روز یکشنبه ۱۴ آذر برابر با پنجم دسامبر رئیسِ «پلیس اماکن تهران» در گفت و گو با خبرگزاری مهر اعلام کرد که وزارت ارشاد با ارسال بخشنامهای به پلیس ابلاغ کرده است که واحدهای صنفی در پایتخت برای نامگذاری «حتماً باید نام فارسی انتخاب کنند و استفاده از نامهای محلی برای واحدهای صنفی در تهران ممنوع است و این کار خلاف قانون است».
این خبر با واکنش گستردۀ کاربرانِ شبکههای اجتماعی رو به رو شد چنان که عصر همان روز خبرگزاری «بُرنا» به نقل از رئیسِ پلیس اماکن تهران نوشت: «پلیس هیچ ممنوعیتی در خصوص نامگذاری اصنافِ مختلف به اسم قومیتهای ایرانی و زبانهای ایرانی در تهران ندارد و خبر منتشر شده کذب است».
بعضی از کاربرانِ شبکههای اجتماعی خبرِ ممنوعیتِ نامهای محلی را نشانۀ تفرقه افکنی رهبران جمهوری اسلامی در میان ایرانیان دانستند و کسانی حتی آنان را به تجزیهطلبی متهم کردند و نوشتند که جمهوری اسلامی با این کار عمداً بهانه به دست تجزیهطلبان میدهد. مدافعانِ زبانهای مادری نیز در رسانههای فارسی زبان خارج به بحث دربارۀ جایگاه زبانهای مادری در نظام آموزشی کشور و مکاتبات اداری پرداختند.
با دیدن واکنشهای گستردۀ کاربران شبکههای اجتماعی و شنیدن استدلالهای مدافعانِ آموزش به زبانهای مادری نخستین ایدهای که به ذهن هر ایرانی راه مییابد این است که مسئلۀ زبانهای مادری، جایگاه آنها و رابطۀ آنها با زبان سراسری کشور یکی از مسائل مهم و حساس جامعۀ ایران است. حل این مسئله نه تنها ارادۀ سیاسی میطلبد بلکه نیازمند مطالعات و بررسیهای علمیِ کارشناسانِ علوم انسانی در بسیاری از عرصههای حیات اجتماعی کشور است.
یکی از مغلطهها یا، به عبارت بهتر، دروغهای تاریخی که در میان مدافعان زبانهای مادری جا افتاده، این است که زبان فارسی در زمان رضاشاه زبان آموزش سراسری شد و این زبان به فرمان او به تنها زبان رسمی کشور تبدیل شد. در حالی که اسناد و مدارک تاریخی نشان میدهند که چنین نیست.
مظفرالدین شاه در اواخر قرن نوزدهم میلادی، چندسالی پس از تاجگذاری، به توصیۀ صدراعظم خود، میرزا علیخان امینالدوله، با تشکیل انجمنی به نام «انجمن معارف» یا «انجمن تأسیس مکاتب ملیهٔ ایران» موافقت کرد. امینالدوله که خود مردی با فرهنگ بود به تشویق گروهی از آزادیخواهان، دولتمردان، آخوندهای متجدد و تجار ترقیخواه تهران و تبریز به فکر توسعۀ آموزش به شیوهٔ غربی افتاده بود.
در جلسۀ هفتم «انجمن معارف» در آوریل ۱۸۹۸میلادی در خانه و در حضور وزیر علوم وقت بود که اعضای انجمن تصمیم به تأسیس مکاتب یا مدارس جدید و توسعۀ معارف در ایران گرفتند. مسئولیتِ دورۀ ابتدایی مدارس را به عهدۀ میرزاحسن رشدیه گذاشتند و در پی آن، چندین مدرسه در تهران و تبریز و سپس در شهرهای دیگر ایران تأسیس شد. در همان سال مدرسه علمیه به مدیریت علیخان ناظمالعلوم که در مدرسۀ پلیتکنیک پاریس درس خوانده بود گشایش یافت.
البته مدارس در آغاز پسرانه بودند. در ۱۹۱۸ یعنی ۱۲ سال پس از مشروطیت بود که وزارت معارف نخستین بار ۱۰ مدرسۀ دخترانه نیز تأسیس کرد.
باری، انجمن معارف به سبب رقابتها و تنگنظریهای بعضی از دولتمردانِ آن زمان تعطیل شد. اما امینالسلطان با همکاری دکتر اشنایدر، حکیمباشی مظفرالدین شاه، شورای عالی معارف را تشکیل داد. آن شورا در ۱۹۰۱ میلادی برنامۀ مدارس نوین را با همکاری چند تن از سرآمدانِ دلسوز ایرانی و گردانندگان مدرسۀ «الیانس» تنظیم کرد. در نظامنامۀ آن مدارس، تعلیمات به طور کلی به سه مرحلۀ ابتدایی، متوسطه و عالیه تقسیم شد.
در برنامه مدارس ابتدایی خواندن و نوشتنِ زبان فارسی، اصول حساب، قرائت کلامالله مجید و برخی مسائل دینی و در برنامۀ متوسطه، ریاضیات، تاریخ، جغـرافیا، فیزیک، شیمی، طبیعیات، ادبیات فارسی و عربی و نیز فرا گرفتن یک زبان خارجی به ویژه فرانسه را گنجانده بودند. تعلیمات عالی شامل مدرسۀ دارالفنون، مدرسه نظامی، مدرسه علوم سیاسی، مدرسۀ فلاحت و مدرسه علوم طِبیّه و داروسازی بود.
در نظامنامۀ آموزش با عنوانِ «انتظامات کلیه» آمده است: در این مدارس عالیه تدریس علوم کلیتاً به زبان فارسی است و در موقع لزوم به مناسبتِ آنکه زبان فرانسه در ایران از سایر السنه بیشتر متداول است به زبان فرانسه تدریس خواهد شد.
در پایان گفته شده است: تصدیقنامۀ دولتی (یعنی گواهینامۀ رسمی) از طرف وزیر معارف و وزرای کبریٰ که مدارس مخصوصه در ادارۀ آنهاست به اشخاصی داده میشود که در محضر عالیِ مُمتَحِنینِ بزرگ از عهدۀ امتحانات به خوبی برآمده باشند. نظامنامه و برنامۀ آن مدارس در ۱۹۰۱ در چاپخانۀ شاهنشاهی به چاپ رسید.
با توجه به همۀ این دادههایِ انکارناپذیر تاریخی ضروری است مغلطهای که در میان بسیاری از ایرانیان جایگیر شده اصلاح شود. رضاشاه در ۱۹۲۵ میلادی به پادشاهی رسید، در حالی که نخستین نظامنامۀ آموزش سراسری در ۱۹۰۱ میلادی در زمان مظفرالدین شاه تنظیم شد و در آن زبان فارسی به عنوان زبان آموزش سراسری رسمیت پیدا کرد.
اینکه امروز زبانهای مادری چه جایگاهی باید در نظام آموزشی کشور داشته باشند بحث جداگانهای است. برای پیشبرد درست این بحث، اول باید به مغلطههای تاریخی پایان داد.
رادیو فرانسه: علیرضا مناف زاده