در سیودومین جلسه دادگاه حمید نوری در استکهلم سوئد، علی ذوالفقاری به عنوان شاکی شهادت داد. حمید نوری متهم به مشارکت در اعدام هزاران زندانی سیاسی در سال ۶۷ است.
بنگت هاسلبری وکیل علی ذوالفقاری در معرفی او گفت این زندانی سیاسی پیشین که با نام مستعار بیژن شناخته میشد، متولد ۱۳۴۳ است و از سال ۱۳۶۰ تا ۱۳۷۲ زندانی بوده و برادر همسرش نیز در زندان گوهردشت اعدام شده است.
علی ذوالفقاری ۱۱ آذر ۱۳۶۰ در سن ۱۷ سالگی بخاطر هواداری از سازمان مجاهدین دستگیر و ابتدا به ۱۵ سال زندان محکوم شد، اما از خرداد سال ۱۳۶۲ تا پایان ۱۳۶۷ در زندان گوهردشت زندانی بوده است.
وکیل او گفت او دو بار در برابر هیات متصدی اعدامهای جمعی زندانیان حاضر شده و سه بار نیز در “راهروی مرگ” در انتظار نشسته است.
علی ذوالفقاری در این جلسه شهادت داد که هم قبل هم در جریان اعدامهای سال ۱۳۶۷، در زندان گوهردشت با متهم پرونده، حمید نوری با نام مستعار عباسی، مواجه شده است.
حمید نوری ۱۸ آبان ۱۳۹۸ (نهم نوامبر ۲۰۱۹) به ظن مشارکت در کشتار زندانیان سیاسی مجاهد و چپ در زندان گوهردشت در تابستان سال ۱۳۶۷، به محض ورود به فرودگاه استکهلم بازداشت شد.
او که ۶۰ سال دارد به اتهام نقض فاحش قوانین بینالمللی (جنایت جنگی) و قتل در این دادگاه محاکمه میشود.
حمید نوری و وکلایش این اتهامها را رد کرده و میگویند او در زندان اوین کار میکرده و جز برای کارهای اداری به زندان گوهردشت نرفته و در زمان کشتار زندانیان سیاسی در مرداد و شهریور سال ۱۳۶۷ به خاطر تولد فرزندش در مرخصی بوده است.
روزشمار اعدامها
علی ذوالفقاری با اشاره به روزشمار اعدام دسته جمعی زندانیان سیاسی گفت جمعه هفت مرداد تلویزیونها را از بند بردند و ملاقاتها قطع شدند.
او گفت فردای آن روز از کرکره بند، داوود لشکری و حمید عباسی و چند “پاسدار” را دیده که وارد هواخوری زندان شدند و یکی از همراهان آنها فرغونی پر از طناب حمل میکرد؛ بعد شماری از زندانیان مجاهد را هم برای هواخوری بردند.
همان شب نورهایی دیدند که میرفتند و میامدند و سپس صدای “بام بام” شنیدند و “برداشتشان” این بود که “این صدای بدنهای اعدامشدگان است که به آهن کف کامیون میخورد.”
او گفت ما گمان کردیم که اعدام میکنند اما تصوری از ابعاد آن نداشتیم.
این زندانی سیاسی پیشین درباره اولین باری که به “راهروی مرگ” رفت، گفت در روزهای اول اعدامها، نهم مرداد، او را با حدود ده پانزده نفر دیگر به سالنی میبرند. حمید نوری در آنجا پس از ثبت نام، نام خانوادگی و نام پدر، آنها را به راهرویی منتقل کرد که بعدها فهمید “راهروی مرگ” است.
علی ذوالفقاری گفت همان روز به انفرادی منتقل و روز بعد دوباره به راهروی مرگ برده شد. در آنجا حمید نوری در گوشش نام، نام خانوادگی و نام پدرش را گفته و او را به حضور هیات متصدی اعدامها برده است.
او میگوید حمید نوری دم در محل استقرار هیات، او را به ناصریان (دادیار زندان گوهردشت) تحویل داد و خودش وارد اتاق نشد.
مواجهه با هیات مرگ
علی ذوالفقاری میگوید وقتی اعضای “هیات مرگ” درباره اتهامش میپرسند با سابقه ذهنی که داشته نتوانسته “روی آرمانش بایستد” و از کلمه “منافق” استفاده کرده است:
“هیچوقت فراموش نمیکنم که کوتاه آمدم. آنها که رفتند، روی کلمه مجاهدین ماندند. همیشه به خاطر این لحظه حسرت میخورم”.
“این سختترین تصمیم زندگیام بود.”
او میگوید در اتاق برخی با “لباس آخوندی” و برخی با لباس شخصی نشسته بودند اما آنها را در آن لحظه نمیشناخته است.
آقای ذوالفقاری میگوید شب همبندیهایش به او میگویند حاضران حسینعلی نیری (حاکم شرع وقت)، ابراهیم رئیسی (معاون وقت دادستان)، مصطفی پورمحمدی و اسماعیل شوشتری (رئیس وقت سازمان زندانها) بودند.
در مرداد و شهریور ۱۳۶۷ هزاران زندانی سیاسی با فتوای آیتالله خمینی اعدام و برخی در گورهای دستهجمعی دفن شدند.
در جلسات قبلی این دادگاه، شماری از اعضای خانواده کشتهشدگان از جمله لاله بازرگان، ویدا رستم علی پور درباره اعدام اعضای خانوادهشان در زندان گوهردشت شهادت دادند.
مواجهه با حمید نوری
علی ذوالفقاری گفت حمید نوری تقریبا از سال ۱۳۶۵ بعنوان دستیار ناصریان، دادیار زندان، وارد زندان شد و او را در موارد متفاوتی دیده از جمله در راهروی مرگ که حمید نوری بهروز شاهی مقنی یکی از زندانیانی که سرود میخواند را با لگد زده، به خانواده او فحش داده و گفته “منافق بیشرف تو را میبرم راحت میکنم که منظورش اعدام بود”.
آقای ذوالفقاری شهادت داد که حمید نوری “بهروز را برد و دیگر ندیدمش”.
او گفت حمید نوری تنها دادیار و مسئول زندان بود که لاغر بود، از زیر چشمبند بدن لاغر او را دیده و صدایش را خوب میشناخته است.
او در پاسخ به سوال دادستان تاکید کرد که حمید نوری در جریان اعدامها، وقتی اطلاعات آنها را میپرسید و بعد به راهروی مرگ میبرد، خیلی “ریلکس” بود.
وکیل حمید نوری به دادگاه گفت برخی گفتههای علی ذوالفقاری بین جلسه اول و جلسه دوم بازپرسی پلیس ضدونقیض بوده است.
بی بی سی: