تصور کنید اگر به محض ورود تیم ایرانی به عربستان، تماشاگر نادانی سنگی به طرف اتوبوس این تیم پرتاب میکرد (امری که در فوتبال داخلی انگار به یکی از مناسک پذیرایی از تیم مهمان تبدیل شده است) آن وقت چه هیاهویی به راه میانداختیم …
عصرایران؛ احسان محمدی- تیم فوتبال فولاد خوزستان برای برگزاری مسابقه پلیآف لیگ قهرمانان آسیا به عربستان سفر کرد. آنها روز شنبه در ورزشگاه فیصل بن فهد شهر ریاض برابر العین قرار خواهند گرفت. مسابقهای که میتواند سهمیه ما را در مرحله نهایی این لیگ بیشتر کند.
زمانی که اعلام شد فولاد باید به عربستان سفر کند مقاومتهایی شکل گرفت. اما هزینه اسکان، زیرساختهای ناکافی از هتلینگ تا زمین تمرین، شرایط کرونایی ایران و … باعث شد تا AFC ریاض را به عنوان میزبان دیدار پلیآف انتخاب کند.
این نخستین سفر یک تیم ایرانی بعد از سه سال به این کشور بود ولی وقتی تیم به عربستان رسید، سعودیها با شاخههای گل از بازیکنان ایرانی استقبالی غیرمنتظره کردند، تیم بدون هیچ مشکلی، فرودگاه ریاض را از مسیر سیآی پی ترک کرد و با اتوبوسهای اختصاصی به هتل محل اقامت خود رفت
سعید آذری مدیرعامل این باشگاه بعد از این استقبال در اینستاگرام خود نوشت:«سال ۱۹۷۱ دیپلماسی پینگپنگ جهان و روابط بینالملل کشورها را دگرگون کرد. فوتبال به مراتب ورزش تاثیرگذارتر و قدرتمندتری در تاریخ ورزش جهان است. آن حد تاثیرگذار که به راحتی میتواند بسیاری از روابط دیپلماتیک را که به تیرگی گراییده، بهبود ببخشد.
ورزش محل دوستی، تشریک مساعی و انسانیت است. کاش همه چیز در قالب دوستی و محبت حرکت کند و مانند محیط ورزش، دیگر محیطهای موجود در توسعه دوستیها و روابط سختیهای خاص خود را تسهیل کند.
رفتار مقامات فدراسیون فوتبال عربستان در استقبال و امور مربوط به ورود تیم فولاد خوزستان ایران به ریاض من را به یاد آن دیپلماسی معروف پینگپنگ انداخت، رفتاری بسیار محترمانه و مودبانه که ما انتظارش را نداشتیم و به نوعی احساس غرور کردیم. شاید هم به خاطر حرکات و مصاحبههایی بود که من قبل از ورود و پرواز به عربستان داشتم ولی روی هم رفته باید بگویم درخت دوستی بنشان که کام دل به بار آرد / نهال دشمنی برکن که رنج بیشمار آرد. شاید دیپلماسی فوتبال را دنبال کنند. خدا چه میداند. به امید موفقیت و سربلندی ایران و ایرانی.»
این خبر اما در فضای اجتماعی و حتی ورزشی بازتاب زیادی نداشت. تصور کنید اگر به محض ورود تیم ایرانی به عربستان، تماشاگر نادانی سنگی به طرف اتوبوس این تیم پرتاب میکرد (امری که در فوتبال داخلی انگار به یکی از مناسک پذیرایی از تیم مهمان تبدیل شده است) آن وقت چه هیاهویی به راه میانداختیم و در وصف این رفتار مقالهها رو میکردیم و از بیفرهنگی و دشمنی و کینه و …. مینوشتیم.
البته که یک استقبال و چند شاخه گل برای ترمیم زخمهای میان دو کشور کافی نیست اما همیشه میتوان به آینده خوشبین بود. آنها که از دوران هیجانزدگی جوانی گذر کردهاند میدانند که در سیاست «دوست دائم و دشمن دائم وجود ندارد.» مصداق عینی این مثال عراق است. ما برای سال ها با این کشور درگیر جنگی خانمانسوز شدیم که هنوز هم پیکرهای سربازان تبادل میشود، عزیزانی در آسایشگاهها اعصاب و روان خواب گلوله میبینند، فداکارانی از تبعات ناشی از جنگ شهید میشوند و مادرانی هنوز روی سنگ مزار فرزندانشان گل میگذراند اما دو کشور دوست و برادر شدند، روابط تنگاتنگ با هم دارند، کمکهای بلاعوض به آنها میکنیم و تلاش میشود کینهها شسته شود و زخمها از یاد برود.
در تصمیمگیری برای رابطه دوستانه مجدد میان دو کشور ایران و عربستان کسی نظر بازیکنان فوتبال را نمیپرسد اما این دشمنی دستکم در ورزش برای هر دو طرف خسارتبار بوده است. فاتحان سفارت و کنسولگری عربستان که از دیوارها بالا رفتند و با تلفن سفارت عکس یادگاری گرفتند جرقه این اتفاق را زدند، عربستانیها از آن بهره گرفتند و AFC هم از آنها حمایت کرد تا دو کشور وارد جنجالی شوند که سرانجام آن «مسابقه در زمین بیطرف» شد. امری که به زیان ما تمام شد که همواره تیمهایمان به حمایت هواداران دلگرم بودند گرچه کرونا ورق را برگرداند و …
این استقبال که کمتر در رسانهها در مورد آن حرف زده شد یک گام به جلو است. ما که در آسیا مدام گله میکنیم حق تیمهایمان را نمیدهند و مورد اجحاف قرار میگیریم باید به سمتی گام برداریم که از دشمنان کم کنیم و بر دوستان بیفزاییم. لازم است در مورد اتفاقاتی از این دست هم با حسن نیت حرف بزنیم که «نهال دشمنی، رنج بیشمار آرد» و میوه شیرینی نمیدهد.