رضا آلکثیر، کارگر اخراج شده نیشکر هفتتپه خودکشی کرد. مسئولان کارخانه و مقامهای قضایی تکذیب میکنند. اما یکی از نزدیکان او میگوید: رضا در بخش نیبری کار میکرد. ۴۰ روز هم در بخش خدمات، اما برای او فیش حقوقی صادر نکردند و چند وقت بعد هم یکی از مدیران کارخانه یک نفر از نزدیکانش را جایگزین او کرد.
رضا آلکثیر جوان بود، آرزو داشت و برای آرزوهایش میخواست کار کند؛ هرچقدر هم سخت و جانفرسا. میخواست زیر تیغ تیز آفتاب نیبری کند و در گرمای سوزان خوزستان کارگر هفتتپه باشد. سه ماه در نیبری کرد و ۴۰ روز در بخش خدمات. ناگهان اخراج شد بدون اینکه توضیحی به او بدهند. خواست به کار بازگردد نادیدهاش گرفتند و حالا هم مسئولان کارخانه و مقامهای قضایی ارتباط او با کارخانه نیشکر را تکذیب میکنند.
دادستان شوش زودتر از همه، چند ساعت پس از انتشار خبر خودکشی آلکثیر دست به کار شد و گفت:
«فردی که اقدام به خودکشی کرده هیچگونه رابطه استخدامی با شرکت نیشکر هفتتپه نداشته است.»
خبرگزاری دولتی کار ایران (ایلنا) هم به نقل از یک منبع در نیشکر هفتتپه که نامش فاش نشد گزارش کرد:
«اقدام به خودکشی آل کثیر هیچ ربطی به مجموعه هفت تپه ندارد هر چند وی متقاضی کار در هفت تپه بود و سال پیش چند روزی در در این مجتمع کار کرده است.»
روابط عمومی نیشکر هفتتپه هم ربط دادن خودکشی «این جوان جویای کار» به مجتمع هفتتپه را نادرست خواند و مدعی شد همکاری او با شرکت « به دلیل مشکلات جسمی که داشت» ادامه پیدا نکرد.
یکی از بستگان او اما در گفتوگو با «امتداد» قصه رنجهای رضا را روایت کرد و گفت:
«رضا در سال گذشته، حدود ۳ ماه در بخش نیبری شرکت هفت تپه مشغول به کار بود و بعد نیز در حدود ۴۰ روز به استخدام بخش خدمات و پشتیبانی در آمد که مسئولین شرکت در همان ۴۰ روز نیز از صدور فیش حقوقی او سر باز زدند. دی ماه سال گذشته بود که مطلع شدیم که یکی از بازنشستگان شرکت هفت تپه، برادر خود را به جای رضا بر سر کار آورده و به او هم گفته که دیگر سر کار نیاید. هر چقدر هم که پیگیر شده و علت این مسئله را جویا شدیم، خبری از جواب منطقی برای اخراج رضا به ما ندادند.»
رضا چندبار برای بازگشت به کار به کارخانه میرود. بستگان او هم به آمیلی، نماینده تامالاختیار کارفرما مراجعه میکنند اما جوابی نمیگیرند تا اینکه مسئول امور اداری هفتتپه به آنها میگوید که «ظاهرا، آمیلی دستور داده تا رضا دیگر بر سر کار حاضر نشود و اخراجش کردهاند».
رضا دو خواهر دارای معلولیت جسمی دارد و یک مادر پیر. بهزیستی ماهانه ۴۵ هزار تومان به هر یک از خواهرها پرداخت میکند. دیگر اعضای خانواده نه شغلی دارند و نه درآمدی. رضا ۲۴ ساله تنها نانآور خانواده بود.
پس از خودکشی و جان دادنش در بیمارستان مالکان کارخانه که به اتهام فساد ارزی محاکمه شدهاند و کارگران خواستار خلع ید از آنها شدهاند، یک نفر را به نمایندگی به «مراسم فاتحهخوانی» میفرستند و یک پارچهنوشته به نشانه تسلیت. خانواده رضا اما نماینده را از مجلس بیرون میکند و پارچهنوشته را از بین میبرد.
سرنوشت او یادآور حمیدرضا (صابر) فومنی، کارگر معدن شن و ماسه در رودبار است که پس از مخالفت مدیران شرکت با بازگشت به کار او، خودش را آتش زد.
پیش از او عمران روشنیمقدم در میدان نفتی یادآوران وقتی که درخواستش برای مساعده ۵۰۰ هزار تومانی نادیده گرفته شد، جان خود را گرفت. آبان ماه امسال نیز یک کارگر در کرمانشاه خود را مقابل ساختمان انجمن صنفی کارگران ساختمانی آتش زد.
رادیو زمانه: