جدال «انقلابی‌ها» برای تسلط بر شبکه نمایش خانگی

By | ۱۴۰۱-۰۲-۰۵

اگر خامنه‌ای نظرش را «شفاف» اعلام کند، این پرونده برای همیشه بسته می‌شود و دولت باید دست خالی این میدان را رها کند

اعتراض سینماگران به شیوه نظارت سازمان صداوسیما بر محصولات شبکه نمایش خانگی و درخواست برای بازگرداندن مسئولیت به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، به وضعیت پیچیده‌ای تبدیل شده است که دولت ابراهیم رئیسی را هم در برابر دستگاه رادیو و تلویزیون قرار داده است. به همین دلیل است که اکنون از «استعلام از رهبری» برای حل این مساله سخن به میان آمده است.

هفته گذشته غلامرضا منتظری، نایب‌رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس، با اشاره به وجود دو دیدگاه در این باره بین اعضای این کمیسیون، خبر داد که استعلام‌هایی شکل گرفته و قرار است به «شکل شفاف» نظر رهبر جمهوری اسلامی ایران درباره سپردن نظارت بر شبکه نمایش خانگی به صداوسیما یا وزارت ارشاد گرفته شود. او با اشاره به این که نظر علی خامنه‌ای «فصل‌الخطاب» است، تاکید کرد که اگر رهبر جمهوری اسلامی ایران تایید کند که شبکه نمایش خانگی زیر نظر صداوسیما باشد، «کار تمام شده است».

اما چرا شبکه نمایش خانگی طی یک سال اخیر تا این حد خبرساز شده است و چرا نظارت بر محصولاتش آنقدر مهم است که حالا پای رهبری نظام به میان آمده است؟

شاید اولین پاسخ این باشد که طی دو سال گذشته و به دنبال همه‌گیری کرونا در ایران، هرقدر سینما جایگاه خود را به عنوان سرگرمی‌ساز و رسانه موثر را از دست داد، شبکه نمایش خانگی رشد کرد. این وضعیت نه فقط در ایران، که در همه ‌جای دنیا رخ داد. تعطیلی سالن‌های سینما باعث شد «پلتفرم‌های آنلاین» یا سکوهای اینترنتی پخش خانگی، مانند نتفلیکس و آمازون پرایم، به شدت رشد کنند و حتی استودیوهای مشهور هالیوود شبکه‌های «استریم» راه‌اندازی کنند تا محصولات‌شان را به نمایش بگذارند. چند تولید بزرگ و پرسروصدا در دوران همه‌گیری، علاوه بر سالن‌های سینما، روی پلتفرم‌های جدید «دیسنی پلاس» و «اچ‌بی‌او مکس» پخش شدند.

در ایران هم بزرگ‌ترین برنده تعطیلی سینماها، دو سکوی «VOD» «فیلیمو» و «نماوا» بودند و از اواخر سال ۹۹ هم «فیلم‌نت» با بازسازی و تغییر و گسترش وارد این بازار شد. اما در حالی که سال ۹۹ سال رونق این «VOD»ها بود و به نظر می‌رسید که با تولید و عرضه سریال‌های متنوع، بازار سرگرمی‌سازی تصویری را از سینما و تلویزیون گرفته‌اند، مجلس با تصویب یک قانون ورق را برگرداند.

ساترا در برابر وزارت ارشاد

روز ۲۸ اسفند ۹۹، مجلس در قالب قانون بودجه سال ۱۴۰۰ تصویب کرد که نظارت بر شبکه نمایش خانگی به شکل انحصاری به سازمان صداوسیما واگذار می‌شود. به این ترتیب، وزارت ارشاد کاملا از صحنه خارج شد، در حالی که تا پیش از آغاز ۱۴۰۰، این وزارتخانه همچنان مسئولیت صدور مجوز تولید را داشت و شرکت‌های «VOD» برای پخش آنلاین باید از «ساترا» (سازمان تنظیم مقررات صوت و تصویر فراگیر) مجوز پخش می‌گرفتند.

اما خود «ساترا» از مدتی قبل و از سال ۹۷، پس از آنکه رهبر جمهوری اسلامی ایران اعلام کرد که مسئولیت صدور مجوز و تنظیم مقررات صوت و تصویر فراگیر در فضای مجازی و نظارت بر آن منحصرا بر عهده سازمان صداوسیما است، وارد معادله شده بود. در واقع، «ساترا» تاسیس شد تا بر صوت و تصویر فراگیر در فضای مجازی (که مفهومی کلی است) نظارت کند. صداوسیما به تفسیر شورای نگهبان از اصل ۴۴ قانون اساسی استناد می‌کند که رادیو و تلویزیون را به شکل قطعی «دولتی» دانسته است، و مفهوم «رسانه» را زیرمجموعه همین اصل طبقه‌بندی می‌کند. بر آن مبنا، هرنوع تولید محتوای عمومی باید زیر نظر صداوسیما باشد. از این گذشته، یک بار بعد از شکایت به عدالت اداری، این دیوان در حوزه صدور مجوز و تنظیم مقررات صوتی و تصویری فراگیر، حق را به ساترا داد، نه وزارت ارشاد.

اما از سوی دیگر، وزارت ارشاد دولت حسن روحانی به بند ۲۲ ماده ۲ قانون اهداف و وظایف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی استناد می‌کرد که بر اساس آن، «صدور اجازه تاسیس یا انحلال مراکز، موسسات و مجامع فرهنگی، مطبوعاتی، خبری، هنری، سینمایی، سمعی و بصری، و موسسات ‌انتشاراتی و تبلیغاتی در کشور و نظارت بر فعالیت‌های آن‌ها و نیز ناشران و کتاب‌فروشان در چارچوب ضوابط و مقررات مربوط» در حیطه اختیارات این وزارتخانه است. این استدلال را دولت سیزدهم هم مطرح کرده است.

درواقع، بر اساس همین بند و ماده قانونی، طی چهار دهه گذشته وزارت ارشاد مسئولیت نظارت و صدور مجوز آثار سینمایی، کتاب، موسیقی، و… را بر عهده داشته است و از اوایل دهه ۱۳۷۰ که ویدیو در ایران آزاد شد، شبکه ویدیویی و بعدها شبکه نمایش خانگی، تحت نظر این وزارتخانه قرار داشت.

این بن‌بست قانونی که حالا پدید آمده است، ناشی از تغییر شیوه عرضه محصولات شبکه نمایش خانگی است. تا وقتی فیلم‌ها و سریال‌های تولیدشده در موسسه‌های این شبکه در قالب فیزیکی، یعنی ویدیو، سی‌دی، دی‌وی‌دی، و از این قبیل عرضه می‌شد، کسی نمی‌توانست معترض کنترل و نظارت وزارت ارشاد باشد. اما ارتقای تکنولوژی ارتباطی و توسعه اینترنت باعث شد که شیوه پخش و نمایش این آثار از حالت فیزیکی خارج شود و به شکل اینترنتی و «آنلاین» درآید. اینجا بود که صداوسیما مدعی شد و ابتکار عمل را به دست گرفت.

بن‌بست موجود ناشی از آن است که محصولات شبکه نمایش خانگی به شکل ماهوی، آثار تصویری و نمایشی به‌شمار می‌روند که وظیفه نظارت بر تولید و نمایش آن‌ها به شکل سنتی بر عهده وزارت ارشاد بوده است. اما چون شیوه عرضه آن‌ها تغییر کرده است، به بهانه قرارگیری در قالب «صوت و تصویر فراگیر»، باید صداوسیما بر آن‌ها نظارت کند.

شمشیر صداوسیما بر سر رقیب 

اما سینماگران شاغل در شبکه نمایش خانگی و مخالفان صداوسیما استدلال دیگری هم مطرح می‌کنند. آن‌ها می‌گویند سیمای جمهوری اسلامی ایران خودش تولید کننده فیلم و سریال برای شبکه‌های محتلف تلویزیون است و محصولات شبکه نمایش خانگی، رقیب این تولیدات است. در یک وضعیت منصفانه، نباید نظارت بر این محصولات را به دست رقیب داد، چون هدف این رقیب به شکل ذاتی، تضعیف شبکه نمایش خانگی است.

