در مخمصهای گرفتار شدهایم که در ظاهر دیدگاه مذهبی و ضد نظام سرمایه داری حاکم است و از صبح تا شب علیه نظام سرمایه داری فحاشی می شود اما در داخل بند ناف این دیدگاه وصل به جمع آوری ثروت و حرص و ولع برای زمین خواری و سلطان سکه و طلا و سلطان شکر و لاستیک و سلطان ارز و … است!
* از طرفی به شدت از نظر ایدئولوژی خداپرست هستیم ولی از نظر تعاملات سیاست خارجی، همپیمان روسیه و کوبا و چین کمونیست و کره شمالى می باشیم.
* سنی مذهبها حق ندارند رئیس جمهور شوند و حتی نمی توانند در تهران مسجد داشته باشند و در مناطق سنى نشین مسجد جدید بسازند، در صورتی که سرمایه کشور هزینه نجات غزه و فلسطین سنی مذهب می شود!
* علیه داعش در سوریه می جنگیم، به طالبان چراغ سبز نشان میدهیم، میزبان وخادم سران القاعده هستیم، شعار آزادی برای همه مردم جهان می دهیم ولی منتقدان خودمان را در بند می کنیم!
* برای امام حسین عزاداری می کنیم ولی یزیدی عمل می کنیم. از شیوه و منش علی علیه السلام می گوییم ولی در کاخ زندگی می کنیم و برای کوخ نشینان هم ناله می کنیم، برای آزادی مردم فلسطین پیشنهاد انتخابات آزاد می دهیم ولی در داخل همه کاندیداها را به نفع یک کاندیدا رد صلاحیت می کنیم، از انتخابات حداکثری دم می زنیم . بعد انتخابات حداقلی راه می اندازیم!
* هیچ جامعه شناسی نمی تواند این جامعه هچل هفت را تحلیل کند. تا بحال هیچ تئوری برای شناخت چنین جامعهای بوجود نیامده است.
جمهوری ما، نه اسلامی است، نه سرمایه داری، نه کمونیست است و نه سوسیالیستی ، نه شیعه است، نه سنی، نه راست است، نه چپ. ما نه تنها خودمان را گیج کرده بلکه تمام تئوریسین های دنیا را هم متحیر کردهایم، نمی دانند ما را چه بنامند
* تمام تبلیغات رسانهی ملی ما، انعکاس مصیبت های جامعه آمریکا و عربستان و اسراییل است. انگار رسانه ملی ما یکی از کانالهای تلویزیون آمریکا ودشمنان ماست. در حالیکه تمام رسانههای خارجی مشکلات جامعه ما را منعکس میکنند.
جامعه شناسی ارتباطات متحیر مانده این چه رسانهای است؟
به این می گویند جامعه شناسی هچل هفت…
تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل!!!