«دوران ریاست جمهوری حسن روحانی در حالی به پایان میرسد که شاخصهای اقتصاد کلان در بدترین وضعیت ممکن قرار دارند. ایران بزرگترین رکودِ تورمی تاریخ معاصر در سه سال را گذشته از سر گذرانده است. ابعاد بحران سیاست خارجی به بالاترین حد ممکن رسیده است. ایران حالا گرفتار بزرگترین انزوای بینالمللی تاریخ معاصر است. حلقه تحریمها از همیشه تنگتر شده و تنش در روابط خارجی به اوج رسیده است. سایه جنگ و ناامنی روی ایران گسترده است. سطح نارضایتی داخلی از آستانه تحمل عمومی گذشته و جامعه بزرگترین و خونبارترین اعتراضهای مردمی را در دی ۱۳۹۶، آبان ۱۳۹۸ و تابستان ۱۴۰۰ تجربه کرده است.»
این بخشی از گزارش پایانی «روحانیسنج» است؛ پروژهای که هشت سال پیش توسط «کارگاه فناوری اصل ۱۹» در خارج از ایران راهاندازی شد تا وضعیت وعدههای انتخاباتی حسن روحانی را بررسی و پیگیری کند.
***
وعده و وعیدهای روحانی، به ویژه در سال ۱۳۹۲، نقش بزرگی در پیروزی او در انتخابات داشت. انتخابات آن سال، اولین انتخابات ریاست جمهوری بعد از سال ۱۳۸۸ بود. بخش بزرگی از جامعه ایران بعد از سرخوردگی در سال ۱۳۸۸، تمایلی برای شرکت در انتخابات نداشت؛ جامعهای سرخورده و آسیب دیده از بحرانهای سیاسی اقتصادی دولت «محمود احمدینژاد» که نیاز زیادی به تغییر و تحول داشت.
آثار اقتصادی تحریمهایی که دولتمردان وقت ایران «کاغذپاره» میدانستند، در جامعه پدیدار شده بود. تورم و رکود اقتصادی سالهای ۱۳۹۰ و ۱۳۹۱ اگرچه به نسبت وضعیت کنونی چیزی به حساب نمیآیند اما در آن زمان نشانهای آشکار از وقوع بحرانی کمسابقه بودند.
در چنان شرایطی، روحانی و کارزار بزرگ انتخاباتی او با شماری زیادی وعده و وعید وارد میدان شد. او اتفاقا طرح و برنامه هم برای تحقق این وعدهها در دست داشت. قرار بود اول به حل مشکل ایران با جهان بپردازد، سپس شلختگیهای اقتصادی و مدیریتی احمدینژاد را سر و سامان ببخشد و اوضاع را آرام کند، بعد نهادهایی را که رییسجمهوری پیشین ایران ویران کرده بود دوباره بازسازی و فضای بسته سیاسی را -نه در حد ایدهآل بلکه به اندازه قابل تحمل- باز کند و…
روحانی چهرهای جذاب و سابقهای روشن نداشت اما وعدههایش، وجه ضمان او به جامعه سرخورده و آسیب دیده ایران بودند؛ جامعهای که قبول میکرد بر خلاف بیاعتمادی به سازوکار انتخابات در جمهوری اسلامی، دوباره پای صندوق رای برود و به امید تغییر شرایط، به گزینهای نه چندان خوشایند رای دهد.
کارنامه روحانی در دوره اول ریاست جمهوری او چندان بد نبود. او موفق شد مشکلاتش را با دنیا، اگرچه نه به طور کامل اما نسبی، حل کند. دولتش با امریکا سر میز مذاکره هستهای نشست و به توافق رسید. او توانست آرامش نسبی را به ایران برگرداند، تورم را تکرقمی کند، اقتصاد را از رکود در آورد، پای سرمایهگذاران خارجی را به کشور باز و از این فراتر، چشماندازی از تبدیل شدن ایران به یک کشور عادی و در حال همکاری با سایر کشورها ترسیم کند.
روی همین حساب، روحانی انتخابات ۱۳۹۶ را هم برنده شد. جامعهای که در سال ۱۳۹۲ با تردید به او رای داده بود، این بار با اطمینان بیشتری پای صندوق رای رفت به این امید که «با روحانی تا ۱۴۰۰» میتواند به این چشمانداز نزدیک شود.
