«تسهیلات ۱۵۰ میلیون تومانی برای تولد فرزند سوم»؛ این خبری بود که روز چهارشنبه ششم اسفند ۱۳۹۹ از مجلس شورای اسلامی مخابره شد؛ خبری خوش برای دلواپسان در جمهوری اسلامی که سالها است با کابوس کاهش رشد جمعیت دست و پنجه نرم میکنند و دنبال راهی برای راه انداختن نهضت فرزندآوری در ایران میگردند.
آیا این وام در افزایش زاد و ولد موثر است؟ چند درصد از خانوارهای ایرانی شرایط دریافت این وام را دارند؟ تبدیل شدن یک خانواده چهار نفره به یک خانواده پنج نفره چهقدر هزینه بر میدارد؟ این وام ۱۵۰ میلیون تومانی چه میزان در افزایش زاد و ولد موثر خواهد بود؟
آن طور که در مصوبه دیروز مجلس آمده است، بانک مرکزی جمهوری اسلامی موظف میشود ۹۰۰ میلیارد تومان اعتبار برای پرداخت ۱۵۰ میلیون تومان وام قرضالحسنه خرید یا ودیعه مسکن برای خانوادههایی کنار بگذارد که در سال ۱۳۹۹ تا ۱۴۰۰ صاحب فرزند سوم میشوند.
اما این میزان اعتبار کفاف چند فقره وام را میدهد؟ کافی است عدد ۹۰۰ میلیارد را به ۱۵۰ میلیون تقسیم کنیم. نتیجه به ما نشان خواهد داد که این مصوبه در بهترین حالت، شش هزار خانواده را که صاحب فرزند سوم شدهاند، پوشش خواهد داد؛ به عبارتی، اگر این مصوبه جواب بدهد، نمایندگان مجلس یازدهم موفق شدهاند شش هزار زاد و ولد تا پایان سال به آمار موالید کشور اضافه کنند. این رقم به نسبت آمار زاد و ولد طبیعی که بدون مشوقهای مجلس انجام میشوند، ناچیز است و بیش از ۲۶ دهم درصد آمار فعلی تولد در کشور نیست.
گزارش فصلی مرکز آمار ایران نشان میدهد در نیمه نخست سال ۱۳۹۹، چیزی حدود ۵۸۰ هزار واقعه تولد در کشور ثبت شده است. اگر این روند تا پایان سال ۱۴۰۰ حفظ شود، آمار تجمیعی تولد در سالهای ۱۳۹۹ و ۱۴۰۰ بیش از دو میلیون و ۳۰۰ هزار مورد نخواهد بود؛ به عبارت ساده، فیلی که نمایندگان مجلس هوا کردهاند، تنها مشوقی برای اضافه کردن کمتر از سه تولد به ازای هر هزار تولد عادی است که بدون وام ۱۵۰ میلیون تومانی اتفاق میافتد.
چند درصد خانوارهای ایرانی باید امیدوار به این وام باشند؟
دادههای آخرین سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۹۵ نشان میدهند تعداد افراد در کمتر از ۲۸ درصد خانوارهای کشور، چهار نفر است؛ یعنی در بهترین حالت، حدود یک چهارم خانوادهها دو فرزند دارند و میتوانند با به دنیا آوردن فرزند سوم، برای گرفتن وام ۱۵۰ میلیون تومانی به بانک مراجعه کنند. اما آیا اضافه شدن یک فرزند به طمع ۱۵۰ میلیون تومان وام صرفه اقتصادی دارد؟
تبدیل شدن یک خانواده چهار نفره به پنج نفره چهقدر هزینه در پی دارد؟
آخرین گزارش هزینه و درآمد خانوار مرکز آمار ایران در سال ۱۳۹۸ نشان میدهد در مناطق شهری مجموع هزینههای خوراکی خانوادههای پنج نفره تقریبا چهار درصد بیشتر از خانوادههای چهار نفره است. اما از آن سو هزینههای غیرخوراکی تقریبا ثابت هستند و حتی کمی کاهش هم پیدا میکنند. از سوی دیگر، درآمد خانوارهای چهار و پنج نفره تقریبا مساوی است و اختلاف آن در سال ۱۳۹۸ کمتر از ۴۰۰ هزار تومان بوده است.
معنی این آمار آن است که با اضافه شدن یک فرزند به یک خانواده چهار نفره، عملا اعضای خانواده مجبور میشوند غذای کمتری بخورند و از امکانات کمتری برخوردار شوند. اما این وام ۱۵۰ میلیون تومان چهقدر از این کمبود را جبران میکند؟ اول باید دید این رقم به نسبت متوسط درآمد خانوار چهقدر ارزش دارد؟
وام ۱۵۰ میلیون تومانی چه ارزشی برای خانوادهها دارد؟
۱۵۰ میلیون تومان به نسبت درآمد متوسط خانوار قابل ملاحظه است. طبق آخرین ارقام هزینه و درآمد مرکز آمار، متوسط درآمد خانوار شهری چهار نفره در سال ۱۳۹۸ حدود ۵۷ میلیون تومان در سال یا به عبارتی، چهار میلیون و ۷۵۰ هزار تومان در ماه بوده است.
اگر فرضا تورم امسال و سال آینده را چیزی حدود ۳۰درصد در نظر بگیریم و فرض کنیم درآمد خانوار هم به همین نسبت افزایش پیدا کند، در سال آینده متوسط درآمد یک خانوار شهری باید چیزی در حدود ۹۶ میلیون تومان (حدود هشت میلیون تومان در ماه) باشد. با این حساب، ۱۵۰ میلیون تومان بیش از یک و نیم برابر متوسط درآمد یک سال یک خانواده چهار نفره در سال آینده خواهد بود. اما این ۱۵۰ میلیون تومان کمک بلاعوض نیست بلکه وامی است که باید هر ماه اقساط آن پرداخت شود. در واقع، اقساط ماهیانه عملا باعث افزایش هزینه خانوار خواهند شد. اما قسط وام ۱۵۰ میلیون تومانی چهقدر میشود؟
یک محاسبه ساده نشان میدهد اگر سود این تسهیلات تشویقی را ۹ درصد در نظر بگیریم، هر خانواده باید سر ماه یک میلیون و ۳۵۰ هزار تومان و بعد از ۲۰ سال، ۳۲۴ میلیون تومان قسط پرداخت کند.
احتمالا در دراز مدت ارزش اقساط ماهیانه تحت تاثیر تورم کاهش پیدا خواهند کرد اما دست کم در سالهای اول اقساط این وام تشویقی چیزی حدود ۱۷ درصد به هزینههای خانوار اضافه میکنند.
در واقع یک خانواده چهار نفره بعد از به دنیا آمدن فرزند سوم، یک دوپینگ ۱۵۰ میلیون تومانی میکند. این پول در مقیاس قیمت مسکن چیزی به حساب نمیآید و احتمالا صرف پول پیش و ودیعهای خواهد شد که ارزش آن بعد از چند سال تحت تاثیر تورم، مستهلک میشود. بعد از آن یک خانواده میماند که باید برای متعادل نگه داشتن دخل و خرجش، از سطح رفاه خود بکاهد، غذای کمتری بخورد و هر ماه یک میلیون و ۳۵۰ هزار تومان قسط به بانک بدهد.
آیا این وام ۱۵۰ میلیون تومانی تاثیری در افزایش زاد و ولد خواهد داشت؟
برخی ممکن است گمان کنند وام ۱۵۰ میلیون تومانی شاید خانوادههایی را برای به دنیا آوردن فرزند سوم وسوسه کند اما بعید است کسی به طمع این وام، ریسک کند.
اول این که حجم این وام محدود است و به همه نمیرسد. تعداد خانوادههایی که ممکن است مشمول این وام شوند، آنقدر زیاد نیست که تغییری در الگوی افزایش جمعیت ایجاد کند.
دوم، ریسک زاد و ولد در شرایط ناپایدار اقتصادی، اجتماعی و سیاسی فعلی ایران بسیار بالا است. مردمی که به نقد عمرشان دریافتهاند فرزند بیشتر معادل رفاه کمتر و زندگی سختتر است، بعید است گول وامی را بخورند که در طول ۲۰ سال باید دو برابر آن را به بانک برگردانند.
سوم، اولین بار نیست که بستههای تشویقی برای فرزندآوری در ایران تعیین میشود؛ ۱۰ سال پیش «محمود احمدینژاد» جایزه یک میلیون تومانی برای به دنیا آمدن هر یک بچه تعیین کرد؛ رقمی در حدود هزار دلار آن زمان که الان ارزشی حدود ۲۵ میلیون تومان دارد. جایزه به همه خانوادهها و نه فقط خانوادههایی که بچه سوم به دنیا میآوردند، تعلق میگرفت و قرار نبود کسی اقساط آن را با سود یا کارمزد تسهیلات پس بدهد.
احتمالا به همان دلیلی که آن جایزه فرزندآوری احمدینژاد جواب نداد، وام ۱۵۰ میلیون تومانی مجلس انقلابی یازدهم هم تغییری در روند کاهش نرخ رشد جمعیت به وجود نخواهد آورد؛ روندی طبیعی که ریشههای عمیق اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و حتی زیستمحیطی دارد.
ایرانوایر: علی رنجیپور