ما در دوره راهنمایی تحصیلی، یعنی ششم و هفتم دوره جدید، با معادله یک مجهولی آشنا شدیم؛
X + 4 = 6
یاد گرفتیم X تنها میتواند ۲ باشد نه هیچ عدد دیگری. کمتر پیش میآمد دو دانشآموز به دو جواب متفاوت برسیم.
در سالهای بالاتر معادلات دو مجهولی را یاد گرفتیم، باید هم X را محاسبه میکردیم، هم Y را.
باز هم جوابهایمان با هم یکی بود اما کمکم ورود جوابهای غلط شروع شد.
به همین ترتیب وقتی به معادلات سه مجهولی رسیدیم و وقتی به انتگرالگیری و رسم نمودارهای پیچیده رسیدیم نیمی از کلاس ممکن بود جوابهایشان غلط باشد، اما باز جواب صحیح یکی بود.
شاگرد تنبلهای کلاس باور نمیکردند زرنگهای کلاس همه به یک جواب با چند رقم اعشار رسیدهاند.
با یک معادله همه یک نمودار مثل هم رسم کردهایم.
فکر میکردند ما همه تقلب کردهایم!
نمیدانستند معادلات ریاضی همه به یک جواب میرسند. معادلات منطقی امکان ندارد چندین جواب متناقض داشته باشند.
حال تصور کنیم خانم میرزاخانی عزیز زنده بود و به ایران دعوت میشد و به او یک معادله یک مجهولی میدادیم با جوابی غلط و به او میگفتیم همین درست است!
آیا شکنجهای بالاتر از این برایش سراغ دارید؟
باز اگر معادلهای پیچیده بود حتما درک میکرد ما دچار اشتباهی سهوی شدهایم، اما مگر میشود در یک معادله یک مجهولی بخواهیم زور بزنیم و بگوییم؛ “باید قبول کنی جواب اشتباه ما درست است!”
ممکن است اندیشمندان از بحث کنار بکشند
ممکن است استادان دانشگاه کنار بکشند
دانشجویان رشتههای مهندسی کنار بکشند
دیپلمهها کنار بکشند و نخواهند با شما جدل بکنند
اما این معنیاش آن نیست که معادله شما صحیح بوده
آنها همه متوجه شدهاند با یک آدم بیمنطق (و پر زور) مواجه شدهاند که بحث با او فایدهای ندارد.
یک معادله یک مجهولی ساده این روزها را بگویم؟
تعدادی حقوقدان در جلسهای برای همفکری نشستند تا علیه افرادی که مانع ورود بهموقع واکسن و مرگ و میر بیجهت مردم شدند، در هر ردهای، شکایت کنند.
آنها قبل از هر شکایتی دستگیر میشوند.
گفته میشود بعضی از آنها جاسوس بودهاند، از بیگانهها پول گرفته بودند، در صدد اختلال در امنیت کشور بودهاند.
و همین روزها قرار است دادگاهشان تشکیل شود.
حال همه دلسوزان، همه حقطلبان، همه فهمیدگان، همه اساتید، همه دانشجویان، همه دیپلمهها، همه آنها که سواد خواندن و نوشتن دارند و بلدند معادله یک مجهولی حل کنند فریاد میزنند؛
“دادگاه را علنی برگزار کنید”
اما کسانی نمیشنوند!؟
آنها نمیدانند معادلات یک مجهولی یک جواب بیشتر ندارد و حتی شاگردان تنبل کلاس هم همان جواب را تایید میکنند.
آنها اصلا با نظام آموزشی آشنا نیستند.
با منطق، با معادله، با حساب، آشنایی ندارند.
دادگاه غیرعلنی برای شکایت کنندگان از موضوع حساس واکسن کرونا
دادگاه غیرعلنی برای وکلای مدافع حقوق مردم
زندان بردن افرادی که تنها خواسته بودند سخن حق خانوادههای داغدار را بگویند
یک جواب بیشتر ندارد؛
جایی از کار تصمیمگیران کشور میلنگد
حسابی هم میلنگد…
این را بچهها هم میدانند
حتی ما بچه تنبلهای کلاس
که تا به حال خودمان را گول میزدیم؛
که شاید اشتباه کردهایم
شاید بشود سیستم را اصلاح کرد…
نه نمیشود.
متاسفم که این معادله همین یک جواب را بیشتر ندارد؛
اصلاحات بیفایده بود!
یک اشتباه محاسباتی بود…
وقتی در یک معادله یکمجهولی پاسخهای ما با نظام متفاوت است!
حالا میفهمم چرا نخبهها خیلی زود از ایران میروند.
حالا میفهمم چرا آنها که میمانند، احساس شکنجه میکنند!
نظام ما گاه یک معادله یک مجهولی را نمیفهمد.