سه رئیسجمهور و پنج دولت آگاهی کاملی از بحرانی داشتند که از شوری آب در شهرهای جنوبی خوزستان آغاز و به تنش بیآبی در ۱۱ شهر و ۷۰۰ روستا این استان ختم شد
طی هفت روز از «تجزیهطلب» به «اغتشاشگر» و از «اغتشاشگر» به «اشرار» عنوانشان تغییر کرد. درحالیکه از روز نخست معترضان خوزستانی مردم عادی بودهاند که تحت تاثیر بحران بیآبی زندگی و معیشتشان از بین رفته است.
در روزهای نخست حوادث استان خوزستانی، معترضان به بیآبی از سوی عوامل رسانهای وابسته به جمهوری اسلامی «تجزیهطلب» نامیده شدند.
اما با گسترش اعتراضها به سایر نقاط خوزستان، از جمله شهرهای شمالی این استان مانند ایذه، معترضان از سوی رسانههای نزدیک به سپاه پاسداران مانند خبرگزاری فارس و تسنیم «اغتشاشگر» و «آشوب طلب» نامیده شدند.
حالا دادستان استان خوزستان با صدور اطلاعیهای ضمن درخواست از مردم بر رعایت قانون، معترضان را «اشرار» دانسته است.
نگاهی به روند حوادث از روز نخست اعتراضهای خوزستان تا زمان انتشار این گزارش حاکی از آن است که تعداد کشتهها و زخمیهای این اعتراضها تا روز ششم صرفا از مردم و طبق فیلمهای منتشر شده با شلیک گلوله مستقیم به آنها توسط عوامل انتظامی و امنیتی بودهاند.
تنها یک مورد کشته نیروهای امنیتی در شهرک چمران شهرستان ماهشهر که سابقا در سال ۹۸ ماجرای کشتار نیزار در آن رخ داد، در زمان آنچه پاکسازی معترضان عنوان شده، حاصل برخورد مردم در خوزستان با نیروهای امنیتی و انتظامی است.
بهاینترتیب به نظر میآید تغیر رویکرد امنیتی حکومت در توصیف معترضان خود گواه روشنی بر این مسئله است که هیچ تصور روشنی از زمینه اعتراضهای مردم خوزستان و دلایل تاریخی شکلگیری آن نزد مسئولان جمهوری اسلامی یا وجود ندارد، یا قرار نیست مورد توجه قرار گیرد.
آنچه روند اعتراضهای ۳۰ ساله از زمان شورش آب در شهرهای آبادان و خرمشهر در دولت هشتم محمد خاتمی که منجر به کشتهشدن سه شهروند و زخمی شدن شماری از مردم شد تا امروز در خوزستان روشن شده این است که سه رئیسجمهور و پنج دولت آگاهی کاملی از به بحرانی داشتند که از شوری آب در شهرهای جنوبی خوزستان آغاز و به تنش بیآبی در ۱۱ شهر و ۷۰۰ روستا این استان ختم شد.
وعده مهم رئیس دولت نهم و دهم به مردم شهرهای آبادان و خرمشهر حل مشکل شوری آب بود. این وعده در حالی داده میشد که از دولت هاشمی رفسنجانی تا دولت احمدینژاد سرمایهگذاری کلانی بر طرحهای انتقال آب به نواحی مرکزی ایران و طرح توسعه نیشکر در استان خوزستان پرداخت شد که در پایان دولتهای یازدهم و دوازدهم جمهوری اسلامی با خشککردن عمدی هورالعظیم در خاک ایران که دو سوم آن در کشور عراق پیشتر خشک شده بود و نهایی شدن چهارمین تونل انتقال آب در کوهرنگ از سرچشمههای کارون (بهشتآباد) موجب بزرگترین بحران آبی در تاریخ پرآبترین استان ایران شد.
حالا منتفعان انتقال آب و پیمانکاران برگ سدسازی در ایران میگویند بحران آب خوزستان ناشی از تغییرات اقلیمی است و ربطی به بهرهبرداری بیرویه از منابع و انتقال آب سرشاخههای آبراههای اصلی استان از جمله کارون و دز ندارد.
مدیران دولتی و حکومت نیز مسئله آب در خوزستان را امنیتی و اعتراضهای آن را مربوط به تجزیهطلبان، اغتشاشگران و اشرار میدانند. درصورتیکه تنها امنیت به خطر افتاده در نتیجه اعتراض مردم خوزستان، امنیت بهرهبرداران منابع آبی این استان است.
همانطور که مشخص است خشک شدن رودخانهها، تالاب و هور در خوزستان منجر به ازبینرفتن کشاورزی، نخیلات و احشام این استان و همچنین بخش مهمی از کسبوکار و امنیت معیشتی ساکنان کنار رودخانهها و همسایگان تالاب شادگان و هورالعظیم شده است. موضوعی که علاوهبرآن با ایجاد ریزگردها در سرتاسر خوزستان سلامت مردم این خطه را نیز با مشکلات جدی مواجه کرده است.
یکی از شیوخ طوایف بزرگ شهرستان شادگان در استان خوزستان پیرامون مسائل امنیتی طرح شده و انگیزه اعتراضها به ایندیپندنت فارسی گفت: «ما آب خواستیم. کی جوانهای ما گفتند تجزیه میخواهیم، مگر عکس گاو میشها منتشر نشد و مُردن آنها را همه ندیدند. مردمی که برای گاو میشها و کشاورزی گریه میکنند. مردم روستاها که ۵۰ درجه گرما هست و آب ندارند و برق هم ندارند. اینها برای این اعتراض کردند که بیکار و فقیر بودند و کسی هم حرفشان را نمیشنود. آقای استاندار مصاحبه میکند میگوید ما دروغگو هستیم شادگان مشکل آب ندارد، تالاب خشک نیست. چرا به ما میگویند دروغگو؟»
او در ادامه توضیح میدهد: «شصت سال از عمر من میگذرد، ما هیچوقت از دولت گدایی نکردیم. جنگ شد ایستادیم نگذاشتیم خوزستان خالی شود. همین ما جوان دادیم و خون دادیم. اما جنگ که تمام شده طرح نیشکر آمده آب ما را برده و آبشور و فاضلاب فرستاده توی تالاب. بعد همان هم امسال خشک شده است. کارخانهها در یزد و اصفهان آب ما را بردهاند یا با آب خوزستان برنج کاشتهاند و زندگی مردم و نخلها از بین رفتهاند. به نماینده شادگان چند ماه قبل گفتیم اوضاع تالاب خوب نیست بوی فاضلاب میدهد یعنی آب پاک نمیآید در تالاب. به مسئولین هم گفتیم کسی توجه نکرد. حالا میگویند ما دشمن هستیم. نه اینطور نیست ما تشنه هستیم.»
وی همچنین در خصوص درگیریها گفت: «خانواده مردم چه بخورند. مثلاً اگر با تانکر آب بیاورند گاو میشها نمیمیرند. حالا دو روز از سد آب آزاد کردند. خودشان امروز گفتهاند سد ۵۰ روز آب دارد بعد از آن چهکار باید بکنیم؟ این یعنی مردم نمیتوانند همینطور برگردند به خانه با دستخالی و گرسنه بنشینند ببینند کی همه چیزشان از بین میرود.»
یکی از شیوخ سوسنگرد هم در خصوص مسائل پیشآمده در خوزستان توضیح داد: «نباید به جوانهای ما شلیک میکردند. چرا آقای استاندار بهجای فرستادن نیروی انتظامی خودش نیامد سوسنگرد. چرا با مردم صحبت نکرد. مردم عصبانی هستند. کار ما اینجا کشاورزی است. شرکت که نداریم.»
او اعتقاد دارد ریشه اعتراضهای مردم گرسنگی و فقر است و تاکید دارد که برای حفظ کشور و ایران مردم سوسنگرد بیشتر از همه مردم خوزستان هزینه پرداخت کردهاند، اما حالا که برای گرفتن حقشان اعتراض دارند؛ متهم شدهاند.
در خصوص گردانندگان اعتراضها این شهروند سوسنگردی گفت: «اعتراضها مربوط به مردم است. هیچ کسی در سوسنگرد نمیتواند برای مردم تکلیف روشن کند. چرا ما زمستان اعتراض نکردیم. چون مشکل ما کشاورزی است. ما میگوییم چرا آب ما را میبرند و بعد ما هم بچههایمان و همزمینهایمان تشنه میمانند. این سخت است.»
یک مقام انتظامی سابق استان خوزستان اما در مورد ریشه اعتراضها و دلایل برخورد خشن با مردم معترض به ایندیپندنت فارسی توضیح میدهد: «نیروی انتظامی وظیفه دارد از امنیت دفاع کند. وقتی خیابان را آتش میزنند و به مأموران حمله میکنند، مأموران هم شلیک میکنند. اما نیروی انتظامی هیچوقت تا جایی که ممکن باشد با مردم برخورد خشن ندارد.»
او در مورد فیلمهای منتشر شده در فضای مجازی در مورد تیراندازی مستقیم بهسوی مردم معترض خوزستان توضیح داد: «همه تیراندازیها را ماموران انتظامی انجام نمیدهند. چون در شهر کوچکی مثل شادگان یا سوسنگرد و ایذه ماموران مردم را میشناسند. معمولا نیروهای اعزامی هستند که اشتباه میکنند و اینطور درگیر میشوند. متاسفانه اعزام نیرو از خارج از استان یا دخالت یگانهای نظامی دیگر در کنترل نظم جامعه در دورههای بحرانی باعث میشود گاهی کار از دست در برود. هم ما آسیب میبینیم وهم مردم.»
او در مورد اینکه آیا مردم معترض در نظر او با «اشرار» ارتباط دارند توضیح میدهد: «تجربه امنیتی ما میگوید در این شرایط «اشرار» هم ممکن است سوءاستفاده کنند. اما در کل اینها مردم عادی هستند. حتی در وقایع ماهشهر در سال ۹۸ هم چنین نگرشی بین مردم نبود. مردم عادی بودند.»
این مقام سابق انتظامی که نزدیک به ده سال آخر دوران خدمت خود را در استان خوزستان گذرانده در پایان اشاره کرد: «در طول دوران خدمتم این هم مردم خوزستان را ناراحت و ناامید ندیده بودم. واقعاً این مردم مشکل دارند. من با خیلی از افراد در خوزستان تماس گرفتم که از دوران خدمتم آنها را میشناختم. واقعا مشکل بیآبی و فقر است. مردم وقتی هیچ راه حلی برای مشکلات نداشته باشند و کسی هم به این مسئله توجه نکند رو به کف خیابان میآورند. دولتیها به مسائل خوزستان توجه ندارند.»
مشخص است باتوجه به مجموعه شواهد برخورد خشن با مردم معترض در خوزستان و نادیدهگرفتن مطالبات آنها مهمترین دلیل تداوم اعتراض است و آنچه با اعتراض مردم به خطر افتاده بیش از آنکه امنیت استان خوزستان باشد، امنیت مافیای آب است.