دهها تن از فعالان مدنی ایرانی در بیانیهای به حجاب اجباری اعتراض کردند. بیانیه «نه یعنی نه، این بار نه به حجاب اجباری» به بهانه فرارسیدن ۲۱ تیر، یعنی روزی که جمهوری اسلامی ایران به عنوان روز «حجاب و عفاف» نامگذاری کرده منتشر شده است و میگوید که تعیین این روز «بهانهای است برای نشانهگذاری جدید سرکوب بیشتر مردم و به طور خاص زنان ایرانی.»
بیانیه فعالان مدنی روز دوشنبه ۲۰ تیر (۱۱ ژوئیه) منتشر شده و میگوید: «موضوع تحمیل حجاب به جامعه ایرانی در ۴۳ سال استبداد دینی جمهوری اسلامی اتفاق جدیدی نیست.» این بیانیه ضمن اشاره به تصویب لایحه و قانون «گسترش حجاب و عفاف» در سال ۱۳۷۶ و با امضای محمد خاتمی، و سپس حمایت دولتهای بعدی به ریاست محمود احمدینژاد و حسن روحانی، خطاب به گروههای سیاسی یادآوری میکند که «تکلیف دهه ۶۰ معلوم است، اما همه دولتهای پس از دهه ۷۰ جمهوری اسلامی نهتنها گامی به نفع حقوق جنسیتی برابر در ایران برنداشتهاند، که با نوشتن، تصویب و اجرای این قانون و لایحه متحجر، در این تباهى و ستم سیستماتیک نقش ایفا کردهاند.»
این نامه میگوید که امروز میلیونها زن با سبک زندگی مورد پسند خود به حجاب اجباری «تودهنی میزنند و به تمام سیاستمدارانی پاسخ میدهند که چنین سرنوشتی را برایشان رقم زدهاند.» تا به این ساعت بیش از ۱۰۰ نفر از روزنامهنگاران، فعالان مدنی و فعالان حقوق زنان این نامه را امضا کردهاند. پیشبینی میشود که در ساعات آینده شمار امضاکنندگان بیشتر شود.
نامه فعالان مدنی، میگوید که جمهوری اسلامی روایت خود را از واقعه مسجد گوهرشاد در سال ۱۳۱۴ و مسئله حجاب ارائه داده است و این رویداد باید در جای درست خود «یعنی تاریخ» نقد و بررسی شود نه این که «بهانهای شود تا زنان و اقلیتهای جنسی و جنسیتی» برای آن هزینه بدهند.
نویسندگان این نامه میگویند که حق انتخاب پوشش نخستین قربانی جرمانگاری بیحجابی است اما خسارت این قانون و به دلیل پوشش تحمیلی مانتو، مادر، مقنعه و روسری، زنان را نسبت به مردان در جایگاه پایینتر فرصتهای شغلی قرار میدهد.
آنان میگویند که مسئله حجاب اجباری، زنان را به عنوان نیمی از جامعه، از حیات عمومی آزادانه حذف می کند و مانع تحرک آزادانه است و تبعیض آشکار در رشتههای ورزشی زنانه و مردانه، ناشی از همین برداشت مسموم و تبعیضهای دیگر در قانون است.
نویسندگان نامه «نه به حجاب اجباری» مینویسند، نامگذاری یک روز با عنوان حجاب و عفاف، آن هم بعد از چهل و اندی سال شکست آشکار تجربه حجاب اجباری و جرمانگاری آن، تنها و تنها نشانه خالی بودن دست حکومت ایران در مبارزه زنان علیه این این تحمیل است.»
حجاب اجباری یکی از چالشهای اصلی در زندگی روزمزه زنان ایرانی در چهار دهه گذشته بوده است. فراخوان ۲۱ تیرماه فعالان مدنی و مبارزه هرروزه زنان ایرانی برای برخورداری از حق آزادی پوشش و افزایش فشار حاکمیت برای سرکوب این موج بسیاری از کاربران رسانههای اجتماعی را به همراهی با این کارزار و نوشتن از تجربیاتشان با هشتگ «حجاب بی حجاب» برانگیخت. آنان در این کارزار از زنان خواستهاند که روز ۲۱ تیر، با برداشتن حجاب، اعتراض خود را به قانون اجباری پوشش در ایران ابراز کنند.
شاهزاده رضا پهلوی، از جمله چهرههای سرشناسی است که با هشتگ «حجاب بی حجاب» از فراخوان فوق حمایت کرده است. او در توییتی نوشت «تا زمانی که زنان ایران آزاد نیستند، ایران آزاد نخواهد بود.» شاهزاده رضا پهلوی همچنین مردان ایرانی را به حمایت از زنان در مبارزه با حجاب اجباری ترغیب کرد و نوشت: «زنان ایران ۴۳ سال است که برای بازپسگیری حقوق بدیهی و اولیهشان، بهویژه آزادی پوشش مبارزه میکنند. مردان نیز باید دوشادوش زنان در صف اول این مبارزه باشند.»
همزمان با فراخوان کارزار «حجاب بی حجاب» مقامهای حکومتی جمهوری اسلامی بر ضرورت رعایت حجاب تاکید کرده و تدابیر خشونتآمیزی را برای برخورد با زنان در شهرهای مختلف اندیشیدهاند.
همزمان با بیانیه فعالان حقوق مدنی علیه حجاب اجباری و شروع کارزار اینترنتی برای برداشتن حجاب، غلامحسین محسنی اژهای، رییس قوه قضاییه جمهوری اسلامی، روز دوشنبه ۲۰ تیر، معترضان به حجاب را «دشمنان قسمخورده نظام جمهوری اسلامی و دستهای گرهخورده با دستهای اجنبی» توصیف کرد، و از نهادهای اطلاعاتی خواست تا «جریانهای سازمانیافته دشمنان برای ترویج بیعفتی در جامعه که از جانب سرویسهای بیگانه اداره میشوند» را شناسایی کنند.
با شروع فصل تابستان، موج جدیدی از سرکوب زنان و اعمال قوانین مربوط به حجاب در ایران راه افتاده است؛ از منع ورود زنان «بدحجاب» به مترو در مشهد تا ایستهای بازرسی فلهای گشت ارشاد، توقیف خودروها به بهانه داشتن سرنشین بدحجاب، تا ارائه نکردن خدمات به زنان «بدحجاب» در ادارات دولتی و بانکها.