جمهوری اسلامی هر چند در برخورد با منتقدانش و سرکوب آنان در استفاده از هیچ یک از امکانهایی که در اختیار دارد دریغ نمیکند، اما در مواجهه با منتقدان مذهبیاش روشهای ایذایی خاص خود را دارد. اوج تنش هم در جایی است که مراجع و روحانیون با مفهوم و جایگاه ولایت فقیه از در ناسازگاری در میآیند.
احتمالا ترس از واکنش بدنه مذهبی طرفدار مراجع منتقد است که مانع از برخورد مستقیم قدرت مذهبی ـ سیاسی حاکم با آنان میشود. در عوض این مراجع را به حصرهای طولانی مدت میفرستند، آنان را از جامعه و بدنه هوادارشان جدا کرده و سعی میکنند در زمان حیاتشان بیاعتبار شده به فراموشی سپرده شوند. در این میان البته فشارها برای اظهار توبه و پشیمانی هم مستمرا ادامه دارد. به طوری که کسی مانند آیتالله سید محمدکاظم شریعتمداری، از مراجع بزرگ و صاحب نفوذ شیعه و منتقد ولایت فقیه را در آرزوی مرگی آسان با دستهایی لرزان در برابر دوربین تلویزیون مینشاند که توبه نامه بخواند؛ آیتالله حسینعلی منتظری را هم آنقدر در حصر و زیر فشار امنیتی نگاه میدارد که مرگ از راه برسد و این جنگ مغلوبه شود. در این میان نصیب محمد حسینی شیرازی، و دیگر فرزندان آیت الله مهدی شیرازی، مرجع بزرگ شیعه که به ولایت فردی فقیه باور ندارند، و قائل به ولایت شورای مراجع تقلید هستند هم زندان و مهاجرت میشود؛ آیتالله طباطباییقمی هم با نظراتی مشابه شیرازیها تا سال ۱۳۸۶ در حصر به سر برده و در همانجا میمیرد.
مورد عجیب آذری قمی یا «به دَرَک»
حال در مورد یکی از منتقدان سرسخت ولایت فقیه، رهبر جمهوری اسلامی به مرگ او در حصر هم بسنده نکرده است. تلاش برای نشان دادن اینکه او از مخالفت با ولایت فقیه پشیمان بود از زمان مرگ آذری قمی در سال ۱۳۷۷ تا به امروز ادامه دارد. آیتالله آذری قمی، از بنیانگذاران جامعه مدرسین حوزه علمیه قم و از موسسین روزنامه رسالت و نزدیک به جامعه روحانیت مبارز تهران و طیف راست جمهوری اسلامی بود. او حتی به گفته سیدحسین موسوی تبریزی، نقش پررنگی در ماجرای نامه جامعه مدرسین حوزه علمیه قم مبنی بر خلع مرجعیت آیتالله شریعتمداری داشت. علاوه بر اینها و مهمتر از همه آذری قمی در دهه اول انقلاب و حتی تا زمان روی کار آمدن آیتالله خامنهای یکی از سرسختترین طرفداران ولایتفقیه بود.
ماه عسل این آیتالله با ولی فقیه اما دیری نپایید. محسن کدیور، نویسنده و پژوهشگر دینی، در کتاب «فراز و فرود آذری قمی» در این باره مینویسد: «آیت الله احمد آذری قمی از اواخر پائیز ۱۳۷۳ ابتدا منکر صلاحیت حجت الاسلام والمسلمین خامنه ای برای افتاء و مرجعیت میشود و بهتدریج با تکیه بر شرط اعلمیت فقهی برای رهبری، انتخاب آقای خامنهای را از باب ضرورت دانسته، از وی به شدت انتقاد میکند». در سال ۱۳۷۶هم قمی در نامهای نوشت: «حضرت حجتالاسلام خامنهای از مقام ولایت بر حسب نظر امام راحل قدس سره و قانون و شرع منعزل میباشند». در پی این نامه، عدهای از طرفداران حکومت به مجلس درس او در مدرسه فیضیه قم حمله کرده و از ادامه تدریسش جلوگیری کردند. پس از آن و تا پایان عمر، او در حصر خانگی بود.
احمد آذری قمی در ماههای پایانی عمر خود نامهای خطاب به مردم نوشت و در آن به خاطر نقشی که در رسیدن آیتالله خامنهای به رهبری داشت عذرخواهی کرد.
احمد آذری قمی در ماههای پایانی عمر خود نامهای خطاب به مردم نوشت و در آن به خاطر نقشی که در رسیدن آیتالله خامنهای به رهبری داشت عذرخواهی کرد.
محسن کدیور با بیان نقل قولی از محمد مؤمن، عضو فعلی شورای نگهبان میگوید: «کمی قبل از فوت آیتالله آذری قمی من [آیتالله مومن] به دیدار آقا [آیتالله خامنهای] رفتم و از ایشان درخواست کردم اگر اجازه بفرمایند حصر بیت آیتالله آذری برداشته شود تا بلکه ایشان بتواند برای درمان بیماری حادش روانه بیمارستان گردد که در غیر این صورت در مورد ایشان بیم جانی میرود. آقا در پاسخ خواسته من گفتند: به دَرَک!».
نامههای بعد از مرگ
حال این روزها که ولی فقیه وقت، به یاری فرشته مرگ سرسختترین منتقدانش را از میدان به در کرده، باز هم این کافی به نظر نمیرسد و سودای کسب مشروعیت کار را به انتشار نامه عذرخواهی کسانی کشانده که در حصر مردهاند و امکان تایید و تکذیب و یا دفاع از خود را ندارند.
مطلب از این قرار است که بیش از یک ماه پیش، در اوایل آبان ماه سال جاری، موسسه چاپ و نشر عروج وابسته به مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی کتابی به نام « محمد محمدی ری شهری، روشنبینی امام خمینی در نامه ۶/۱/۱۳۶۸» منتشر کرد. خبرگزاریهای نزدیک به حاکمیت به تاکید اعلام کردند که در این کتاب برای اولین بار متن نامه عذرخواهی آیتالله آذری قمی از آیتالله خامنهای منتشر شده است.
به گفته محسن کدیور، «خانواده آذری قمی بلافاصله نامه مذکور را تکذیب کردند. اما تکذیبنامه آنها جایی درج نشد». کدیور در چند مطلب و ویدئو در وب سایت رسمی خود به تفصیل توضیح داد که چرا این نامه جعلی بوده و «آذری هرگز از رهبری عذرخواهی نکرد».
بعد از تشکیکهای کدیور و «در پاسخ به نامه موسسات تاریخی درباره عذرخواهی مرحوم آذری قمی»، سه روز پیش، روابط عمومی دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب از مقام معظم رهبری، اطلاعیهای منتشر کرد. در این اطلاعیه تاکید شده که «مرحوم آیتالله آذری قمی مکاتبات متعددی با رهبر معظم انقلاب مدظلهالعالی داشته که از جملهی آنها دو نامه مشتمل بر عذرخواهی از معظمله است.»
بنابر ادعای این اطلاعیه، نامه اول در ۱۳۷۵/۳/۱۲و در نامهی دیگری در تاریخ ۱۳۷۶/۲/۱ با اشاره به نامهی اول نوشته شده. در متن یکی این نامهها که عکسهای آن هم منتشر شده، آمده است: «در نامهای که توسط آقای مسعودی تقدیم شد جهت را سؤال کرده بودید ایشان نمیدانستند. در اوائل مسئله مرجعیت من فکر میکردم که شما هم به دنبال مقام هستید. با توسل به حضرت عباس سلامالله علیه مشکلم فوراً حل شد و شنیدم که فرزندان خود را به آقای بهجت ارجاع دادهاید. در هر صورت من سخت احساس مظلومیت و محرومیت از خدمت به نظام مینمایم و از شما توقع دارم که آن را رفع نمائید و اگر با آن سوء ظن به شما جسارت شده مرا ببخشید.» این مربوط به نامهای بود که ادعا شده در سال ۷۶ نوشته شده. در بخشی از نامه سال ۷۵ هم آمده است: «براساس یک سوءظن و شدت علاقه به نظام مقدس اسلامی، گرفتار یک تلاطم درونی که مرا بین دو محذور -یعنی دو ترک وظیفه مخیر میکرد- ناخواسته مبتلا به ضربهای علیه نظام شدم و از این رنج درونی، سرانجام سحر شب یازدهم عاشورا با توسل به قمر بنیهاشم رها شدم و خداوند مرا نجات داد.»
خانواده آذری قمی میگوید طی تماسی که با شبیری زنجانی داشتند او تاکید کرده است که «من نامه را به چشم خود ندیدم و این مطلب را بعد از فوت آیت الله آذری از آقای مسعودی شنیدم و نقل قول کردم.»
روز گذشته و در پی انتشار اطلاعیه دفتر رهبر، بعضی از سایتها در خبری بدون ذکر منبع از انتشار نامه تکذیب خانواده آذری قمی خبر دادند، نامهای که اصل آن پیش از این و در همان آبان ماه در اختیار محسن کدیور قرار گرفته و در مطلبی با عنوان آذری هرگز از رهبری عذرخواهی نکرد منتشر شد. در بخشی از این نامه آمده: «اعلام مینماییم که ایشان تا آخرین لحظه از حیات پربرکتشان، حتی یک لحظه از مواضعشان نه عقب نشینی کردهاند نه پشیمان شدهاند.» خانواده آذری قمی میگویند که مطرح کردن عذرخواهی او، نظام را در برابر افکار عمومی و تاریخ در مظان اتهامی «بزرگ و بی سابقه» قرار میدهد، «چرا که که فردی را که در هیچ دادگاه رسمی، قانونی و عادلانه محاکمه نشده و ظالمانه بر حصر یا به عبارت دقیق تر به زندان خانگی محکوم شده است، علی رغم اظهار ندامت و عذرخواهی با قساوت همچنان در حصر نگه می دارد و حتی امکان ملاقات با ایشان را از اقوام و دوستان دریغ می کند و در مدت بستری بودن در بیمارستان و تحت درمان بودن نیز از فشار بر ایشان دست نمی کشد و این رفتار را تا آخرین لحظه حیات ایشان ادامه میدهد.»
آنطور که در تحقیقات محسن کدیور آمده مطرح شدن بحث احتمال عذرخواهی آذری قمی دوازده سال بعد از درگذشت او مطرح شد. مسعودی خمینی، تولیت وقت حضرت معصومه خبر این نامه را برای شبیری زنجانی نقل کرده بود و او این خبر را بدون اینکه متن نامه را دیده باشد در کتاب «جرعه ای از دریا» نقل کرد. کدیور تاکید دارد «نتیجه تحقیق من این بود: ادعای پشیمانی آذری قمی از مواضعش در نقد مرجعیت و رهبری آقای خامنه ای از پایه بی اساس است.» حال خانواده آذری قمی هم میگوید که طی تماس با شبیری زنجانی داشتند او تاکید کرده است که «من نامه را به چشم خود ندیدم و این مطلب را بعد از فوت آیت الله آذری از آقای مسعودی شنیدم و نقل قول کردم.»
نگاهی به اسناد و استدلالهای پژوهشگران، واکنش خانواده آذری قمی و مواضع خود وی در زمانی که ادعا میشود این نامهها منتشر شده احتمال صحت این نامهها را به شدت کاهش میدهد. از سوی دیگر تلاش حاکمیت برای توابسازی از هر آنکه از خط «نظام» و ولی فقیه خارج میشود داستان درازدامن و مکرری است که هر از چندگاهی چشمهای از آن رو میشود و دستگاه تبلیغاتی نظام هم از انتشار آن ابایی ندارد. این بار اما به نظر میرسد در پی کسب وجاهت و مشروعیت برای ولیفقیه دامنهی این پروژه تا به دنیای مردگان هم توسیع پیدا کرده است.
زیتون ـ مهسا محمدی: