روزنامه همشهری روز دوشنبه ۱۵ شهریور در گزارشی به ایجاد تغییر و تحول گسترده در رشتههای دانشگاهی پرداخت. بر اساس این گزارش در سال تحصیلی پیش رو حدود صد برنامه درسی خصوصا در میان رشتههای علوم انسانی تغییر کرده و ظرفیت بسیاری از رشتهها کاهش یافته، یا به طور کامل حذف شدهاند.
در کنکور ۱۴۰۰ ظرفیت پذیرش در رشته زبان و ادبیات فارسی و رشته زبان و ادبیات عربی ۳۰ درصد کاهش داشته، اما پذیرش در رشتههای پزشکی افزایش یافته است، تعدادی از دانشگاهها نیز برخی رشتههای گروه هنر و زبان خارجی را حذف کردهاند. رشتههایی مانند باستانشناسی، ادبیات نمایشی، کارگردانی تلویزیونی و زبان انگلیسی دیگر پذیرش ندارند. علاوه بر این، برنامه درسی ۱۰۰ رشته تحصیلی تغییر کرده که البته بیشتر این رشتهها در حوزه علوم انسانی و فنیمهندسی هستند. در برخی رشتهها نیز که قبلا محدودیت جنسیتی نداشته، امسال پذیرش بهطور مساوی بین داوطلبان زن و مرد تقسیم شد.
چه گفته شد؟
عبدالرضا اوحدیهمدانی، مدیرکل دفتر گسترش آموزش عالی وزارت علوم گفت که کاهش ظرفیت و حذف رشتهها تصمیم دانشگاههاست.
محمدرضا آهنچیان، مدیرکل دفتر برنامهریزی آموزش عالی، نیز درباره تغییر برنامه درسی گفته که ۳ هزار برنامه درسی مربوط به قبل یا اوایل انقلاب بوده که آموزشعالی در۴ سال اخیر ۳۶۰ برنامه درسی را بازنگری کرده، این بازنگری مربوط به ۱۰۰ برنامه درسی در گروههای علومانسانی و فنیمهندسی است.
او در مورد رشتههای جدید افزود که برنامه درسی ۳۵ رشته جدید تدوین شده که بیشتر در گروه علوم انسانی هستند و رشتههایی مانند «مطالعات اسلام معاصر» و «غربشناسی انتقادی» جزو ۱۰ رشته جدیدی هستند که امسال وارد آموزش عالی شده است.
چرا این خبر مهم است؟
تغییر در برنامههای درسی مدارس و دانشگاهها بخشی از منویات رهبر جمهوری اسلامی است که خصوصا از سال ۱۳۸۸ با عناوینی مانند «تحول بنیادین آموزش و پرورش» و «اسلامیکردن» دانشگاهها دنبال شده و به مرور اجرایی میشود. در دهه هفتاد با تاکیدات رهبر جمهوری اسلامی «ستاد اسلامی شدن دانشگاهها» در وزارت علوم تشکیل شد و سال ۷۶ با تصویب شورای انقلاب فرهنگی به شورای اسلامی شدن دانشگاهها و مراکز آموزشی تغییر کرد.
آیتالله خامنهای از سال ۱۳۷۹ از ایجاد تحول در مراکز آموزشی سخن میگفت. او در اردیبهشت ماه ۱۳۹۲ سیاستهای کلی ایجاد تحول در نظام آموزش و پرورش را ابلاغ کرد. مواردی مانند «تحول در نظام آموزش و پرورش مبتنی بر فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی» و «تأمین ثبات مدیریت در آموزش و پرورش با رویکرد ارزشی و انقلابی» از جمله بندهای این طرح است.
او در شهریور ۱۳۹۹ گفت: «[علوم انسانی] یک رونویسیای از آموزش و پرورش کشورهای اروپایی بود که آوردند اینجا و کسی به فکرش نرسید که حالا ما اینجا چه جور انسانی لازم داریم و شرایط کشور، فضای کشور، با تعبیر رایج این روزها زیستبوم کشور، چه جور انسانی را اقتضا میکند؛ اینها مورد نظر نبود. همان را که آنها عمل میکردند آوردند و اینجا مشغول اجرا شدند.»
کاهش ظرفیت و حذف برخی رشتهها، بازنگری در ۳۶۰ برنامه درسی و افزودن ۱۰ رشته مانند «مطالعات اسلام معاصر» و «غربشناسی انتقادی» در راستای سیاستهای کلانی است که آیتالله خامنهای تدوین کرده، اقداماتی که نمونه آن در سالهای اخیر بارها تکرار شده است.
کمی عمیقتر؛ هراس از علوم انسانی
آیتالله خامنهای به حوزه فرهنگ و آموزش همانند میدان جنگ نگاه کرده و به «مهندسی فرهنگی» باور دارد. او مرتبا از تعابیری مانند «تهاجم فرهنگی»، «ناتوی فرهنگی»، «شبیخون فرهنگی» و «جنگ نرم» استفاده میکند. بیشترین حساسیت او در حوزه علوم انسانی است. رهبر جمهوری اسلامی در مورد «سرچشمه گرفتن مبانی علوم انسانی از تفکرات مادی» و تحصیل در این رشته هشدار داده است، این در حالی است که او تحصیلات دانشگاهی ندارد؛ دیپلماش را حتی نگرفته و مشهور است که تحصیلات حوزوی را هم ناتمام رها کرده است.
طرحی با عنوان بازنگری رشتههای علوم انسانی در بهمن سال ۱۳۸۹ آغاز شد. حمیدرضا آیتاللهی، رئیس پژوهشگاه علوم انسانی با اعلام بررسی ۳۸ رشته کارشناسی از تمرکز جدی بخشهای مسئول در بازنگری سرفصلهای علوم انسانی خبر داد. او گفت که نگرانی آیتالله علی خامنهای از محتویات این رشتهها، دلیل این اقدام است و از «تحصیل حدود دو میلیون دانشجو از سه و نیم میلیون دانشجوی کشور در رشتههای علوم انسانی» ابراز نگرانی کرد. از آن زمان تا کنون اقدامات بسیاری در محدود کردن علوم انسانی در مدارس و دانشگاه ها آغاز شده است.
علی خامنهای در مورد «سرچشمه گرفتن مبانی علوم انسانی از تفکرات مادی» و تحصیل در این رشته هشدار داده است، این در حالی است که او تحصیلات دانشگاهی ندارد؛ دیپلماش را حتی نگرفته و مشهور است که تحصیلات حوزوی را هم ناتمام رها کرده است.
حذف گسترده آثار شاعران و نویسندگان مطرح از کتاب های درسی در سال ۱۳۹۸ خبرساز شد و فهرست بلندی از این تغییرات که در شبکههای اجتماعی منتشر شد، انتقاد بسیاری از اهالی فرهنگ و ادب را به همراه داشت. اشعار سایه، شفیعی کدکنی، خیام، داستان موسی و شبان، داستان حلاج در تذکره الاولیا، داستانهای بزرگعلوی و کلا نام ایرج میرزا نمونهای از مطالبی است که حذف و به جای آنها شعرهایی از حمید سبزواری و سلمان هراتی اضافه شد. عظیم محبی، معاون دفتر تالیف کتابهای درسی نظری و ابتدایی سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی، خبر داد که تغییرات عمدهای نیز در سال ۱۴۰۰ اعمال خوهد شد.
اسفندیار چهاربند، مدیرکل آموزش و پرورش تهران آذر ۱۳۹۴ از ممنوعیت ثبتنام در رشته علوم انسانی گفته و خبرداد که نظام تعلیم و تربیت به مرحله مهم و سرنوشتسازی در استقرار ساختار جدید رسیده و افزود: «اگر برنامهریزیهای دقیق و هوشمندانه نداشته باشیم در آینده دستخوش تبعات ناگواری میشویم و ممکن است دستاوردهای سالهای گذشته نیز مورد تهدید قرار بگیرد.»
روزنامه اعتماد هم در ۱۵ مرداد ۱۳۹۰ از حذف ۱۳ رشته کارشناسی علوم انسانی در دانشگاه علامه طباطبایی نوشت و حذف این رشته ها را «در راستای بازنگری ۳۸ رشته از رشتههای علوم انسانی» عنوان کرد. در فهرست رشتههای حذف شده، نام رشته های روزنامهنگاری، روابط عمومی، علوم اجتماعی، فلسفه و روانشناسی به چشم میخورد.
ابوالفضل حسنی، مدیر کل دفتر گسترش آموزش عالی ایران، نیز شهریور ۱۳۸۹ گفت که پذیرش دانشجو در ۱۲ رشته مرتبط با علوم انسانی و هنر متوقف شده و افزود که باید سرفصلهای دروس آنها بازنگری شود، علوم اجتماعی، علوم سیاسی، مدیریت، حقوق و روانشناسی جزو این رشتهها بودند.
با روی کار آمدن دولت رئیسی، محمدعلی زلفیگل به وزارت علوم رفت. او یکی از اعضای پیشین سپاه پاسداران است که اعلام کرده اساس کارش «تاکیدات آقا» است. زلفیگل گفته که دانشگاهها «باید بر اساس سند دانشگاه اسلامی گام بردارند.» و قول داده که «پلشتی» را از دانشگاه حذف کند، حضور یک نظامی با چنین نگاهی، احتمالا حوزه آموزش و خصوصا آموزش عالی را بیش از پیش به افول خواهد کشاند.
زیتون ـ یلدا امیری: