عصر ایران؛ جعفر محمدی – “روحانی: نگذاشتیم قحطی شود” ؛ این یکی از تلخ ترین تیترهایی است که منتشر کرده ایم، نه به خاطر این که قحطی نشد که خدا را شکر که نشد، بلکه به این دلیل که خبر مهم رئیس جمهورمان این است.
غم انگیز است؛ کشوری مانند ایران پر است از امکانات انسانی و طبیعی و قاعدتاً باید دغدغه های والاتری در آن موج بزند مثل ارتقاء محیط زیست، افزایش سطح رضایتمندی و شادی در جامعه، اختراعات و اکتشافات جدید، راهکارهای جدید افزایش سرانه درآمد ملی، میانجیگری در منازعات بین المللی، نحوه مدیریت ذخایر ارزی برای نسل های آینده و … ؛ ولی می بینیم که افتخار رئیس جمهور کشور این است که قطحی نشد!
ما در ایران درگیر این هستیم که قحطی نشد ولی در عربستان از رویایی به نام شهر آینده نگر “نئوم” صحبت می کنند که قرار است با مساحتی بیش از 33 برابر نیویورک، تکنولوژیک ترین شهر جهان باشد یا در امارات به طرح هایپر لوپ فکر می کنند که قرار است کالا و مسافران را از طریق کپسول های درون لوله های ویژه با سرعت 1200 کیلومتر در ساعت جابجا کنند یا ترکیه در اندیشه آن است که چگونه می تواند رکورد فرانسه در جذب گردشگر را به نام خود تثبیت کند و … .
نمی گویم این کشورها در طرح های خود موفق هستند یا خواهند شد کما این که هایپر لوپ امارات قرار بود در سال 2020 افتتاح شود که نشد یا نئوم عربستان هنوز در ابتدای کار است و گردشگری ترکیه نیز درگیر کروناست. می خواهم بگویم که جنس دغدغه های ملت بزرگی چون ایران که صاحب یکی از بزرگ ترین تاریخ ها و تمدن ها و فرهنگ هاست، به جای رشد و توسعه و تعالی، به حد نان شب تنزل کرده است و افتخار رئیس جمهورش این شده که قحطی نشد!
آبراهام مازلو، روان شناس انسان گرا، نیازهای آدمی را در یک هرم صورت بندی کرده است. بر اساس هرم نیازهای مازلو، مادام که نیازهای قاعده هرم برآورده نشود، حرکت انسان به سمت نیازهای بالاتر انجام نمی شود.
به هرم نگاه کنید: قاعده هرم، نیازهای زیستی را در بر می گیرد، مانند خوردن و آشامیدن و سرپناه.
هر چه به طبقات بالاتر هرم می رویم، نیازها، متعالی تر می شوند. کسی که آبی و نانی و سرپناهی یافت، دغدغه اش امنیت خواهد بود و بعد از آن به امور انسانی تری چون عشق، احترام و خودشکوفایی خواهد پرداخت و توسعه خواهد یافت.
اگر بخواهیم از منظر هرم مازلو به عدم توسعه ایران بنگریم، باید بگوییم که وقتی دغدغه دهها میلیون نفر این است که آیا حقوق شان خواهد توانست تا آخر ماه، غذا یا اجاره مسکن شان را تامین کند، چگونه می توان از چنین جامعه ای خواست عشق و احترام و تحقیق و دانش اندوزی و تعالی فردی و اجتماعی در برنامه زندگی شان داشته باشند؟ نمی گویم که این ها را در جامعه نداریم ولی واقعیت این است که اکثر مردم ما در همان قاعده هرم مازلو گرفتار هستند. حتی گاه به مردم گفته می شود که اگر این را ندارید و آن را ندارید، عوضش امنیت دارید که آن هم تنها یک طبقه بالاتر از نیازهای اولیه زیستی است!
وقتی رئیس جمهور می گوید” در سه سال گذشته دشمنان این سرزمین با جنگ اقتصادی به دنبال ایجاد قحطی در کشور بودند، دولت با تامین و توزیع کافی و فراوان کالا در کشور اجازه نداد این خواسته دشمن محقق شود.” یعنی نه تنها دغدغه مردم که دغدغه دولت نیز شده است پایین ترین بخش هرم مازلو.
راه عبور از قاعده هرم به سمت قله آن، کاملاً مشخص است: “بهبود روابط بین المللی و بازگشت واقعی به رأی و نظر اکثریت مردم ایران در داخل.” و الا اگر بخواهیم با دنیا تقابل کنیم و در داخل هم، رأی مردم را زینت المجالس بدانیم و بر خلاف خواست عمومی تصمیم گیری و عمل کنیم، تا ابد در همین قاعده هرم می مانیم که می مانیم.