به تازگی یک فایل صوتی به «ایرانوایر» رسیده که در آن «فائزه هاشمی»، فعال سیاسی و دختر «اکبر هاشمی رفسنجانی» درباره ویدیویی که در وبسایت رسمی آیتالله «علی خامنهای»، رهبر جمهوری اسلامی منتشر شده، اظهار نظر کرده است.
این ویدیو درباره اختلاف نظر رهبر جمهوری اسلامی با هاشمی رفسنجانی در زمینه مذاکره با امریکا است و علی خامنهای چندبار در آن تاکید میکند که هاشمی رفسنجانی در جلسه شورای عالی امنیت ملی گفته در رابطه با استدلالهایی که او برای عادی نشدن رابطه با امریکا دارد، جوابی نداشته است.
فائزه هاشمی در فایل صوتی عنوان میکند که این ویدیو در جهت تخریب چهره پدرش ساخته شده و انتشار آن از سوی وبسایت رهبر جمهوری اسلامی، عجیب و غریب، ناجوانمردانه و نشاندهنده عدم اعتماد به نفس است.
او به صراحت نظرات علی خامنهای درباره مذاکره با امریکا را زیر سوال میبرد و میگوید این اظهارنظرها ناشی از ناآگاهی درباره شرایط مذاکرهاند.
روز یکشنبه دهم مرداد ۱۴۰۰، ویدیویی با عنوان «نماهنگ عبرت آیندگان» در وبسایت رسمی علی خامنهای برای اولین بار به اشتراک گذاشته شد.
در این ویدیو که از بریدههایی از جلسه رهبر با اعضای تشخیص مصلحت نظام در سال ۱۳۹۱و همینطور قسمتهایی ازسخنرانیهای قبلی علی خامنهای و تصاویری از مذاکرات ایران با دولتهای غربی ساخته شده است، هاشمی به عنوان حامی مذاکره معرفی میشود که خامنهای توانسته بود با استدلالهایش، او را برای عدم مذاکره و عدم اعتماد به دولتهای غربی قانع کند.
آیتالله خامنهای در این فیلم ادعا میکند که اکبر هاشمی رفسنجانی در جلسه شورای عالی امنیت ملی گفته است رهبر جمهوری اسلامی درباره دلیل عادی نشدن روابط با امریکا استدلالهایی دارد که او جوابی برایش ندارد.
حالا فائزه هاشمی، دختر اکبر هاشمی رفسنجانی میگوید انتشار این فیلم در وبسایت رهبر جمهوری اسلامی برایش عجیب و غریب بوده است و آن را در جهت تخریب چهره پدرش میداند: «پدر من پنج سال است دیگر نیست. نمیدانم از چه میترسید که اینطور ناجوانمردانه دست به تخریب میزنید. یعنی شما از مرده آقای هاشمی هم میترسید؟ اگر واقعیتها را میگفتند، مهم نبود. اما اینها که گفتند، به دور از اخلاق، انسانیت و اصول اسلامی است. برای چه؟ برای رسیدن به قدرت بیشتر؟ دیکتاتوری بیشتر؟ البته این تخریب یک دلیل دیگر هم میتواند داشته باشد و آن نداشتن اعتماد به نفس است؛ یعنی علیرغم این که قدرت کامل را دارند، خودشان هم خودشان را باور ندارند و برای همین دیگران را تخریب میکنند. در واقع میخواهند اعتماد به نفس به دست آورند و سر و صداهای اطراف خودشان را کاهش دهند. اما این راهها جواب نمیدهد.»
او با اشاره به این که این فیلم در وبسایت رسمی آیتالله خامنهای منتشر شده است، میگوید: «متاسفانه تصمیم درباره انتشار این مستند در سطح بالا گرفته شده است. اگر از جانب بچهها کارهای انقلابی، سطح پایین و یا تخریب تاریخی صورت بگیرد، میشود پذیرفت اما وقتی میبینیم این فیلم از آن سایت درآمده، یعنی نظر بالاتری رویش بوده یا حداقل تا زمانی که خلافش ثابت نشود و علیه فیلم چیزی گفته نشود، چنین تصوری وجود دارد. سوال من این است چه طور اجازه دادهاند این فیلم یک طرفه و دروغ ساخته شود؟»
او توضیح میدهد که ویدیوی منتشر شده بیش از این که فیلم مستند باشد، یک کلیپ جانبدارانه است: «مستند تعریفی دارد. باید تاریخ را درست نقل کنی و حرفهای موافق و مخالف طرفین بحث را داشته باشی و قضاوت را به مردم بسپاری. اما در این مستند، صدای رسای آقای خامنهای را داشتیم و صدای بابا اصلا شنیده نمیشد. من اگر بیبیسی یا ایران اینترنشنال زیرنویس نگذاشته بودند، اصلا متوجه حرفهای او نمیشدم. بعد آقای خامنهای سه دقیقه حرف میزد. صحبت بابا یک ثانیه بود.»
