دور‌بین ابراهیم گلستان در دادگاه دکتر مصدق/ آینه در تالار آینه

By | ۱۴۰۰-۰۸-۱۷
به بهانۀ سالگرد اولین جلسۀ دادگاه در 17 آبان 1332
آن زمان هنوز احمد شاملو شعر مشهور خود را نسروده بود: آینه‌ای در برابر آینه‌ات می‌گذارم تا از تو ابدیتی بسازم. ابراهیم گلستان اما دوربین خود را به مثابۀ آینه در برابر آینه‌های تالار آینه کاخ سلطنت‌آباد گذاشت تا 68 سال پس از 17 آبان 1332 پیش چشم ما باشد.

 عصر ایران؛ مهرداد خدیر- یکی از مناسبت های 17 آبان در تاریخ معاصر ایران، آغاز محاکمۀ دکتر محمد مصدق کمتر از سه ماه پس از کودتای 28 مرداد 1332 در تالار آینۀ قصر سلطنت‌آباد تهران است؛ بزرگ ترین باغ ییلاقی ناصر‌الدین شاهکه شاهد اتفاقات مهم تاریخی بوده و مشهورتر از همه: تاج‌گذاری احمد‌شاه قاجار در 1332 هجری قمری و محاکمۀ دکتر محمد مصدق در 1332 هجری خورشیدی.

رضاشاه البته به نمادهای قاجار بی علاقه بود و چشم به روی تخریب بخش هایی از آن بست اما حوض‌خانه و برج سلطنت‌آباد و تالار آینه باقی ماندند و در دوران محمد رضا شاه به کارخانه مهمات‌سازی تبدیل شد و اکنون در اختیار وزارت دفاع است.

تصور شاه و نخست‌وزیر کودتا- فضل‌الله زاهدی– این بود که با شتاب در محاکمۀ دکتر مصدق تکلیف او زودتر روشن می‌شود و پرونده را می‌بندند و نمی‌دانستند که پرونده تازه‌ای باز می‌شود.

زاهدی البته حس دو گانه‌ای به مصدق داشت. هم احترام چون رییس او بوده و هم براندازنده دولت او و دوست داشت دادگاه سریع برگزار شود و در عین حال به حساب بی‌احترامی او گذاشته نشود. این دو اما قابل جمع نبود.

17 آبان 1332 دادگاه بدوی کار خود را در حالی آغاز کردکه نظامیان آن را اداره می‌کردند و به کسانی که مدعی‌اند آنچه در 28 مرداد اتفاق افتاد کودتا نبود این را هم می‌توان یادآور شد که سرتیپ تیمور بختیار و چند سرلشگر در دادگاه چه می‌کردند و مگر مصدق، نظامی بود؟ در دهۀ 40 نیز مهندس بازرگان و یاران غیر نظامی او را در دادگاه نظامی محاکمه کردند.

در آغاز جلسه رییس دادگاه خطاب به مصدق می‌گوید: خود را معرفی کنید و او پاسخ می‌دهد:دکتر محمد مصدق فرزند هدایت. سپس از مذهب او می‌پرسد و مصدق می‌گوید از آن آقا بپرسید ( در ادامه مشخص می‌شود چرا چنین پاسخ می‌دهد) و بعد نوبت به شغل که می‌رسد با صدای بلند می گوید: نخست وزیر قانونی.

هر چند پاسخ های صریح و پاره ای رفتارهای دکتر مصدق از جمله سر گذاشتن بر شانه وکیل تسخیری – سرهنگ جلیل بزرگمهر- ( که به تعبیر مصدق، تسخیری بود اما تسخیر نشد) وبه خواب واقعی یا مصلحتی رفتن تاریخی و ماندگار شده اما این را هم باید گفت که این ثبت در تاریخ به لطف عکس هایی است که ابراهیم گلستان گرفت و با هنرمندی تمام و با استفاده از زمینۀ تالار آینه تصاویری از مصدق را پیش چشم ایرانیان و جهانیان قرار داد که دادگاه را از اتفاقی که باید بی سر و صدا تمام می شد خارج کرد.

ابراهیم گلستان نویسنده و فیلمساز پرآوازۀ ایرانی که با شرکت نفت ارتباط داشت و به تازگی 99 سالگی را پشت سر گذاشته سال قبل در گفت و گویی با سهیلا عابدینی و در مصاحبه با مجلۀ چلچراغ ماجرا را این گونه روایت کرد:دور‌بین ابراهیم گلستان در دادگاه دکتر مصدق/ آینه در تالار آینه

« روزی که من رفتم دادگاه، اولش که مصدق را آوردند، خبرنگارها همه بودند. من به رئیس دادگاه گفتم که من عکس نمی‌گیرم، من دارم فیلم می‌گیرم، چون عکاس‌ها را دیگر بعد از ورود مصدق بیرون می‌کردند. من خیلی آرام و مودب به رئیس دادگاه گفتم فیلم من برای تلویزیون آمریکاست (تلویزیون ان‌بی‌سی)، نمی‌شود هم فیلم برنداشت. اگر من فیلم برندارم و این فیلم در خارج نشان داده نشود، خواهند گفت که دادگاه دروغی بوده و کار قلابی و نمایشی بوده و جعل کردند. اجازه می‌دهید من فیلم بگیرم! به ‌این ‌ترتیب بود که من قبولاندم که من می‌مانم همین‌جا. گفتم دوربین من فلش ندارد، سروصدا نمی‌کنم، همین‌جا روی زمین زیر تریبون شما می‌نشینم روبه‌روی مصدق و هیچ صدایی نمی‌کنم. اگر صدا کردم، شما بگویید مرا ببرند بیرون. قبول کرد رئیس دادگاه.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *