۱. طبق اظهارات سردار چهارباغی، دستکم تا آذرماه ۹۱ هنوز جانوری بنام #داعش ایجاد نشده بود و گروهی که بخش عمدهای از سرزمین سوریه به دستشان افتاده و تا پشت دیوارهای کاخ بشار اسد آمده بودند، مسلحین و مخالفین بشار اسد بودند.
۲. بشار و ارتش او چنان سنگدل و بیرحم هستند که اگر از یک برج تیری شلیک میشد، با شلیک توپ و تانک و هواپیما آن برج را به همراه ساکنینش یکجا با خاک یکسان میکردند تا جایی که سپاهیان ما هم به بخاطر این وحشیگیری به آنها معترض بودند.
۳. اکنون این پرسش مطرح است؛ در شرایطی که مردم ایران، محمدرضا شاه را که مطلقا قابل مقایسه با بشار نبود، تحمل نکرده و حکومت او را ساقط کردند، آیا انقلابیون و مخالفین سوری با وجود حاکمیت چنین دولت سنگدل و سرکوبگری که بخاطر یک تیراندازی از داخل یک برج، کل برج را منهدم و سرانجام نیز برای بقای خود صدها هزار نفر از مردم سوریه را بخاک و خون کشید، حق برکناری و براندازی او را نداشتند؟
اگر این حق را داشتهاند ما با کدام استدلال در امور داخلی آنها دخالت کرده و برای حفظ بشار اسد میلیاردها دلار هزینه و بهترین جوانان را گوشت لب توپ کردیم و عاقبت سوریه نصیب دیگران شد!؟