند. اما یک اصل بدیهی را فراموش میکنند، آدمها میتوانند در دلهایشان به یک دین باورمند باشند.»
شهروندخبرنگار , ایرانوایر: