اکثر چهرههایی که به نفع رئیسی انصراف دادهاند، میتوانند با نشستن بر صندلی وزارت کشور سهم خود را دریافت کنند
در انتخاباتی که آرای باطله تبدیل به جدیترین رقیب ابراهیم رئیسی شد، پیروزی او بیش از آن که پیروزی گفتمان منسوب به وی باشد، تحقق برنامه امنیتی علی خامنهای برای سیزدهمین انتخابات ریاستجمهوری بود.
اما با پایان صحنهآرایی انتخابات، به نظر میآید شکل سخت سیاست در جمهوری اسلامی ایران که وابسته به منافع جناحها و گروههای درون حکومت و سهامداران انقلاب است، کار خود را آغاز کرده است.
تشکیل دولتی که هم باید جوان باشد، هم انقلابی باشد، هم ناجی اقتصاد و سیاست داخلی و خارجی ایران شود، و از سویی آفتاب و مهتاب فساد ساختاری هم به ریشهاش نتابیده باشد، نخستین قدمی است باتوجهبه سوابق اطرافیان ابراهیم رئیسی، احتمالاً آغازگر موج انتقادها به رئیس فعلی قوه قضائیه خواهد شد.
پیشبینی نخست در خصوص چیدمان کابینه رئیسی، با نگاه به ستاد انتخابات او طرح شده است؛ هرچند او خطاب به مدیران مسئول روزنامههای اصلاحطلب گفت: «کابینه مرا از ترکیب ستادم پیشبینی نکنید.»
ابراهیم رئیسی پیشتر نیز در این مورد گفته بود: «ستادهای انتخاباتی در واقع آیینه دولت آینده نیستند و دولت بر اساس بررسی عملکرد و سوابق و برنامههای افراد مختلف طراحی میشود و شکل میگیرد و کسی که وارد دولت و به نماد دولت تبدیل میشود، باید متخصص، کارآمد و انقلابی باشد.»
اهمیت این جمله در آن است که برخی از تحلیلگران معتقدند با آن که اطراف ابراهیم رئیسی با جبهه پایداری و تعدادی از وزرای احمدینژاد پر شده است، او برای آینده سیاسی خود تلاش خواهد کرد با شعار فراجناحی بودن (میان جریانهای اصولگرا) چهرههای متفاوتتری را منتخب کند.
با این حساب، پیشبینی ترکیب حداقل بخشی از کابینه ابراهیم رئیسی نیاز بهدقت در سوابق او، نظر علی خامنهای، شعارهایش، و چهرههای پوششی او از سال ۱۳۹۶ تا امروز دارد.
یکی از مهمترین چالشهای تشکیل دولت رئیسی، فهرست بلندبالای چهرههایی است که وارد عرصه انتخابات شدند و بخشی قبل از اعلام اسامی نامزدهای تأیید صلاحیت شده به نفع رئیسی کنار رفتند، و بخشی پس از رد صلاحیتها اعلام حمایت از او کردند.
صحبتهای رئیسی در نخستین نشست خبری او، روشنگر آن بود که علاوه بر دیدگاه فراجناحی، به دنبال تشکیل دولتی یکدستتر با نظر علی خامنهای و نظر خود است که حداقل بدون چالش در یک سال نخست، سیاست داخلی و خارجی ایران را در حوزههای مختلف مدیریت کند.
اما روشن است از سوی دیگر، کابینهای فراجناحی و یکدست، نظر همه سهامداران پیروزی رئیسی را که از محمدباقر قالیباف تا سعید جلیلی و از مؤتلفه تا جبهه پایداری را در برمیگیرد، تأمین نخواهد کرد.
با این شرح و با نگاهی به فهرستهای منتشر شده از سوی حامیان رئیسی و گروههای اصولگرا، شاید بتوان برای هسته اصلی و تأثیرگذار دولت او، شامل معاون اول رئیسجمهوری، وزیر خارجه، وزیر نفت، وزیر اقتصاد، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، وزارت کشور، و وزارت اطلاعات، چهرههایی را بهعنوان شانسهای جدی در نظر گرفت.
معاون اول رئیسجمهوری
پیش از آغاز ثبتنام انتخابات ریاستجمهوری، باور بر این بود که چهرهای چون سعید جلیلی، گزینه مدنظر ابراهیم رئیسی برای جایگاه معاون اولی است. اما برنامه مناظرهها و نگاه جلیلی به مسایل سیاسی در حوزه داخلی و خارجی، بهخصوص انتشار نامه انصراف او از کاندیداتوری با سربرگ شورایعالی امنیت ملی، احتمال تحقق این گمانه را کمرنگ کرد.
گزینه دیگر برای معاون اولی، علی نیکزاد است؛ کسی که در روزهای نخست انتخابات، ریاست ستاد رئیسی را برعهده گرفت و در سال ۹۶ نیز رئیس ستاد انتخاباتی رئیسی بود و گفته میشد رئیس قوه قضائیه نسبت به وی نظر ویژهای دارد.
نیکزاد وزیر راه و شهرسازی دولت احمدینژاد بوده است و گفته میشود این موضوع در کنار اختلافنظر میان وی با بعضی چهرههای نزدیک به رئیسی، از مواردی است که در نهایی شدن انتخابش بهعنوان معاون اول ایجاد تردید میکند.
گزینه دیگر برای معاون اولی که نامش از زمان دولت احمدینژاد در وزارت علوم شناخته شد، فرهاد رهبر است؛ شخصی که در تولیت آستان قدس و در سال ۹۶ و انتخابات سیزدهم جزو نزدیکترین چهرهها به رئیسی شناخته شد و گفته میشود برای معاون اولی یا وزارت علوم شانس زیادی دارد. به نام محمدرضا مخبر دزفولی نیز در برخی گمانهزنیها بهعنوان گزینه معاون اولی اشاره شده است.
وزیر نفت
یکی از گزینههای مطرح برای وزارت نفت، رستم قاسمی، وزیر نفت احمدینژاد است؛ چهرهای که از رئیسی حمایت کرد و در بدنه وزارت نفت نیز زمزمههای بازگشت او شنیده میشود.
تنها نکتهای که میتواند رئیسی را در انتخاب او دچار تردید کند، شایعات گسترده پیرامون فساد در قراردادهای نفتی دوران وزارت او در دولت احمدینژاد است که به شعار فسادستیزی رئیسی در دولتش ضربه وارد خواهد کرد.
مسعود میر کاظمی هم چهره دیگری است که نامش بهعنوان یکی از گزینههای تصدی وزارت نفت مطرح است. او در سال ۱۳۹۶، در روز ثبتنام همراه رئیسی در ستاد انتخابات وزارت کشور حاضر شد و رئیس کمیته طرح و برنامه ستاد انتخاباتی وی بود.
اما میرکاظمی هم از چهرههای نزدیک به «متهم اقتصادی» است که این روزها نامش بر سرزبانهاست و پرونده باز در قوه قضائیه دارد. حسن میرکاظمی مشهور به حسن رعیت، شریک بابک زنجانی، پاشنه آشیل میرکاظمی است، و شاید از دلایلی که او رئیسی را در انتخابات ۱۴۰۰ علنا همراهی نکرده است.
علیرضا ضیغمی، مدیرعامل سابق شرکت پالایش و پخش و مشاور ارشد رئیسی در امور انرژی که از سوی بیژن نامدار زنگنه برکنار شده بود و گفتوگوی اخیر او با مجله «اساندپی گلوبال پلتس» در مورد استراتژی نفتی دولت سیزدهم موردتوجه رسانهها قرار گرفت، شخصی است که از او هم بهعنوان یکی از شانسهای وزارت نفت نام برده شده است.
وزیر اقتصاد
برای معرفی گزینه وزارت اقتصاد که مهمترین حوزه وعدههای رئیسی را شامل میشود، حساسیت بسیاری وجود دارد. ماهها است که وضعیت بورس و نظام بانکی در ایران با بحران جدی مواجه است و حل مشکلات وضع نابسامان اقتصادی، هم در نگاه علی خامنهای و هم در اعلام ابراهیم رئیسی، اولویت دولت آینده اعلام شده است.
در این وضعیت، احمد امیرآبادی، نماینده قم در مجلس که گفتمان جبهه پایداری را در حوزه اقتصاد دنبال میکند، از بیشترین شانس برای کرسی وزارت اقتصاد برخوردار است.
الیاس نادران نیز یکی دیگر از افرادی است که در فهرست حامیان ابراهیم رئیسی بهعنوان گزینه مطرح برای وزارت اقتصاد معرفی شده است. او سابقه چند دوره نمایندگی مجلس شورای اسلامی را دارد و تحصیلات عالی او در رشته اقتصاد است.
ناصر امامی، از چهرههای اقتصادی مورد اعتماد قالیباف، نیز میتواند از دیگر گزینههای مطرح برای وزارت اقتصاد باشد.
وزیر امور خارجه
همانند معاونت اولی رئیس جمهوری، تا چند روز پیش سعید جلیلی از نزدیکترین افراد به کرسی وزارت امور خارجه بود. اما انصراف جلیلی از انتخابات همزمان شد با ابراز تمایل ضمنی او به بازگشت به مقام دبیر شورایعالی امنیت ملی. اما باتوجهبه نزدیکی تفکر جلیلی به علی خامنهای در مسایل سیاست خارجی، هنوز میتوان او را یکی از گزینههای مطرح دانست.
علیاکبر صالحی نیز شاید گزینهای باشد که باتوجهبه سوابق او و سیاست دولت رئیسی در مسایل خارجی، دستکم در دو سال اول، مدنظر قرار گیرد.
امیر عبدالهیان نیز که هماکنون دستیار ویژه قالیباف و مدیرکل بینالملل مجلس است، از چهرههای مطرح برای وزارت امور خارجه است. او که در دولت فعلی گفته شد به دلیل درخواست شیوخ حاشیه خلیجفارس از معاونت عربی و آفریقایی وزارت خارجه برکنار شده است، عامل تشدید درگیریها و اختلافهای ایران در منطقه دانسته شده بود.
گزینه دیگر، منوچهر متکی است که سخنگوی شورای وحدت اصولگرایان در اجماع جریانهای اصولگرایی است و در خصوص اجماع بر سر نامزدی رئیسی در انتخابات، نقش جدی بازی کرده است.
علی باقری کنی نیز جزو گزینههای مطرح برای وزارت امور خارجه است. او معاونت بینالملل قوه قضائیه جمهوری اسلامی ایران و دبیر ستاد حقوق بشر است.
وزارت فرهنگ و ارشاد
وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مسندی است که اهالی فرهنگ از شنیدن گزینههای احتمالی لرزه به اندامشان افتاده است.
وحید یامینپور و علیرضا پناهیان، چهرههای انقلابی مطلوب جبهه پایداریها هستند. نادر طالبزاده، مستندساز تندرو، و محمد رنجبران، از معاونان صداوسیما، از چهرههای دیگری بهشمار میآیند که کاندیدای نشستن بر این کرسی هستند.
گزینهای که میتواند چهرهای میانهرو برای این جایگاه باشد، یکی دیگر از نامزدهای ردصلاحیت شده انتخابات، یعنی عزتالله ضرغامی است. او رئیس سابق صداوسیما است که در دو سال گذشته کوشید تا چهرهای معتدل از خود معرفی کند.
در روزهای اخیر برخی از رسانهها شهاب مرادی، روحانیای که با حرفهای جوانپسند تلاش دارد از مذهب چهرهای جذاب ارائه دهد، را نیز به این فهرست اضافه کردهاند. او گزینهای است که در عین میانهروی نسبی، به علت شاگرد مستقیم علی خامنه بودن، میتواند گزینهای جدی باشد.
وزارت کشور
اکثر چهرههایی که به نفع رئیسی انصراف دادهاند، میتوانند با نشستن بر صندلی وزارت کشور سهم خود را دریافت کنند. اما صادق محصولی و محمدباقر ذوالقدر و صولت مرتضوی باباحیدری، مهمترین گزینههایی هستند که نامشان برای این مسند مطرح است و در میان آنان، شاید صادق محصولی از نظر اصولگرایان صلاحیت بیشتری داشته باشد، و در عین حال، صولت مرتضوی به سبب سوابقش در خراسان و نزدیکی به یاران خراسانی، از شانس بیشتری برای تصدی این وزارتخانه برخوردار باشد.
وزارت اطلاعات
تا پیش از اعلام نظر حیدر مصلحی در خصوص دلایل رد صلاحیت علیاکبر هاشمی رفسنجانی در انتخابات ریاستجمهوری دورههای قبل، او از شانسهای جدی وزارت اطلاعات دولت ابراهیم رئیسی بود، اما پس از آن، شانس او برای تصدی این سمت کاهش جدی یافت.
حسین طائب نیز از گزینههای مطرح برای وزارت اطلاعات است. گفته میشود با توجه به جایگاه وی در اطلاعات سپاه پاسداران، هدف از انتخاب احتمالی او میتواند بازسازی ساختار عملکردی، نفوذ، و قدرت وزارت اطلاعات باشد.
غلامحسین محسنی اژهای نامزد احتمالی دیگر تصدی وزارت اطلاعات است که نام او با توجه به سوابقش در آن زمینه، مطرح میشود. هرچند، در محافل خبری نام او برای ریاست قوه قضائیه نیز مطرح شده است.
علی عبدالهی رئیس حفاظت قوه قضائیه، نیز از چهرههایی است که نامش بهعنوان گزینه مطرح برای تصدی وزارت اطلاعات در رسانهها آمده است.
گذشته از وزارتخانهها و چهرههای نامبرده، افرادی مانند مطلبی کاشانی، برادران قاضیزاده هاشمی، محمد دهقان، جواد جاویدنیا، محمدتقی نقدعلی، میثم مطیعی، جمیله علمالهدی، سعید نمکی، الیاس نادران، حمیدرضا حاجیبابایی، حدادعادل، رزم حسینی، مهرداد بذرپاش، امیرعلی حاجیزاده، مرضیه وحید دستجردی، و دهها نام دیگر نیز جزو سیاههای هستند که در بدنه اصولگرایان بهعنوان چهرههای احتمالی دولت رئیسی از آنها نامبرده میشود.