اما این اتفاق هرگز رخ نداد. نهتنها ایران در دولت دوم روحانی به چشمانداز مطلوب جامعه نزدیک نشد بلکه هر آنچه در دوره اول به دست آمده بود هم از دست رفت. نه تنها وعدههای جدید به جایی نرسیدند بلکه آنهایی که از قبل محقق شده بودند هم یکی یکی از دست رفتند.
روحانی البته تنها مقصر این وضعیت نبود و نیست اما طرف اصلی معاملهای پر زیان میان جامعه ایران و جمهوری اسلامی بود. انباشت بحرانها، تشدید بنبست سیاسی در جمهوری اسلامی، خروج امریکا از برجام، بازگشت تحریمها، همهگیری کرونا و…؛ میتوان فهرستی از عواملی ردیف کرد که در شکلگیری و تشدید بحران نقش داشتهاند. اما این دلایل و توجیهات هر چه باشند، تغییری در نتیجه نهایی و کارنامه او در پاسخ به وعدهها ایجاد نمیکنند.
طبق بررسیهای روحانیسنج، ۸۰ درصد وعدههای او بینتیجه ماندهاند. بر اساس آخرین گزارش این سایت در مرداد ۱۴۰۰، از مجموع ۱۰۰ وعده ثبت شده در دو انتخابات یازدهم و دوازدهم، تنها هشت وعده محقق شدهاند. ۱۲ وعده نیز به اعتبار دستآوردهای نسبی، نشان «تحقق ناقص» گرفتهاند. ۷۲ وعده محقق نشدهاند. هشت وعده نیز بعد از مدتی پیگیری، از دستور کار دولت روحانی خارج شده و به همین دلیل نشان «متوقف شده» گرفتهاند.
مقایسه وضعیت وعدهها در گزارشهای دورهای روحانیسنج نشان میدهد که شرایط متفاوتی در دو دوره ریاست جمهوری روحانی برقرار بوده است. بالاترین نسبت وعدههای محقق شده روحانی، در سال ۱۳۹۶ و در زمان آغاز دولت دوازدهم به ثبت رسیده، در حالی که این نسبت در سال ۱۴۰۰ و در پایان دوران هشت ساله ریاست جمهوری او کاهش قابل ملاحظهای پیدا کرده است.
چهار سال پیش، حدود یک چهارم وعدههای روحانی محقق شده بودند اما تعداد وعدههای محقق شدهاش در سال ۱۴۰۰ به یک سوم کاهش پیدا کرده است.
از آن سو، در سال ۱۳۹۶ تنها ۱۵ درصد وعدههای روحانی محقق نشده بودهاند. ولی این نسبت در حال حاضر نزدیک پنج برابر افزایش پیدا کرده و آمار وعدههای محقق نشده به ۷۲ درصد افزایش پیدا کرده است.
بیشترین نسبت وعدههای شکستخورده روحانی در حوزه سیاست خارجی و اقتصاد دستهبندی شدهاند. در سیاست خارجی، به جز یک وعده، بقیه محقق نشدهاند. در بخش اقتصاد نیز ۸۳ درصد وعدهها نشان محقق نشده گرفتهاند. در کارزار انتخاباتی سال ۱۳۹۶، دو حوزه سیاست خارجی و اقتصاد نقطه قوت و تکیهگاه روحانی برای پیروزی در انتخابات بودند.
سیاست خارجی: از میان این ۹ وعده سیاست خارجی، پنج وعده مستقیم یا غیرمستقیم به مناقشه هستهای ایران مربوط میشدند که بعد از خروج امریکا از برجام، از دست رفتند. یک وعده هم که در انتخابات ۱۳۹۶ مطرح شد، «لغو تحریمهای غیرهستهای» بود که بعد از بازگشت تحریمهای هستهای، اصلا موضوعیت خود را از دست داد. یکی دیگر از وعدههای سال ۱۳۹۲ او، ارتباط با همسایگان منطقهای و به طور مشخص، عربستان بود که در دوران روحانی فرصت تحقق پیدا نکرد.
تنها وعده سیاست خارجی که مربوط به حوزه عمومی بود، «بازگرداندن اعتبار گذرنامه ایرانی» بود که آن هم به جایی نرسید. در آخرین ردهبندی گذرنامههای معتبر جهان، پاسپورت ایرانی در تابستان ۲۰۲۱ جایگاهی بالاتر از صد و پنجم ندارد. در حالی که در سال ۲۰۱۳، گذرنامه ایرانی در جایگاه هشتاد و ششم قرار داشت.
اگر مبنای اعتبار گذرنامهها را تعداد مقاصد سفر بدون ویزا بدانیم، در حال حاضر بیش از ۱۸۳ گذرنامه وضعیتی بهتر از پاسپورت ایرانی دارند.
اقتصاد: در گزارش چهار سال پیش روحانیسنج، از ۳۵ وعده اقتصادی، هیچ کدام محققنشده، ۱۱ وعده محقق شده، چهار وعده نشان تحقق نسبی گرفته و ۱۴ وعده هم در حال پیگیری بودند و شانس و بخت تحقق داشتند. حالا اما در بخش اقتصاد روحانیسنج، تنها دو وعده محقق شده وجود دارد، چهار تحقق ناقص و ۲۹ وعده محقق نشده. این کارنامه اقتصادی حسن روحانی در سایت روحانیسنج است.
فرهنگی – اجتماعی: در بخش فرهنگی و اجتماعی، ۳۰ وعده انتخاباتی تعریف شده است که ۲۲ مورد آن، از انتخابات ۱۳۹۲ و هشت مورد از انتخابات ۱۳۹۶ در سایت روحانیسنج ثبت شدهاند.
از این میان، ۲۳ وعده بینتیجه مانده، ۲۰ وعده محقق نشده و سه وعده متوقف شدهاند. از هفت وعده باقیمانده نیز چهار وعده تحقق یافته و سه وعده نشان تحقق ناقص گرفتهاند.
تنوع وعدهها در این بخش هم زیاد است. به طور مشخص، هشت وعده مرتبط با خواستهها و حقوق زنان بوده که هر هشت مورد شکست خوردهاند؛ «تشکیل وزارت زنان»، «انتخاب وزیر زن»، «تهیه لوایح حمایت از زنان»، «ایجاد امنیت برای زنان در اماکن عمومی»، «ورود زنان به ورزشگاهها»، «تدوین پیوستهای جنسیتی برای طرحهای ملی» و «رفع تبعیضهای جنسیتی».
از این تعداد، هفت وعده محقق نشدهاند و یک وعده آخری، یعنی همان وعده کلی رفع تبعیضهای جنسیتی نشان متوقف شده گرفته است.
سیاست داخلی: اکثر وعدههای روحانی در بخش سیاست داخلی نیز محقق نشدهاند. ۱۵ وعده محقق نشده از مجموع ۲۶ وعده و پنج وعده متوقف شده، نشان از شکست مطلق روحانی در عمل به وعدههای سیاست داخلی دارند.
از میان این وعدههای شکستخورده، میتوان به تنوع وعدههای سیاسی اشاره کرد؛ از «رفع حصر سران جنبش سبز» گرفته تا «عدم جابهجایی مدیران ثبات مدیریت»، «مسوولیتپذیری و پاسخگویی وزارت اطلاعات» و «توجه ویژه به سازمانهای غیردولتی».
این وعدههای متنوع در یک چیز با هم مشترک هستند و آن این که نشان محققنشده روی آنها درج شده است.
در این بخش، چهار وعده زیستمحیطی هم وجود دارند که به دلیل حساسیت ملی و منطقهای، در بخش داخلی دستهبندی شدهاند؛ «تخصیص حقآبه محیط زیست»، «جلوگیری از خشک شدن دریاچه ارومیه»، «تدوین گزارش ملی آب» و «پیگیری لوایح چهارگانه محیط زیستی» که به جز آخری، هر سه در فهرست وعدههای محقق نشده روحانی قرار دارند.
در بخش سیاست داخلی، چهار وعده به طور مشخص به حقوق اقلیتها و رفع تبعیض اختصاص دارند. «رفع تبعیضهای قومیتی»، «رفع تبعیضهای جنسیتی»، «تعیین معاون از اقلیتها» و «ایجاد فضای اجرای فرایض دینی اقلیتهای مذهبی» هیچ کدام به جایی نرسیدهاند.
علی رنجیپور , ایرانوایر: