مردم ایران در روزهای اخیر شاهد «افشای فایل صوتی فرماندهان سپاه»، «هکهای پی در پی تلویزیونهای مداربسته زندانهای جمهوری اسلامی توسط گروه عدالت علی» و نیز «پخش شعار «مرگ بر خامنه‌ای، لعنت بر خمینی» از بلندگوی بازار رضا مشهد در تاریخ ۲۰ بهمن گذشته» بودند.
پیش از این نیز یک گزارش «خیلی محرمانه‌ای» از یک جلسه «کارگروه پیشگیری از بحران‌های امنیتی معیشت‌پایه» توسط رادیوفردا منتشر شد، که در آن اعلام شده بود «جامعه در حالت انفجار زیرپوستی قرار دارد» و نارضایتی‌های اجتماعی در یک‌سال گذشته «۳۰۰ درصد» افزایش داشته است. به گفته رادیوفردا این سند از سوی گروه سایبری «عدالت علی» در اختیار آنها قرار گرفته است.
انتشار نوار ۳ ساعته از گفتگوی سعید لایلاز با محمدجواد ظریف وزیر خارجه دولت روحانی نیز جنجالهای بسیاری برانگیخت؛ و ظریف به آنچه که اکثر مردم ایران مدتهاست می دانند صریحا اعتراف کرد که سیاست خارجی جمهوری اسلامی در دست سپاه و علی خامنه ای است و سیاست داخلی نیز در زیر سایه روسیه و نهادهای مافیایی وابسته به بیت رهبری قرار دارد.
اگر این مجموعه از اتفاقات و افشاگریها را، که فواصل زمانی تکرار آنها بسرعت کوتاه می شوند، در برابر اعتراضاتی که هرروزه در کف جامعه و خیابان و در میان اصناف و اقشار مختلف در جریان است، قرار دهیم تنها می توان یک نتیجه گرفت که به هر میزان فشارهای اجتماعی و مردمی از پایین بر ساختار حکومت جمهوری اسلامی افزایش می یابند، علائم ریزش و فروپاشی در سطوح بالای حاکمیت بیشتر آشکارتر می شوند.
اگرچه راهکار «فشار از پایین و ریزش در بالا» مدتهاست که بطور طبیعی، و بویژه پس از به بن بست رسیدن پروژه اصلاح حکومت با راهکار «فشار از پایین و چانه زنی در بالا»، توسط مردم و نهادهای صنفی و مدنی بکار گرفته می شوند، اما افشاگری های اخیر نشان می دهند که اکنون این راهکار به نتایج و دستاوردهای مشخص دست یافته است که در گذشته چندان آشکار و ملموس نبوده اند.
فشار از پایین توسط اقشار و اصناف کشورمان و نیز گسترش موج اعتراضات مردمی در اشکال مختلف، آنچنان ترس و نگرانی در دل مقامات اصلی حکومت انداخته است، که هریک نگران از آینده، و بی اعتماد نسبت به همقطاران خود، دست به افشاگری علیه دیگری می زنند. سرانجام محتومی که برای همه باندهای مافیایی نوشته شده است؛ یعنی هریک برای بقا و نجات خود حاضر است دیگری را فدا کند.
نیروی اصلی راهکار «فشار از پایین و ریزش در بالا» را نهادهای مدنی، صنفی و فعالین و رهبران میدانی تشکیل می دهند که راه مقابله با ظلم و ستم و تبعیض این حکومت و سرانجام گذار از تمامیت آنرا یافته اند. این راهکار حتی تلاش حاکمیت برای محدود نگاه داشتن مطالبات در حد مطالبات صنفی و انحراف این اعتراضات به کانالهای اداری و حکومتی را به ضد خود تبدیل کرده است.
هوشیاری رهبران نهادهای صنفی و مدنی از یک سو و ناتوانی حکومت حتی در پاسخ دادن به مطالبات صنفی از سوی دیگر، موجب شده اند که فشار اعتراضات مردمی به بالاترین سطوح حکومتی نیز سرایت نماید و آنان را به واکنش عجولانه وادارد. واکنش هایی که افشای فایل صوتی فرماندهان سپاه یکی از آثار آن است.
اکنون بطور قطع می توان گفت که راهکار «فشار از پایین و ریزش در بالا» که توسط نهادهای مدنی، اصناف، اتحادیه های کارگری، معلمان و بازنشستگان و براساس تجارب مبارزات مسالمت آمیز و مقاومت مدنی مردم ایران در برابر استبداد جمهوری اسلامی اتخاذ شده است، راهکار برتر و غالب در عرصه مبارزات سیاسی و اجتماعی مردم ایران است.
راهکار «فشار از پایین و چانه زنی در بالا» که سالها توسط اصلاح طلبان تبلیغ و دنبال می شد، اکنون به تاریخ پیوسته است و مردم ایران بصورت برگشت ناپذیری از این راهکار عبور کرده اند. مردم ایران دریافته اند که دیگر جایی برای چانه زنی با این حکومت باقی نمانده است و می بایست با فشارهای اجتماعی و سیاسی و با ضربات کوچک و بزرگ بر اندام این حکومت ساختار فرسوده آنرا فروریخت.
افشای فایل صوتی فرماندهان سپاه نشان از دارد که ریزش به تنها ستون باقی مانده اقتدار جمهوری اسلامی یعنی نیروی سرکوب آن رسیده است.