کاهش قدرت و حوزه نفوذ وزارت اطلاعات در برابر سازمان اطلاعات سپاه، محصول حمایت ویژه شخص رهبر و سپاه پاسداران از سازمان اطلاعات سپاه است
مهمترین دلیل برکناری حسین طائب از ریاست سازمان اطلاعات سپاه را میتوان شکستهای زنجیرهای سرویسهای اطلاعاتی جمهوری اسلامی و تحقیرهای آنها در برابر سرویسهای اطلاعاتی رقیب از جمله سرویسهای اطلاعاتی اسرائیل و آمریکا دانست. در سالهای اخیر، سرویسهای اطلاعاتی خارجی در دو نوبت موفق به انفجار در تاسیسات هستهای نطنز شدهاند.
قاسم سلیمانی، فرمانده نیروی قدس، با همکاری اطلاعاتی آمریکا و اسرائیل هدف قرار گرفت و همراه با ابو مهدی مهندس، فرمانده ارشد حشد شعبی عراق، کشته شد. اسرائیل همچنین موفق به سرقت اسناد هستهای ایران در تورقوزآباد شد که در ۳۲ گاوصندوق نگهداری میشدند. هشت دانشمند و مسئول برنامه هستهای ایران ترور شدند و در بالاترین سطح، محسن فخری زاده، مسئول بخش نظامی برنامه هستهای ایران، ترور و کشته شد.
در ماههای اخیر هم سرهنگ صیاد خدایی از مسئولان ارشد واحد ۸۴۰ نیروی قدس در تهران ترور شد. از طرف دیگر، اسرائیل مدعی شده که یک عامل نیروی قدس سپاه را که قصد داشته است یک دیپلمات اسرائیلی را در ترکیه، یک ژنرال آمریکایی را در آلمان و یک روزنامهنگار را در فرانسه ترور کند، در تهران مورد بازجویی قرار داده است. مجموع این اقدامهای سرویسهای اطلاعاتی رقیب در درون خاک جمهوری اسلامی، باعث شد طرفداران جمهوری اسلامی در سطح افکار عمومی فشار شدیدی بیاورند که چرا سرویسهای اطلاعاتی جمهوری اسلامی قادر به پاسخگویی به این اقدامها نیستند.
جمهوری اسلامی در مواردی تلاش کرده بود که اقدامهای مشابهای علیه اسرائیل انجام دهد. تلاش برای بمبگذاری در تایلند به یک فاجعه منجر شد، چون بمب در دستان بمبگذار منفجر شد. در قبرس، تلاش جمهوری اسلامی برای هدف قرار دادن یک میلیاردر اسرائیلی با هشدار بهموقع سرویسهای اطلاعاتی اسرائیل به این تاجر ناکام ماند. در هند نیز بمبگذاری در مقابل ساختمان دیپلماتیک اسرائیل فقط به شکسته شدن شیشه سه ماشین و زخمی شدن دو یا سه نفر منجر شد.
بنابراین، در شرایطی که اسرائیل موفق شده است در درون خاک ایران مجموعهای از اقدامها را انجام دهد، جمهوری اسلامی نتوانسته اقدامهای متقابلی انجام دهد. این وضعیت فشار برای تغییر مسئولان ارشد سرویسهای اطلاعاتی را بالا برد. این فشار حالا به برکناری رئیس سازمان اطلاعات سپاه منجر شده است. حسین طائب، رئیس برکنارشده سازمان اطلاعات سپاه، دستکم به دو دلیل به یکی از مهمترین بازیگران سیاست داخلی در ایران تبدیل شده بود.
دلیل اول رابطه شخصی محکم او با مجتبی خامنهای سیاسیترین فرزند آیت الله خامنهای بود که نقش پشتپرده اما مهم و گستردهای در معادلات قدرت در ایران دارد و این نقش مجتبی خامنهای از نظر اکثر جریانهای سیاسی و بازیگران و چهرههای سیاسی موثر در داخل ایران، مسلم فرض میشود.
دلیل دوم تبدیل شدن حسین طائب به یکی از قدرتمندترین بازیگران در ساختار قدرت جمهوری اسلامی، اراده رهبر برای تبدیل سپاه بهعنوان مهمترین نهاد جمهوری اسلامی بعد از رهبر بود. اما حالا حتی او هم که یکی از ارکان سرکوب مردم معترض و نگهدارنده نظام در برابر خطر اعتراضهای بزرگ ضدحکومتی بود از کار برکنار شده است.
آیا این بدان معنا است که حسین طائب بهعنوان یک بازیگر در راس نظام حذف خواهد شد؟ معلوم نیست. این امر به تصمیم علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، و تا حدودی مجتبی خامنهای بستگی دارد و از آنجا که این امر به اراده و تمایل شخصی وابسته است نمیتوان به تحلیل دقیقی درباره آن اشاره کرد اما تردیدی نیست که سازمان اطلاعات سپاه با رئیس جدید خود یعنی محمد کاظمی به نقش کلیدی خود در ساختارهای اطلاعاتی جمهوری اسلامی ادامه خواهد داد.
سازمان اطلاعات سپاه، قدرتمندترین و مهمترین نهاد اطلاعاتی جمهوری اسلامی است. این سازمان در کنار سازمان بسیج و سازمان حفاظت اطلاعات یکی از سازمانهای سهگانه سپاه است و در کنار نیروهای چهارگانه زمینی، هوافضا، دریایی و قدس و نیز سپاه حفاظت ولیامر یکی از ۹ نهاد اصلی در سازمان و تشکیلات سپاه است که مجموع آنها تحت امر فرمانده کل سپاه و جانشین او فعالیت میکنند.
سازمان اطلاعات سپاه، خارج از سپاه و در چارچوب نهادهای اطلاعاتی جمهوری اسلامی، در کنار وزارت اطلاعات و نهادهای اطلاعاتی دیگر مانند اطلاعات فراجا و حفاظت اطلاعاتها، یکی از ۱۷ نهاد اطلاعاتی کشور محسوب میشود. با وجود گذشت ۱۲ سال از تاسیس سازمان اطلاعات سپاه، این نهاد وزارت اطلاعات را که سابقهای ۳۸ ساله دارد پشت سرگذاشته و به ذی نفوذترین نهاد اطلاعاتی جمهوری اسلامی تبدیل شده است. کاهش قدرت و اختیارات و حوزه نفوذ وزارت اطلاعات در برابر سازمان اطلاعات سپاه، محصول حمایت ویژه شخص رهبر و سپاه پاسداران از سازمان اطلاعات سپاه است.
بخش دیگری از کاهش قدرت و نفوذ وزارت اطلاعات و بر آمدن سازمان اطلاعات سپاه، ناشی از کاهش نقش و وزن عمومی کلیت دولت در برابر رهبر و سپاه است. اراده رهبر جمهوری اسلامی بهعنوان تصمیم گیرنده نهایی این است که برای حفظ و بقای جمهوری اسلامی در برابر تهدیدهای داخلی و خارجی موجود، بیش از هر نهاد دیگری به سپاه تکیه کند. نتیجه این رویکرد رهبر این است که در حوزه فعالیتهای اطلاعاتی نیز نظام بیشتر به اطلاعات سپاه تکیه میکند تا به وزارت اطلاعات. وزارت اطلاعات نیز کاهش نقش خود در ساختار اطلاعاتی جمهوری اسلامی به نفع اطلاعات سپاه را پذیرفته است.
رابطه وزارت اطلاعات با اطلاعات سپاه در واقع تابعی از موضوع کلیتر یعنی نوع و ماهیت رابطه دولت وقت با حاکمیت (به معنای رهبر و سپاه) هم است. اگر رئیسجمهوری و دولت وقت با رهبر و سپاه هماهنگتر باشد وزارت اطلاعات همسو با اطلاعات سپاه ولی ذیل آن به کار گرفته میشود اما به هر میزان که دولت و رئیسجمهوری با رهبر و سپاه فاصله و زاویه داشته باشند، بخشهایی از وزارت اطلاعات به حاشیه رانده میشود و بخشهای همسوتر آن با رهبر و سپاه، در چارچوب اهداف رهبر و سپاه به کار گرفته می شوند.
در چنین شرایطی، انتصاب محمد کاظمی که سالها سابقه ریاست بر سازمان حفاظت اطلاعات سپاه را داشته است، تلاشی برای آرام کردن طرفداران جمهوری اسلامی است که در این سالها و ماهها بهشدت احساس تحقیر میکنند. اما تردیدی نیست که تصمیمگیرنده نهایی همچنان شخص علی خامنهای و مجتبی خامنهای، فرزند او، خواهند بود و هیچ نشانهای از این وجود ندارد که این انتصاب دستکم در کوتاه مدت به بهبود عملکرد سرویسهای اطلاعاتی جمهوری اسلامی در برابر سرویسهای اطلاعاتی رقیب منجر شود.
ایندیپندنت فارسی: