باید منتظر تحولات بزرگ و تعیینکننده در سیاست داخلی و بینالمللی ایران باشیم
سال ۲۰۲۰ میلادی با تمامی مشکلاتی که با خود به همراه آورد، از انتشار بیماری همهگیر کرونا و مرگومیرهای مربوط به آن گرفته تا رکود اقتصادی در جهان، مناقشه انتخابات ریاستجمهوری آمریکا تا نگرانیهای مردم ایران از امکان نزاعی بزرگ بین ایران و آمریکا و همچنین سرکوب خونین مردم ایران توسط نظام، سال پر درد و رنجی را برای جهان به خصوص مردم ایران رقم زد.
جهانیان در حالی با سال ۲۰۲۱ روبهرو خواهند شد که مرگومیرها براثر ابتلا به کووید-۱۹ با وجود یافته شدن واکسن، آنها را رها نکرده است. مناقشه انتخابات ریاستجمهوری در آمریکا تا روزهای پایانی ماه ژانویه کماکان یکی از مهمترین اخبار جهان خواهد بود و نابسامانی اقتصادی که براثر ورشکستگی بنگاهها و موسسات اداری و تولیدی جهان اتفاق افتاده است، به گفته کارشناسان دستکم دو سالی زمان میطلبد تا رو به بهبود بگذارد.
آنسوی دیگر در کشورمان ایران، انتخابات ریاستجمهوری پیش رو، یکی از جالبترین و منحصربهفردترین انتخابات در سده جدید (۱۴۰۰ خورشیدی) خواهد بود. ایران بهعنوان تاثیرگذارترین و مهمترین کشور خاورمیانه (از نظر ژئوپلتیکی، سیاسی-نظامی، جمعیتی و موقعیت جغرافیایی)، انتخاباتی در پیش دارد که میتواند رخدادهای مهمی در خاورمیانه و جهان ایجاد کند.
شاید از نگاه مردم ایران، دیگر مهم نباشد که رئیسجمهور آینده ایران چه کسی خواهد بود و رای دادن و مشارکت در انتخابات نظامی که کوچکترین خواستههای مردمش را با گلوله و باتوم و زندان و مرگ پاسخ داد، دیگر محلی از اعراب نداشته باشد، اما جهان به این انتخابات و نتیجه آن علاقهمند است. برای غرب، روسیه و چین و ایالاتمتحده آمریکا و همسایگان این کشور، نتیجه انتخابات ریاستجمهوری ایران و آینده سیاسی این کشور بسیار مهم است.
در حالی که دغدغه مردم ایران نان شب، امنیت و گریز از مهلکه مرگ با کرونا است، از هماکنون بحث انتخابات ریاستجمهوری در بین سیاستمداران داخلی نظام داغ شده است.
همانگونه که آمریکا با ریاستجمهوری ترامپ به شکلی بنیادی و اساسی تغییر کرده است، در ایران نیز بعد از انتخابات سال ۱۴۰۰، ایران پیش رو ایرانی خواهد بود که در آن، نظام با برنامهریزی دقیقتر و سازمانیافتهتری به رویارویی با تحولات در پیش رو از منظر گفتگو با غرب و یا رابطه با همسایگان عرب خواهد رفت.
جهان پس از ۲۰ ژانویه که آقای جو بایدن بهعنوان چهل و ششمین رئیسجمهور آمریکا پا به کاخسفید خواهد گذاشت، نگاهش را از آمریکا برمیدارد و به تهرانی میدوزد که نظامیان وابسته به سپاهپاسداران خود را برای رسیدن به کاخ پاستور در اوایل تابستان آماده میکنند.
در ایران، حکومت جمهوری اسلامی تمامی چهرههای خود را به مردم ایران نشان داده است؛ اصلاحطلب، میانهرو، تندرو و کندرو و تنها چهره دیده نشده، نظامیان نزدیک به سپاه پاسداران و حضور آنها در راس قوه مجریه است.
افراد نزدیک به سپاه پاسداران پیشازاین نیز در مناصب حکومتی و دولتی مشغول به کار بودهاند، با این تفاوت که اینبار، بخش راست افراطی حکومت تصمیم گرفته است نامزدی به مقام ریاستجمهوری برسد که سپاه و عناصر کلیدی نظام، به وی اعتماد کامل داشته باشند.
این تصمیم از سر اضطرار و کهولت سن رهبر نظام، آیتالله خامنهای ناشی میشود. در صورت فوت ناگهانی رهبر، حضور فردی نامعتمد در راس قوه مجریه، میتواند اصل نظام را دگرگون و متحول کند. طبق قانون اساسی، در صورت فوت، برکناری و یا هرگونه سانحهای برای رهبر، رئیسجمهور میتواند تا زمان تشکیل مجلس شورای خبرگان رهبری، مسئولیت کشور را به عهده گیرد. سپاه پاسداران و بخش راست سنتی نظام، چنین تصمیمی را برنخواهند تابید و این انتخابات، آن فرصت ویژه را برایشان فراهم خواهد آورد تا فردی معتمد و دارای بینش ولایی و نظامی را بر سر کار بیاورند تا در چهار سال پیش رو و در صورت درگذشت رهبر، سپاه این فرصت را داشته باشد که برای تعیین رهبر بعدی و یا تغییر در قانون اساسی، نقش مهمی ایفا کند.
این فرد لزوما آقای قالیباف نخواهد بود که این روزها گمانهزنیهای بسیار درباره امکان نامزدی وی در انتخابات مطرح شده است. قالیباف در جایگاه توانمندی است که میتواند بستر مناسب را برای حمایت و انتخاب یک نامزد مورد تایید رهبر و سپاه فراهم کند؛ بنابراین بسیار بعید و غیرضروری است که وی از مقام ریاستمجلس برای شرکت در انتخابات ریاستجمهوری استعفا دهد.
در شرایط فعلی بدنه افراطی، امنیتی و سپاهی نظام جمهوری اسلامی، هم ریاست قوه قضاییه را به دست آورده است (ابراهیم رئیسی) و هم ریاست قوه مقننه (محمدباقر قالیباف) را در دست دارد، بنابراین برای تکمیل اعمال قدرت خود تنها به ریاست قوه مجریه ضرورت دارد. از سوی دیگر ضرورتی وجود ندارد که رئیسجمهور بعدی از میان نامهای شناخته شده و مشهور سپاهی انتخاب شود اما این انتخاب، انتخابی سنجیده و امن خواهد بود تا مانند دوره ریاستجمهوری آقای محمود احمدینژاد، نظام غافلگیر نشود.
آقای بایدن نیز سالخوردهترین رئیسجمهور منتخب در تاریخ آمریکا است و با مناقشهای که بر سر تایید نتیجه این انتخابات پیش آمده است، وی نیز فرصت و امکانات محدودی خواهد داشت تا پیش از پایان دوره چهار ساله خود، مشکلات موجود در خاورمیانه به خصوص با ایران را حلوفصل کند.
وقایع یک سال گذشته، از انفجار در نطنز تا ترور مقام دفاعیامنیتی (فخری زاده)، از شلیک به هواپیمای مسافربری اوکراینی در خاک کشور تا رویکرد قهرآمیز نظام با مردم معترض به گرانی و نیز اقتصاد معلول و ناکارآمدی دولت و سیستم، شکنندگی نظام و ضعفهای امنیتی و اطلاعاتی این حکومت را نشان داد. بیکاری گسترده، تورم و غارت منابع ملی، مردم را به ستوه آورده است. اینک مردم کشوری ثروتمند و با تمدنی درخشان و فرهنگی کهن باید شاهد آن باشند که کشورهای کوچک همسایه با رشدی خیرهکننده نه تنها وضعیت رفاهی و معیشتی شهروندان خود را ترفیع دادهاند بلکه از لحاظ دیپلماسی عمومی و بینالمللی نیز گامهای بزرگی برای تنشزدایی و ایجاد ائتلافی بزرگ در منطقه برداشتهاند اما رفتار نظام ایران، باعث شده است تا مردم در انزوای بیشتر و ناامیدی و فقر گسترده فرو روند.
تئوری و برنامه انتصاب رئیسجمهوری با پیشینه نظامی، از نگرانیهای ناشی از فشار داخلی و مردم مستأصل و تنگ شدن عرصه بینالملل بر روی نظام حاکم در ایران ناشی میشود.
سال ۲۰۲۱ میلادی، سالی خواهد بود که ایران را به صدر خبرهای جهان خواهد برد و باید منتظر رویدادها و رخدادهای مهم از منظر وقایع داخلی و بینالمللی باشیم. ۲۰۲۰، سال ایالاتمتحده آمریکا بود و ۲۰۲۱، سال ایران خواهد بود.