ساعاتی پس از انتشار ویدیوی نماهنگ عبرت آیندگان، دفتر اکبر هاشمی رفسنجانیفیلمی از مصاحبه او درباره اختلاف نظر هاشمی و خامنهای درباره مذاکره با امریکا منتشر کرد. در این فیلم هاشمی رفسنجانی میگوید: «خیلی بحث کردیم. یکی دو ساعت بحث کردیم و به نتیجه نرسیدیم. معمولا وقتی با ایشان اختلاف داشته باشم، نهایتا نظر ایشان را برای خودم حجت میدانم. چون ایشان رهبر هستند و حق اظهار نظر قاطع دارند. گفتم نمیتوانم حرف دیگری به شما بزنم و فقط مساله ما و خدا است. بالاخره در روز قیامت از من و شما میپرسند چرا این همه ضرر و مشکلات برای نظام و مسلمانان ایجاد شد. اگر اینها را برعهده میگیرید، من دیگر حرفی ندارم. ایشان گفتند بله، جواب خدا با من باشد.»
فائزه هاشمی میگوید: «پدرم به عنوان یک سیاستمدار، روابط با دنیا را ضرورت کشورداری و حکمرانی میدانست اما الان متاسفانه اهمیت نمیدهند و کشور دچار سوء مدیریت شده و هیچ کس فکر نمیکند با این سیاست تهاجمی، به چه هدفی رسیدهایم که آن را ادامه میدهیم.»
او به محتوای ویدیوی منتشر شده در وبسایت علی خامنهای هم نقد دارد: «محتوای این مستند هم قابل بحث است. آقای خامنهای روی دو نکته خیلی تاکید دارند؛ یکی اعتماد نکردن به غرب و دیگری این که آنها سر ما کلاه گذاشتهاند.»
علی خامنهای در این فیلم تاکید میکند که به غرب اعتماد ندارد. او این موضوع را در آخرین دیدار با اعضای هیات دولت «حسن روحانی» نیز مطرح کرد و با بیان این که تجربه دولت روحانی در مذاکره با غرب عبرت آموز است، گفت: «در این دولت معلوم شد که اعتماد به غرب جواب نمیدهد.»
فائره هاشمی میگوید: «هر دانشجوی کلاس اول علوم سیاسی یا دانشجوی فوق لیسانس و دکترای روابط بینالملل میداند که در روابط خارجی اصلا اعتماد جایی ندارد. چون اگر ما واقع گرایانه به موضوعات نگاه کنیم، در سیاست خارجی حرف اول را قدرت و حرف دوم را منافع میزند که البته این دو در هم تنیدهاند. اعتماد جایی ندارد، یعنی همه کشورها دارند تلاش میکنند منافع بیشتری را کسب کنند. چون منابع در دنیا محدود است، کشورها به طور طبیعی در تعارض قرار میگیرند. کسی دنبال اعتماد نیست. با یک مذاکره خوب و معقول در چارچوب اصول بینالملل، چیزهایی را که حق خودت میدانی، مطالبه میکنی. در مذاکره اصلا بحث اعتماد مطرح نیست و تعجب میکنم چرا آقای خامنهای مدام بحث را طرف این موضوع میبرد که به غرب نمیشود اعتماد کرد. ما باید خودمان دیپلماسی فعال و حرفهای داشته باشیم. قرار نیست اعتماد کنیم. در مذاکره شما دو تا چیز میدهی و دو تا چیز میگیری. مذاکره چه در داخل و چه در خارج از کشور نمیشود یک طرفه باشد. در مذاکره، هر طرفی که دیپلماسی فعالتر و هوشمندی بیشتری داشته باشد، طبیعتا میتواند امتیازات بیشتری بگیرد. اما این که مذاکره را هم به عنوان کلاه سر گذاشتن و… ببینیم و فکر کنیم وقتی به مذاکره میرویم، باید تمام منافع ما تامین شود و تمام شروط ما اجرا شود، ناآگاهی نسبت به شرایط مذاکره است. اگر اختلافی وجود نداشت که مذاکره نیاز نبود. مذاکره باید بر اساس منافع طرفین باشد که برد برد باشد. ما نمیتوانیم دنبال مذاکره برد باخت باشیم چون کشوری تن نمیدهد که طرف بازنده باشد.»
اشاره فائزه هاشمی به حرفهای آیتالله خامنهای در آخرین دیدار با اعضای دولت روحانی است. او در این دیدار، تقصیر به نتیجه نرسیدن مذاکرات وین را به گردن امریکا انداخت و گفت ایالات متحده حاضر نشده است تضمین دهد که از توافق جدید خارج نمیشود.
چندی پیش، «وال استریت ژورنال» گزارش داد که ایران در مذاکرات احیای «برجام» در وین میخواهد بندی در توافق گنجانده شود که خروج احتمالی امریکا از توافق را مشروط به تایید سازمان ملل متحد کند و در واقع، تضمین دهد که از توافق خارج نمیشود. دادن این تضمین از دیدگاه خود مقامات جمهوری اسلامی نیز چندان ممکن نیست. چرا که توافق اتمی، توافق بین دولتها است، نه قانون تصویب شده در مجالس.
فائزه هاشمی درباره صحبتهای علی خامنهای در ویدیوی اخیر درباره این که غربیها کلاه بر سر جمهوری اسلامی میگذارند، میگوید: «من این حرف را قبول ندارم اما میگویم خب شاید کلاه سر ما گذاشتهاند اما چرا این طرف قضیه را نمیبینیم که خودمان مفت و مجانی کشورمان را برای روسیه، چین، عراق، فلسطین، لبنان، یمن و سوریه حراج کردهایم و همگی آنها به ما پشت کردهاند؟
همانطور که آقای ظریف هم گفتند، ما اصلا متحدی نداریم. چین که روابطش با ما فاجعه است و خاک ما، ماهیها و برق ما را چین میبرد یا همان قرارداد ۲۵ ساله که خودش جای بحث مفصل دارد. هنوز اطلاع رسانی لازم را دربارهاش نکردهاند چون میدانند چه گندی زدهاند و چه طور کشور را حراج کردهاند. ما میرویم روسیه را با التماس راضی میکنیم برای کمک به سوریه، بعد بشار اسد از پوتین تشکر میکند. ایران اینجا دیگر جایگاهی ندارد. این همه در سوریه خرج میکنیم، قراردادها را به دیگران میدهند یا حماس در قضیه سوریه طرف عربستان را میگیرد.
عراق در تحریمهای امریکا میگوید من باید منافعم را ببینم و طبیعتا روابطم را با ایران و امریکا تنظیم کنم؛ یعنی طرف ما قرار نمیگیرد. چین و روسیه هم دارند صدای امریکا را برای تحریمها گوش میدهند. در ظاهر و به خاطر قدرت نمایی در شورای امنیت، طرف ایران را گرفتهاند و با امریکا کل کل میکنند اما تحریمهای امریکا را در روابط با ایران در نظر میگیرند. واقعیت این است که شما در تاریخ روابط، فیلمها، گفتوگوها و خاطرات مقامات ارشد کشورها میبینید که پیچیدگی و حیلهگری شرق را غرب ندارد؛ یعنی در مقایسه، غرب نسبت به شرق بسیار سادهتر، صادقتر و غیر پیچیدهتر است.
اما ما خودمان را انداختهایم در دامان شرق و مدام داریم باج میدهیم که با غرب رابطه نداشته باشیم. بعد میگویند سر ما را کلاه گذاشتهاند. پس کلاههایی که دیگران سر ما گذاشتهاند، چه میشود؟ ضربههایی که به ما از شرق خورده، خیلی بیشتر از ضربههایی است که توسط غرب زده شده است. این یعنی ما داریم همه چیز را یک طرفه میبینیم؛ آنقدر یک طرفه که طالبان را هم تطهیر و از آنها طرفداری میکنیم. حالا به چه منظوری، من نمیدانم. اما اگر همه میتوانند تغییر کنند، چرا امریکا نمیتواند تغییر کند؟»