آن زن، اما زنده و اکنون در بازداشت است. خونی هم از او نرفته است و آن فیلم، بیشتر از آنچه مخاطب تصور میکرد، «فیلم» بود. آن زن که از سمپاتهای گروهک رجوی است، به شکلی خانوادگی به سازمان منافقین تعلق خاطر دارند. البته ماجرا خیلی فراتر از تعلق خاطر است و دو برادر او از اعدامیهای دهه ۶۰ سازمان تروریستی مجاهدین خلق هستند.
یک فیلم دیگر هم از حاشیه زایندهرود همان روز در رسانههای ضد ایرانی منتشر شد. زمینی خون آلود… مردی که آن فیلم را گرفته، اکنون بازداشت شده است. فیلمی که صحنهسازی خوبی هم داشته و آن طور که این فرد تعریف میکند، رنگ قرمز بر زمین ریخته و همه چیز را آماده کرده تا موقع گرفتن فیلم، صحنهای خونآلود داشته باشیم!
توجه به تصویر دیگری از آن وقایع هم که مردی روی زمین ایستاده و به عنوان یکی از کشتههای وقایع اصفهان، فیلمش دست به دست شد، نکتهای جالب را نشان میدهد. او ابتدا لباسش را مرتب میکند و بعد ژست مردن میگیرد!
زن بازداشتی دیگری از ریختن مایعات اشتعال زا کنار چادر معترضان در بستر زایندهرود میگوید تا برای آتش زدن آماده باشد؛ آتشی که اشتعالش را رسانههای فارسی زبان آن سوی آب، تقصیر نیروهای امنیتی کشور انداختند.
کشتهسازی از سناریوهای تکراری و بلکه نخ نمای ضدانقلاب برای تخریب وجهه نیروهای حافظ امنیت در ایران است. آنها در هر تجمع و آشوبی تلاش میکنند تعداد کشتهها را بالا ببرند، اگر با شلیک مستقیم بشود کف خیابان کشته ساخت که هیچ، اگر نه، کشته را در فضای رسانهای و مجازی میسازند. از وقایع تیر ۷۸ که احمد باطبی اذعان کرد پیراهن خونی که در دست گرفته بود، آغشته به خون مرغ بود تا آشوبهای فتنه ۸۸ که میرحسین موسوی را به مراسم ختم دختری بردند که زنده بود تا کشتهسازی از آشوبهای آبان ۹۸ که رویترز هم به کمک آمد و تعداد تخیلی ۱۵۰۰ کشته را بیرون داد!
روز شنبه ۱۹ تیر۷۸ روزنامه خرداد در تیتر درشت صفحه اول خود نوشت: «کوی دانشگاه به خون کشیده شد» و در کوی دانشگاه پلاکاردهایی با مضمون پنج شهید به نامهای ذاکری، سهرابی، امامی، رهبری و نادری، در میان دانشجویان توزیع شد در حالی که به سرعت مشخص گردید تمامی اسامی مذکور جعلی بوده است! یا در آبان ۹۸ تصویر خونین یک تصادف به عنوان کشته اعتراضات پخش شد یا تصاویر مربوط به قربانیان حمله گروهک تروریستی جبههالنصره در سوریه به عنوان کشتههای اعتراضات در ایران پخش شد. حالا هم همان روال است و اتفاق جدیدی نیست.