موج اول کرونا که گمان میکردیم زود میگذرد، لطیفهای ساخته بودند که میگفت وقتی کرونا از ایران برود، روی شانه مردم میزند و میگوید ما که رفتیم اما این زندگی نیست که شما میکنید! حالا میلیون روی شانه ما نزد و رفت و میلیارد هم خیلی زود میرود اما …
عصرایران؛ احسان محمدی- جملۀ «طرف میلیونره!» در تعریف از کسی که وضع مالیاش خیلی خوب بود، هنوز آنقدر قدیمی نشده که «میلیارد» هم مبتذل شد. میلیون برای مدتها دستنیافتنی به نظر میرسید، درست مثل کویت!
تا قبل از حملۀ عراق به کویت، رانندههایی پشت شیشه بعضی از ماشینها مینوشتند:«کویته!»، چیزی معادل «عشق و حاله» و «ته خوشبختیه!» آن روزها ایرانیانی برای کسب و کار به این کویت میرفتند و از رونق زندگی و درآمد خوب با خودشان تعریفهایی میآورند که لایق نوشته شدن پشت ماشینها شده بود اما صدام جوری این کشور را شخم زد که هیچ وقت نتوانست کمر راست کند و امارات و قطر سبقت گرفتند و حالا اگر کسی پشت شیشه ماشیناش بنویسد «کویته» احتمالاً اسباب حیرت میشود!
«میلیون» را اما در گام نخست اختلاسگران بیآبرو کردند و بعد فوتبالیستها! وقتی خبر اختلاسهای چند هزارمیلیاردی پیچید، انگار مثل اصحاب کهف از خوابی چند صد ساله بیدار شده بودیم، یعنی آنقدر پول هست که چند هزار میلیاردش را بشود اختلاس کرد و تازه بعد از مدتی تقاش در بیاید؟
کمکم میلیارد عادی شد، ماشینهای میلیاردی، خانههای میلیاردی و فوتبالیستهای میلیاردی! میلیون جوری بیآبرو شد که حالا پول خرد به حساب میآید.
از باشگاه استقلال خبر میرسد که قرارداد بعضی بازیکنان حدود 20 میلیارد است، مدیری تکذیب کرد که اصلاً این عددها نیست و 10 میلیارد هم کذب است، از باشگاههای دیگر هم چیزهایی درز میکند که نشان میدهد بعضی بازیکنان معمولی بالای 5 میلیارد گرفتهاند. بازیکنانی از باشگاههای سابق خودشان شاکی شدهاند و گفتهاند باقی طلبشان که چند میلیارد تومان است را ندادهاند. تصور کنید که دریافتی یک بازیکن چه عددی است که خُرده باقی ماندهاش، میلیارد تومان است!
فوتبالیستها میگویند وقتی پراید 7 میلیونی، 100 میلیون شده چطور انتظار دارید دستمزد ما بالا نرود؟! تورم بالا رفته و باید عدد و رقم قرارداد ما هم بالا برود در غیر این صورت یک طرفه فسخ میکنیم و میرویم و ناراحت هستید باقی پولتان را هم میدهیم!
یکی از بازیکنان گفته بود من هر سال با قراردادم یک واحد آپارتمانی میخریدم، امسال با این تورم نمیتوانم بخرم و باید حقوقم را آنقدر بالا ببرید که بشود با باقیماندهاش آپارتمان بخرم!
کسانی البته حق را به بازیکنان میدهند، اینکه دوره قهرمانی و این حقوق و دستمزدها کوتاه است و یک تکل از پشت میتواند به عمر قهرمانی ورزشکار خاتمه بدهد و آنها حق دارند وقتی بر اسب مراد سوارند، بتازند. تازه اسلحه پشت گوش هیچ مدیرعاملی نگذاشتهاند، اگر آنها را نمیخواهید اجازه بدهید بروند تیم دیگری که توانایی پرداخت هزینهها و توقعات را دارد و این روال معمول در همه جای دنیاست که اگر میخواهید ستارهها را داشته باشید باید خرجشان را بدهید و مگر چند نفر در فوتبال ایران میلیاردیاند؟
بحث اما بر سر کیفیت و قیمت نیست. در فوتبالی که در هر صورت زیانده است، اصلاً چه فرقی میکند بازیکن، میلیاردی پول بگیرد یا صلواتی بازی کند؟ در نهایت باشگاه باز بدهی بالا میآورد و شماره حساب میدهند به هواداران نگونبخت! اما تکرار مکرر میلیارد در رسانههای پرمخاطب ورزشی همان مبتذل شدن ارزش این واژه است که زمانی ارج و قربی داشت و به مدد سیاستهای غلط اجتماعی و اقتصادی و سیاسی حالا آن قدر معمولی شده که باید به فکر عددهای بزرگتر بود!
در موج اول کرونا -که گمان میکردیم زود میگذرد- لطیفهای ساخته بودند که میگفت وقتی کرونا از ایران برود، روی شانه مردم میزند و میگوید ما که رفتیم اما این زندگی نیست که شما میکنید! حالا «میلیون» روی شانۀ ما نزد و رفت و میلیارد هم خیلی زود میرود اما این زندگی نیست که ما میکنیم!