رانندگان کامیون که در جادههای غرب و جنوب غربی ایران تردد میکنند میگویند در ماههای اخیر زورگیری افراد مسلح افزایش یافته و پنچر شدن لاستیک یا کوچکترین مشکلی که آنها را ناچار به توقف کند یک کابوس است. منابع محلی به «ایرانوایر» گفتند که در سه ماه گذشته موارد زورگیری و کشتن هر کس مقاومت کند بیشتر شده و تعداد زورگیران مسلح در جادههای سه شهر اهواز، شوش و اندیمشک افزایش یافته است. برخی رانندگان و کامیونداران هم میگویند تمامی این اتفاقات در سکوت و بیاعتنایی نیروی انتظامی و سپاه پاسداران رخ میدهد.
***
خبر کشته شدن «اشکان کشاورز»، راننده کامیون اهل کامیاران، ٩آذرماه١٣٩٩ منتشر شد. او در جاده اهواز و به دست زورگیرهای مسلح کشته شد. بازتاب گسترده این خبر با اینکه رانندگان اهواز و شوش و اندیمشک را که از این مسیر تردد میکنند نگران کرد، اما نگرانی و آشفتگی بزرگتر را رانندهها و کامیونداران استان کردستان دارند.
به گفته منابع محلی، حدود یک سال است که از سه معدن «حسنسهلاران»، «علیآباد چاخلو» و «یاپشخان»، از توابع شهرستان سقز در استان کردستان، به طور شبانهروزی و زیر نظارت مستقیم سپاه پاسداران خاک آهن استخراج میشود. روزانه دهها کامیون، به ویژه کامیونهایی از دیواندره و سقز، در این معادن بارگیری میکنند و رهسپار کارخانههای کنسانتره آهن در شهرستان زرند در استان کرمان میشوند.
این رانندگان ناچارند از این مسیر، به رغم هر خطری که داشته باشد، عبور کنند. یکی از رانندههای دیواندرهای به ایرانوایر میگوید که پنچر شدن لاستیک یک کامیون در جادههای میان این سه شهر یک کابوس بزرگ است: «در سرویس قبلی، چهار کامیون سقزی و دیواندرهای به سمت کرمان راهی شدیم که کامیون من در همین مسیر پنچر شد. تلفنی با رانندههای جلو و پشت سرم صحبت کردم و خواهش کردم که هرچه سریعتر خودشان را برسانند. چون پنچر شدن در این مسیر عین فاجعه است؛ معلوم نیست چه اتفاقی خواهد افتاد. همه آمدند و نگهبانی دادند تا لاستیکها را عوض کنم.»
به گفته رانندهای دیگر که خود قربانی زورگیری افراد مسلح بوده است، «در جاده میان شوش و اندیمشک یک خودروی پراید جلو کامیون را سد کرد. بلافاصله چهار نفر از ماشین پیاده شدند. دو نفرشان مسلح بوند. یکی از زورگیرها چاقویی روی گردنم گذاشت و دیگری هم جیبهایم را خالی کرد. یکی دیگر هم رفت سراغ لوازم و وسایل داخل کامیون و هر چیزی که ارزش پولی داشت بیرون کشید. کلی التماس کردم که من راننده هستم، زن و پچه دارم. انگار نه انگار. هرچه بود بردند؛ گوشی همراه، پول نقد، ساعت مچی، پخش کامیون.»
به گفته همین فرد، دو راننده دیگر هم بعد از تحویل بار اولیه هنگامی که در مسیر بازگشت هر کدام یک کولر گازی و یک یخچال را از بندر گناوه به تهران میبردند، در همین جاده مورد حمله زورگیرها قرار گرفتند: «زورگیرها جلو کامیونهایشان را سد کردند و بعد از تخلیه وسایل قیمتی داخل کامیون و پول نقدی رانندهها، چادر کامیونها را پاره کردند و یخچال و کولرها را بردند.»
یک راننده سقزی نیز به تجربه هولناک شخصی خود در همین جاده اشاره میکند و به ایرانوایر میگوید حدود دو ماه پیش وقتی از شدت خستگی ناچار شد نزدیک شهر شوش استراحت کند، زورگیرها امان نداده و به او حمله کردهاند: «نصف شب بود. شیشه کامیون شکسته شد. از خواب پریدم. ماتم برده و یخ کرده بودم. تک تک موهای بدنم سیخ شده بود و نمیتواستم صحبت کنم. آنها در را باز کردند و مرا پایین کشیدند. هرچه بود و نبود را بردند.»
این راننده سقزی به نقل از یکی از همکارانش در زرند میگوید در سه ماه گذشته زورگیرهای مسلح سه – چهار راننده را کشتهاند. از جمله دو ماه پیش یک راننده کامیون مشهدی را به همراه پسرش کشتند.
او همچنین میگوید زورگیرها اغلب به خودروها و کامیونهایی حمله میکنند که غریبه به نظر میرسند و پلاکشان متعلق به آن منطقه نیست.
برخی دیگر از کامیونداران به ماجرای هفته گذشته اشاره میکنند: یک راننده جوان از تهران در حوالی شوش توقفی کوتاه میکند تا فلاسک چایاش را پر کند. در این فاصله، دو زورگیر خود را در فاصله میان کله و بدنه کامیون پنهان میکنند و راننده موقع سوار شدن مجدد متوجه آنها نمیشود. «بعد از اینکه کامیون از منطقه دور شد، این دو زورگیر با ضربات مشت به کامیون، از راننده میخواهند که توقف کند. گویا شیلنگ گازوییل را هم بریده بودند تا وادار شود حتما بایستد. بعد از توقف کامیون به شدت او را کتک زدند و هرچه داشت بردند.»
رانندههای سقزی و دیواندرهای میگویند بعد از این اتفاقات ناگزیرند با یکدیگر هماهنگ کنند تا چهار – پنج کامیون برای عبور از این مسیر در نزدیکی هم حرکت کنند: «در طول مسیر همدیگر را از آینه بغل میپاییم. کسی دیگری را تنها نمیگذارد و مرتب تماس تلفنی داریم. اگر تنها نباشیم امکان حمله بسیار کم است. اکثر رانندهها برای دفاع از خودشان باتوم برقی، اسپری و چاقو هم برای درگیری احتمالی دارند.»
با این حال تعداد زیادی از رانندهها ضمن انتقاد شدید از بیاعتنایی نیروی انتظامی و سپاه پاسدارن در این منطقه، میگویند سکوت سپاه پاسداران و عدم برخورد نیروی انتظامی با زورگیرهای مسلح شک برانگیز است. این گونه حوادث هم از فرط تکرار در حال تبدیل شدن به قاعده است.
یکی از رانندهها حین صحبت صدایش به شدت میلرزید و با بغض میگوید: «چارهای نیست و مجبوریم با این تهدیدها کنار بیاییم. چون با این شرایط وخیم اقتصادی راهی جز ادامه کار برای تامین مخارج زندگی نداریم. مملکت نابود شده. دزدی سرتاپای کشور را گرفته. کسی هم شهامت قبول مسئولیت ندارد. هیچکس حالش خوب نیست.»
هاوری یوسفی, ایران وایر: