در سالهایی که به گواهی عضو کمیسیون امنیت ملی مجلسِ وقت، جمهوری اسلامی «۳۰ میلیارد دلار» برای بقای بشار اسد در سوریه هزینه کرد و نامش را گذاشت «عمق استراتژیک ایران در منطقه»، خامنهای در توجیه این ولخرجیها گفته بود «اگر در سوریه نجنگیم، مجبور خواهیم شد در تهران و فارس و اصفهان بجنگیم».
سرانجام، هم در سوریه جنگیدند، هم در تهران و فارس و اصفهان و دیگر شهرهای ایران، و «عمق استراتژیک»شان شد عمق خالیِ جیب و جان مردم.
وقتی بحران آب، مردم را به زایندهرود و خیابانهای شهرکُرد کشاند، در تحلیل و توجیه بحران گفتند: اعتراض اصفهان و چهارمحال و بختیاری را نباید با خوزستان و یا مثلا آبان ۹۸ مقایسه کرد و جنبش آب و جنبش بنزین و جنبش سبز با هم فرق دارد. باشد! فرق دارد اما تمام این جنبشها در یک چیز با هم مشترک است: شما را نمیخواهند! این جانِ تمام جنبشهای ایران است.
تمرکز بر «خواستنِ ایران» و «نخواستنِ استبداد دینی» است که تمام صداها و جنبشها را به هم پیوند میدهد و راه را برای آینده باز میکند.
جمهوری اسلامی در سیاست خارجیاش همانقدر بیشخصیت است که در سیاست داخلیاش. امنیت و اعتماد مردم، شخصیت و اعتبار یک حکومت است. وقتی مردم را ندارد میلیاردها دلار باد میکارد و طوفان درو میکند! از دمشق و بیروت و بغداد تا چهارمحال و خوزستان و اصفهان.