برخی نگرانند که قرارداد جدید «پارس جنوبی» در راستای منافع ایران نباشد
در حالی که مذاکرات هستهای وین به آخرین مرحله رسیده و بیمها و امیدها در مورد احتمال احیای برجام بالا گرفته است، روز سهشنبه، ۱۵ مارس، وزارت نفت خبر از امضای قراردادی ۲۰ ساله مربوط به میدان گازی پارس جنوبی داد که جزئیات و حتی کشور طرف آن هنوز معلوم نیست.
میدان گازی پارس جنوبی بزرگترین میدان جهان است که در خلیج فارس واقع شده و در اشتراک بین ایران و قطر است (دوحه آنرا «گنبد شمالی» مینامد).
جواد اوجی، وزیر نفت ایران، روز سهشنبه با حضور در سالن شهیدبهشتیِ ساختمان مرکزی وزارت نفت، قرارداد توسعه فاز دوم لایه نفتی پارس جنوبی را امضا کرد. به گزارش ایلنا، این قرارداد ۲۰ ساله است و در چارچوب قرارداد جدید بالادستی مذاکره و نهایی شده است و طبق آن، طرف قرارداد باید تمام منابع مالی لازم را، از جمله هزینههای مستقیم سرمایهای، غیرمستقیم، و بهرهبرداری، برای اجرای طرح تامین کند.
محسن خجستهمهر، مدیرعامل شرکت ملی نفت ایران، نیز در مراسم امضای قرارداد حضور داشت و گفت: «پس از امضای این قرارداد طی امروز، بلافاصله اقدامهای لازم بهمنظور تنفیذ قرارداد در دستورکار شرکت ملی نفت ایران قرار میگیرد و با پیگیری جدی امیدواریم طی چند ماه آینده این قرارداد تنفیذ شود و در ادامه بتوانیم عملیات اجرایی را در یکی از مهمترین میدانهای مشترک کشور آغاز کنیم.»
اما وزارت نفت هنوز هیچ یک از سادهترین جزئیات این قرارداد را اعلام نکرده است و حتی روشن نیست که کدام کشورها و شرکتها درگیر آن هستند. مریم رحیمی، تحلیلگر وبسایت «تجارت نیوز»، با اشاره به این واقعیت نوشت: «قرارداد دیروز در سکوت خبری امضا شد و امروز هم وزارت نفت اطلاعاتی از جزئیات این قرارداد ارائه نکرد. طبق پیگیریهای تجارتنیوز، هیچ یک از کارشناسان هم اطلاعاتی درباره این قرارداد ندارند. حتی نمیدانند طرف قرارداد کدام کشور است.»
آقای خجستهمهر در گفتوگو با ایسنا و سایر رسانهها گفته بود، «یکی از توانمندترین شرکتهای بالادستی کشور» قرار است در این قرارداد در کنار «پیمانکار اصلی طرح» قرار گیرد. اما هویت هیچ یک از این دو معلوم نیست. او همچنین گفته بود که طرح جدید قرار است فرصتی باشد برای انتقال دانش و فنآوری به ایران و بومیسازی برخی فناوریهای مورد نیاز صنعت نفت در بخشهای بالادستی و فراساحل.
خانم رحیمی در گزارش خود در ضمن به این واقعیت اشاره کرد که توافق پارس جنوبی، ظاهرا بدون انتظار برای نتیجه مذاکرات وین امضا شده است.
تحلیلگر در ادامه این سوال را مطرح میکند که چرا وزارت نفت میخواهد یک شرکت خارجی مجری طرح پارس جنوبی باشد؟ او به این اشاره میکند که حجم بیش از یک میلیارد بشکه پارس جنوبی نیاز به رسیدگی فوری دارد، چون اگر ایران برداشت نکند، قطر میتواند برداشت کند. او همچنین اشاره میکند که شرکتهای داخلی سرمایه و توان فناوری لازم برای برداشت از این میدان را ندارند و همین است که ایران تاکنون تقریبا هیچ برداشتی از لایه نفتی پارس جنوبی نداشته است.
قرارداد مرموز روز سهشنبه اما میتواند نگرانکننده باشد؛ بهویژه وقتی به یاد قراردادهای ایران در یک میدان گازی مشترک دیگر بیفتیم: میدان گازی فرزاد که دو بخش «آ» و «ب» دارد و بین ایران و عربستان سعودی مشترک است.
در «فرزاد آ» ایران قراردادی با شرکتهای هندی، مالزیایی، و کانادایی امضا کرد. آن قرارداد در زمان دولت محمود احمدینژاد امضا شده بود، اما در دولت روحانی توسط بیژن زنگنه، وزیر وقت نفت، لغو شد. رحیمی در مطلب خود اما به قرارداد میدان گازی «فرزاد بی» اشاره میکند؛ میدان مشترک دیگر بین تهران و ریاض، که در سال ۱۳۸۷ (اواخر دوران احمدینژاد) از سوی شرکتهای هندی کشف شده بود. در آن زمان به دلیل تحریمها امکان همکاری با ایران نبود، اما در پی روی کار آمدن روحانی و مذاکرات هستهای، هندیها بر پایه امکان همکاری پس از رفع تحریمها، به ایران آمدند. تحلیلگر تجارتنیوز مینویسد که در قرارداد پیشنهادی که قرار بود در «سکوت خبری» امضا شود، هندیها تا ۳۰ سال حق بهرهبرداری و برداشت گاز طبیعی از میدان «فرزاد بی» و نیز حق مشارکت در سود فروش گاز این میدان را داشتند، و درواقع میخواستند از تحریمها علیه ایران سوءاستفاده کنند. آن قرارداد نیز نهایتا با رای زنگنه و دولت روحانی امضا نشد. آیا اکنون همان روند و همان قرارداد با شرایط بد، در مورد قرارداد مرموز پارس جنوبی تکرار شده است؟