اظهارات امام جمعه و ولی فقیه در اصفهان، ، یوسف طبایی طبائی نژاد، خطاب به نیروهای انتظامی، مبنی بر نا امن ساختن فضا برای “بدحجابان” و پس از آن بیانات امام جمعه خراسان شمالی، ابولفاسم بعقوبی، در خطبه های نماز جمعه در 11 مهرماه، مبنی بر خطرناک دانستن بدحجابی بعنوان یک ویروس همچون ویروس کرنا و توصیه به نبروهای امنیتی که زندگی را برای بدحجابان که باعث ناامنی در جامعه میشوند، نا امن گردانند.
البته که این گفتار، واکنش های بسیاری را برانگیخت. عموما توصیه امامان جمعه به نا امنی را امری زشت و از سر بی مسئولیتی و بلحاظ حقوقی جرم و قابل تعقیب خواندند. در نتیجه امامان مذکور مجبور شدند به وارونه ساختن و تحریف و تکذیب گفتار خود بپردازند و در دفاع، متقابلا منتقدین را به انحراف کشاندن افکار عمومی از موضوعات و مشکلات کشور متهم نمایند.
اما، آنچه کمتر مورد توجه قرار گرفته است این سوال است که چه چیزی این دو امام جمعه، احتمالا همراه بسیاری از امامان جمعه دیگر که صدایشان بگوشهای کمتری میرسد، برانگیخته و وادار ساخته است که این خزعبلات را پس از چهل سال حکومت حجاب، بر زبان برانند، خزعبلاتی که بی تردید مورد تایید ستاد امام جمعه ها قرار گرقته است. چون اظهارات این نمایندگان فقیه، خواسته و یا نا خواسته بیانگر این حقیقت است که حکومت اسلامی، برغم بکارگیری قهر آمیزترین و خشونت بارترین ابزار برای بر قراری حجاب و نهادین ساختن آن و یا برپا کردن یک جامعه توحیدی بی طبقه و یا ساختار مدینه ولایت،سراسر یک رنگ و یکسان، همگون و همساز، بازتابنده بکتایی و یگانگی، الله شکست خورده است.
اگرچه، چهل سال است، که گفتمان زن زستیزی، گفتمان حاکم است و پدیده چندان تازه ای نیست. چرا که زن ستیزی در ذات شریعت اسلامی نهفته است، درشیوه ای که بزن مینگرد. نه اینکه لزوما اسلام به مرد بگونه ولاتر از بنده مینگرد، اما، زن را اسیر بنده خود، اسیرو در خدمت مرد خلق کرده است. زن را مکلف به پنهان ساختن وجود خود بر زیر حجاب نموده است، مبادا که چشم مردی به حرامی و آلوده به خواهشهای شهوانی، زنی را بنگرد، برخ زیبا، موهای افشان، به برجستگی و برآمدگیها زن نظری افکند. در این منظر، حجاب زن را در برابر نگاه های گنه آلود مرد محافظت میکند. چه بدحجابی از دیدگاه مکتب “فقاهت،” بستر همه نا آرامی ها التهاب ها و هیجان های کور و سرکش نفس انسانی، بستر گمراهیی ها، سرپیچی و نافرانی ها، ناسازگار با ساختار مدینه ولایت و یا یک جامعه توحیدی ست.
پس مبارزه بی امان با بد حجابی و سرکوب آن کما گان بر هر برنامه و پروژه ای، از جمله مبارزه با فسادی که هماکنون، جامعه را به تباهی و انحطاط کشنده است ارجحیت داشته و دارد.چه، زن بی حجاب، با سر باز زدن از پنهان ساختن سراسر پیکر خود، از دیدگاه فقاهت، دست با نافرمانی زده است، دست بمقاومت زده و از حکم الهی سرپیچی نموده است. بعبارت دیگر، بی حجابی کنشی تلقی میشود در نفی حجاب، کنشی بازتابنده خواست معطوف به اراده آزادی و خود آئینی، تمایلات و نگرشهایی در ستیز با بر قراری یک جامعه شریعتی براساس اصل تسلیم اطاعت و فرمانبری از ولایت فقیه که بجانشینی الله برگزیده شده است تا بر جامعه سلطه افکند تا قیامت.
روشن است که برای نیل به هدف مقدس برپائی مدینه ولایت و یا جامعه شریعتی، سرکوب هر نماد و نهادی بازتابنده ازادی و خود آئینی، از جمله بی حجابی از آغاز تا با امروز ادامه یافته است. این بدان معناست که زن ستیزی و یا در منظر نظام، مبارزه با بدحجابی، پدیده ای ست ساختاری و نهفته است در ذات شریعت اسلامی، در نهاد نظام تسلیم و اطاعت و فرمانبری. تا کنون زن ستیزی در نظام اسلامی بنا برحسب شرایط تغیر و شدت و ضعف پیدا کرده است، بویژه در زمان های بحرانی، همچون وضع موجود که نظام با بحرانهای گوناگون همزمان روبرو است.
بیانات امامان جمعه اصفهان و خراسان شمالی، تنها میتواند بازتاب نگرانی و اضطرابی باشد ناشی از همه گیر شدن نافرمانی و سرپیچی و ظهور اراده معطوب به آزادی و خود آئینی، اراده ای شکننده طلسم اسارت در دست نظام استبداد مظاعف دین و قدرت.
فیروز نجومی
Firoz Nodjomi
https://firoznodjomi.blogspot.com/