مدیریت ضعیف بحران، دلیل اصلی گستردگی پیامدهای این حوادث است
نام جنگل این روزها در ایران با آتش، نابودی، و سهلانگاری چنان یگانه شده است که هر دلسوز طبیعت و محیط زیست را نگران میکند.
ذخایر ژنتیک گیاهی و جانوری و تنوع زیستی زاگرس که بیش از ۴۰ درصد پوشش جنگلی نیمهخشک ایران را در ۱۳ استان شامل میشود، طی یک دهه گذشته به دلیل آتشسوزیهای گسترده در امتداد رشتهکوههای زاگرس، در معرض تهدید جدی قرار گرفته است.
اما جنگلهای ایران را تنها آتشسوزی، از جمله در گستره زاگرس با ۵ میلیون هکتار وسعت، تهدید نمیکند. تأمین سوخت جوامع محلی، قاچاق چوب، تأمین علوفه، دامداری، آفات و امراض گیاهی و درختی، تعرض به اراضی جنگلی برای تبدیل به زمین زراعی، زمینخواری برای ساخت ویلا نیز دشمنان جنگلها و مراتع در ایران هستند.
زاگرس در آتش
طبق آمار منتشر شده در خبرگزاریها، دستکم از سال ۹۶ تا امروز حداقل ۲۵۰ مورد آتشسوزی گسترده در طبیعت استانهای کهگیلویه و بویراحمد، هرمزگان، لرستان، خوزستان، بوشهر، کرمانشاه، و فارس رخ داده است که بخش بزرگی از پوشش جنگلی و مراتع زاگرس را درگیر کرده است.
طبق اعلام منابع رسمی در ایران، دلایل عمده تعدد آتشسوزیها در منطقه زاگرس طی چند سال گذشته، مربوط به گرمای بیش از حد هوا و خشکسالی از یک سو، و عوامل عمدی و غیرعمدی انسانی از سوی دیگر است.
گزارشگران محیط زیست و شهروند خبرنگاران محلی ولی معتقدند که عوامل دیگری نیز در آتشسوزیهای منطقه زاگرس دخیل هستند. در غرب ایران، بهخصوص در مناطق مرزی، گفته میشود که برخی از آتشسوزیهای گسترده دلایل امنیتی دارند. همچنین، زمینخواری دولتی و تعدی برنامهریزی شده به اراضی جنگلی نیز از مواردی است که فعالان این مناطق از دلایل آتشسوزیها بهشمار میآورند.
اما مهمترین نکتهای که از سوی کارشناسان محیط زیست در ایران بهعنوان دلایل گستردگی عواقب آتشسوزیها مطرح میشود، مدیریت ضعیف بحران در زمان وقوع این حوادث است.
برنامه بی برنامه
نبود برنامهریزی پیشگیرانه، کمبود تجهیزات اطفای حریق مناسب جنگلها و مراتع، و نیز تغییر کاربری بعضی تجهیزات هوایی اطفای حریق باعث شده است که در زمان وقوع حریقهای گسترده، جز جوامع محلی و فعالان محیط زیست و فعالیتهای نهچندان مؤثر، نتوان کاری برای مقابله با آتش و خسارتهای آن به طبیعت انجام داد.
وقوع موارد حریق بزرگ در طبیعت ایران، مانند آتشسوزی جنگلهای ارسباران در سال ۹۸ که به ازبینرفتن ۶۳۰ هکتار از مراتع و جنگلهای بکر کشور انجامید نیز در این سالها باعث نشده است که متولیان امر در خصوص حل این مسئله تدابیر پیشگیرانه بیندیشند.
با آن که در خرداد ماه سال ۹۹ و همزمان با آغاز فصل گرما، انتشار اخبار آتشسوزی گسترده در مناطق جنوبی زاگرس افکارعمومی را متوجه خود کرد و بنابه نظر صریح مسئولیت مربوطه، کمبود امکانات و نبود نیروهای آموزشدیده کافی باعث ازبینرفتن جنگلها و موجودات بیشماری شد و تعدادی از شهروندان داوطلب در جریان مبارزه با آتش مجروح شدند یا جانشان را از دست دادند، امسال نیز با شروع فصل گرما، مجدداً همان وضعیت در حال تکرار است.
خاکستر جنگلهای زاگرس از غرب تا جنوب
وقوع بیش از ۱۷۰ مورد آتشسوزی گسترده در سالهای ۹۷ و ۹۸ در محدوده طبیعت زاگرس طبق اطلاعات و آمار منتشر شده از سوی خبرگزاریهای رسمی جمهوری اسلامی ایران، از جنگلهای میناب و حاجیآباد هرمزگان گرفته تا جنگلهای کبیر کوه و بدره ایلام، و از جنگلهای مهریان و پیرچوپان کهگیلویه و بویراحمد تا جنگلهای منگره و تشتان در خوزستان، جنگلهای بلوط دلی دشته رومشکان و دهلیج لرستان، جنگلهای دهستان گیلانغرب، و جنگلهای دالاهوی کرمانشاه و کوهستان دراک، هیچیک باعث نشده است که مسئولان فکری به حال کنترل روند نابودی طبیعت در تابستانهای آتش بار بیندیشند.
طی سال ۱۴۰۰، متولیان امور در ایران که از ماهها پیش با انتشار اخبار کمبارشی و گرمای بیسابقه، بهخصوص در بهار، از اوضاع بحرانی پیش رو مطلع بودند، در این روزها نهتنها کاری انجام ندادهاند، بلکه بدون درنظرگرفتن تأثیر بلندمدت این مسائل، تنها به تکرار و شرح حوادث و ارائه آمارهای دور از واقعیت بسنده کردهاند.
در این شرایط بحرانی، حتی جوامع جهانی و بینالمللی نیز که از میزان کمسابقه نابودی جنگلها در ایران مطلع هستند، تا امروز نتوانستهاند کمک چشمگیری به محیط زیست ایران کنند.
هکتارها جنگل نابود شده
انتشار اخبار آتشسوزی در منطقه سیاه کوه ایلام به دلیل اصابت صاعقه و تلاش برای اطفای آن تنها با یک فروند بالگرد آبپاش و گروههای محلی و ابزار ابتدایی، آتشسوزی در ارتفاعات سعادتآباد شهرستان مرودشت، ارسنجان و پاسارگاد، پنج آتشسوزی در جنگلهای بلوط شهرستان مریوان و از بین رفتن ۴۲۳ هکتار جنگل، گرفتار شدن شبلیز زیبای کردستان در میان آتش طی روزهای متوالی و ازبینرفتن نزدیک به ۵۰۴ هکتار جنگل و مرتع کردستان طی ۶۹ آتشسوزی و اخبار حزنانگیز چندین مورد حریق گسترده در کهگیلویه و بویراحمد در مدتی کوتاه، نشان میدهد که شرایط چه اندازه نگرانکننده است.
کارشناسان میگویند در ایران سالیانه ۱۰۰ هزار هکتار جنگل و مرتع میسوزد. این یعنی در صورت تداوم این روند، در کمتر از دو دهه، دیگر چیزی از طبیعت ایران باقی نخواهد ماند.
اما نکته مهم دیگری که نباید نادیده گرفت، این است که همه آتشسوزیها در طبیعت ایران ناشی از تغییرات آبوهوایی نیست. طبق گزارش فعالان محیطزیست، متأسفانه نبودِ آموزش گردشگری مسئولانه در ایران از یکسو و سوءاستفاده قاچاقچیان چوب (بهخصوص در پایان فصلهای بهار و تابستان و پاییز) که با ایجاد حریق عمدی و بلوا فرصت برای بریدن درختها میسازند، از دیگر دلایل مهم این وضعیت بهشمار میروند. دلیل بخشی از این آتشسوزیها نیز داستان غمانگیز اختلاف حقوقی بر سر مالکیت جنگل و اراضی باغی و کشاورزی و زمینهای موقوفی است که در سایه زدوبند و بیتوجهی مسئولان در ایران، به آتشزدن جنگلها و مراتع میانجامد.
آتشسوزیها عمدی است
مدیران میگویند اعتبارهای تخصیصیافته برای خرید تجهیزات، از سال ۹۶ تا امروز یا استفاده نشدهاند یا گم شدهاند. یکی از کارشناسان سازمان محیط زیست که نخواسته است نامش فاش شود، در گفتوگو با ایندیپندنت فارسی میگوید: «بخش مهمی از آتشسوزی جنگلها در ایران بهصورت عمدی و با اطلاع سازمانی رخ میدهد که متولی حفاظت از مراتع وجنگلها است.»
او در پاسخ به پرسشی در خصوص بازداشت بیش از صد نفر از فعالان محیط زیست در کردستان و کرمانشاه طی سال ۹۹ و ارتباط آن با این مسائل، میگوید: «اطلاع زیادی از جزئیات این مسئله ندارم، زیرا سازمان محیط زیست چند سالی است بهصورت جدی از ورود به پروندههای امنیتی زیستمحیطی منع شده است. اما باتوجه به سوابق این مسائل، بهخصوص در کردستان، بحث مراتع و پیگیری تعدی به جنگلها بهنوعی امنیتی است و استانداری و نهادهای نظامی در آنجا بیشتر مسئولیت دارند و حتی سازمان مراتع وجنگلها هم حق ورود به این مسائل را ندارد.»
او در ادامه پیرامون تجهیزات توضیح میدهد: «سازمان جنگلها ومراتع مسئول اصلی است و سازمان هلالاحمر، ارتش، و ستاد مدیریت بحران، بیشترین دخالت را در قبال کنترل بحران آتشسوزی جنگلها دارند.»
جنگلهای بیدفاع ایران
از سال و۱۳۸۴ در پی افزایش حمله به مراتع و جنگلهای کشور، سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری ایران یگان ویژه حفاظت تشکیل داده است. این سازمان زیر نظر وزارت جهاد محیط زیست فعالیت میکند و در طول چند سال گذشته، نتوانسته است کارنامه موفقی دراینخصوص ارائه دهد.
یکی از کارشناسان سابق وزارت جهاد کشاورزی، در خصوص آتشسوزی جنگلها به ما گفت: « از دوران جنگ به این سو، حریقهای مناطق جنگلی صعبالعبور یا مناطق مینگذاری شده در غرب کشور، جز از طریق تجهیزاتی مانند هواپیما و هلیکوپتر آبپاش قابل اطفا نیست. این تجهیزات را سازمان جنگلها ندارد و در شهرهای مرزی و استانهای جنوبی، سازمانهای دیگر هم در اختیار ندارند.»
به گفته این کارشناس سابق سازمان مراتع و جنگلها، «نمیتوان امید داشت با وضعیت موجود بهزودی مشکل تجهیزات اطفای حریق حل شود، زیرا اعتبار کافی برای تأمین تجهیزات وجود ندارد و کسی هم به فکر سوختن جنگلها در ایران نیست.»