حرف آن‌ها بی‌راه نیست. شبکه نمایش خانگی طی دهه ۹۰ بسیاری از کارگردانان و نویسندگان مشهور و پرطرفدار و بااستعداد شاغل در تلویزیون را جذب خود کرد. مهران مدیری تا قبل از دهه پیش، فقط برای تلویزیون سریال می‌ساخت. اما وقتی عرصه جدید را آماده فعالیت دید، سریال عظیم و پرخرج «قهوه تلخ» را برای شبکه نمایش خانگی تولید کرد. حسن فتحی، چهره محبوب دیگر تلویزیون بود که پخش سریال‌هایش در تلویزیون با استقبال مواجه می‌شدند، اما او هم به شبکه نمایش خانگی رفت و ابتدا سریال «شهرزاد»، و بعد سریال «جیران» را در شبکه نمایش خانگی کارگردانی کرد.

در سال‌های اخیر موسسه‌ها و شرکت‌های فعال در شبکه نمایش خانگی با جذب سرمایه‌های جدید (و البته به گمان عده‌ای مشکوک) سطح دستمزد عوامل سازنده سریال‌ها، به‌خصوص بازیگران و کارگردانان را بالا بردند و انحصار تلویزیون را به عنوان تنها تولیدکننده سریال‌های نمایشی شکستند.

از سوی دیگر، چون محصولات شبکه نمایش خانگی از وزارت ارشاد مجوز ساخت می‌گرفتند، سختگیری‌ها کمتر بود. سانسور در وزارت ارشاد طی چهار دهه گذشته سختگیرانه‌تر شده است، اما همیشه از تلویزیون فاصله بسیاری داشته است. بسیاری از داستان‌ها و موقعیت‌های نمایشی، هرگز در تلویزیون اجازه ساخت نمی‌گیرند و حجاب بازیگران زن باید کاملا اسلامی باشد. اما در سینما و شبکه نمایش خانگی همه‌چیز، لااقل در سطح، سهل‌گیرانه‌تر است.

پس طبیعی است که برای چهره‌های سرشناس، ساخت سریال برای شبکه نمایش خانگی پرسودتر و آسان‌تر باشد. از سوی دیگر، برای مردم هم محصولات این شبکه جذابیت بیشتری دارد. طی یک دهه گذشته تلویزیون قافیه را در جذب مخاطب آثار نمایشی کاملا به شبکه نمایش خانگی باخت. به همین دلیل، تا پیش از ظهور پخش «آنلاین»، مسئولان صداوسیما با خشم از «ابتذال» در شبکه نمایش خانگی انتقاد می‌کردند و به دنبال فرصتی برای سرکوب این رقیب نوظهور بودند.

این فرصت وقتی ایجاد شد که شبکه نمایش خانگی به تدریج از موسسه‌های ویدیویی به پلتفرم‌های «وی‌اودی» و پخش «آنلاین» تبدیل شد و بدبینی همیشگی رهبر جمهوری اسلامی ایران به فضای مجازی و گسترش اینترنت و حکم دادن درباره سپردن مسئولیت «صوت و تصویر فراگیر» به صداوسیما (که زیر نظر خود او است و نه دولت‌های منتخب)، باعث شد تا اصولگرایان حاکم بر مجلس، نظارت بر شبکه نمایش خانگی را از اختیار وزارت ارشاد دولت روحانی خارج کنند و به نام صداوسیما بزنند.

اما «حاکمیت یکدست» بعد از روی کار آمدن دولت ابراهیم رئیسی، باز هم در این زمینه با چالش مواجه است. شبکه نمایش خانگی به رسانه‌ای موثر تبدیل شده است که حتی اصول‌گرایان این دولت نیز که بر وزارت ارشاد آن حاکم شده‌اند، نمی‌خواهند به سادگی از دست بدهند. آن‌ها به پشتوانه سینماگرانی که با سانسور سختگیرانه‌تر «ساترا» مواجهند، وارد جدال با صداوسیما شده‌اند و بعید است به این راحتی میدان را خالی کنند.

بحث «استعلام از رهبری» درباره این موضوع در کمیسیون فرهنگی مجلس، احتمالا حاوی این پیام به دولت است که دست از تلاش بردارد، چون اگر علی خامنه‌ای نظرش را «شفاف» اعلام کند، این پرونده برای همیشه بسته می‌شود و دولت باید دست خالی این میدان را رها کند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *