مسئولان رعایت نشدن نکات ایمنی از طرف مردم با وجود هشدارهای مداوم روزهای قبل را دلیل آسیبدیدن برخی شهروندان میدانند
با وجود چند روز هشدار، باز هم سیلابهای بهراهافتاده در نقاط مختلف ایران قربانی گرفت. تصاویر منتشرشده از نقاط شمالی تهران، سیستان و بلوچستان، یزد، خراسان، سمنان، اصفهان و فارس نشان از آن دارد که «سامانه بارشی مونسون» که به بخشی از بارشهای موسمی تابستانی تحت تاثیر اقیانوس هند اطلاق میشود، وارد ایران شده و موج بارشها نه تنها بار دیگر سبب طغیان رودخانهها شده بلکه باعث ریزش چند سد خاکی در نقاط مختلف شده است.
نزدیک به ۲۲ کشته در استهبان فارس و ۱۱ کشته در امامزاده داوود و فیروزکوه تنها بخشی از قربانیان سیلابی است که ۱۷ استان کشور را درگیر کرده و ظاهرا در صورت تداوم آن باید طی روزهای آینده منتظر افزایش کشتهشدگان و مفقود شدگان و تصاویر مسئولان جمهوری اسلامی با شلوارهای گلی در حال گرفتن عکسهای یادگاری بر ویرانهها باشیم.
مسئولان رعایت نشدن نکات ایمنی از طرف مردم با وجود هشدارهای مداوم روزهای قبل را دلیل آسیبدیدن برخی شهروندان میدانند. اما کارشناسان محیط زیست بیتوجهی به ازدسترفتن پوشش گیاهی طی سالهای اخیر و دست بردن در اکوسیستم طبیعی و مجوز ساختوساز در حریم آبراههها را اصلیترین دلیل غافلگیری همیشگی در مواجهه با سیلابها میدانند. سیلابهایی که طی سالهای اخیر بارها موجب خرابی گسترده و کشته شدن تعدادی از ایرانیان شده است.
همزمانی سیلاب اخیر در منطقه کن، امامزاده داوود و نواحی شمالی شهر تهران با سیل ویرانکننده سال ۶۶ برای مردم تهران تداعیکننده خاطرهای تلخ شد که در آن ۳۰۰ شهروند کشته و بخش مهمی از خانههای قدیمی منطقه تجریش از جمله تکیه تاریخی تجریش ویران شدند.
سیل تجریش در ۴ مرداد ۱۳۶۶ از نظر تلفات هنوز هم دومین سیلاب پرکشته ایران است. رتبه نخست هم به سیلاب گلستان در مرداد سال ۸۰ اختصاص دارد که آنهم نتیجه بارشهای موسمی تابستانی با بیش از ۵۰۰ کشته بود.
اینکه چرا با وجود دهها مورد سیلاب تابستانی هنوز هم بارشهای بهاره و تابستانی اینچنین ویرانگر است به گفته دکتر بهلول علیجانی، استاد دانشگاه خوارزمی، نتیجه از بین رفتن پوشش گیاهی مناطق مختلف کشور طی چند دهه است، او دراین مورد گفت: «سالها در کشور ما خشکسالی بوده، پوشش گیاهی مناسبی نداریم و خاک خشک است و آب این بارانها بهسرعت جاری میشود و باعث وقوع حادثه میشود.»
اما در سالهای اخیر، عوامل دیگری نیز باعث ایجاد سیلابها در ایران شدهاند. بهطور مثال، در مورد سیل سال ۸۸ شهر قم، اقدام شهرداری به تبدیل کردن بستر رودخانه خشکیده «قمرود» به پارکینگ خودرو سبب شد با افزایش بارشها، آب در رودخانه خشک جاریشده صدها نفر از مردم و خودروهای پارکشده را با خود ببرد.
از دیگری نمونههایی که دخالت انسانی در اکوسیستم جغرافیایی کشور سببساز حادثه شد باید به سیل شیراز در بهار ۱۳۹۸ اشاره کرد. دره قدیمی مجاور دروازه قرآن شیراز که در طول تاریخ وظیفه مدیریت سیلابهای ناشی از طغیان رودخانه آب زنگی را برعهده داشت، با اقدام شهرداری به جاده ورودی شهر بدل شد، به این ترتیب، تغییر مسیر سیلاب به شهر و ورود آن به بستر عبور سیلاب جان تعدادی از شهروندان و مسافران نوروزی را گرفت.
طبق آمار سازمان حفاظت محیط زیست، از حدود ۴۰۰ سیلی که از سال ۱۳۳۰ تا ۱۳۸۰ در نقاط مختلف ایران جاری شدهاند، نزدیک به ۷۴ درصد آنها در بازه زمانی سالهای ۱۳۶۰ تا ۱۳۸۰ اتفاق افتاده است که نتیجه سرعت گرفتن دخالت در تغییر اکوسیستم ایران از طریق خشککردن پوششهای گیاهی، سدسازی و شهرسازیهای غیراصولی است.
برای مثال، کارشناسان محیط زیست در بررسیهای خود دلیل اصلی سیل ویرانگر گلستان را تخریب جنگلها و مراتع در بالادست حوزه آبریز گرگان رود دانستند، کما اینکه در سیلابهای بخشهای جنوبی ایران مانند خوزستان و سیستان و بلوچستان شاهدیم که سدسازیهای بیش از اندازه و تغییر مسیر طبیعی رودخانهها از مهمترین دلایل ایجاد سیلاند.
دلیل اینکه با وجود تجربه تکرار سیلابهای موسمی چرا هر بار مسئولان غافلگیر میشوند را هم باید در این مسئله جستوجو کرد که به نظر میرسد، سیلابهایی که نتیجه چند دهه دستدرازی به طبیعت و بیتوجهی به دغدغههای فعالان محیط زیست مبنی بر خطرهای نابودی طبیعت ایران است، در مسیری غیرقابل بازگشت قرار دارد.
ازبینرفتن جنگلها و مراتع و اصرار بر سدسازیهایی که نهتنها محیط زیست ایران را در آستانه بحران بیآبی قرار داده، بلکه امکان استفاده از ظرفیتهای طبیعی بارشها برای ذخیره آبی کشور را هم از بین برده است و سدها، بهخصوص سدهای خاکی هم از استانداردهای لازم برای مواقعی مانند سیلاب اخیر برخوردار نیستند؛ کما اینکه در سیلابهای دو روز گذشته منطقه سیستان، تخریب دو سد خاکی به تشدید خرابیهای ناشی از سیلاب منجر شدند.
رئوف مصطفیزاده، استاد حوزه آب در دانشگاههای کشور، در این مورد گفت: «متاسفانه وزارت نیرو به بحرانهای حوزه آب به چشم پروژه نگاه میکند، تا از این طریق طرحهای بیشتری برای اجرا داشته باشد. راهحل بنیادین و اساسی در مورد حل بحران آب و بهویژه مدیریت سیلابها که در روزهای گذشته شاهد آن بودیم، تنها با طرحهای آبخیزداری و تقویت آبخوانها در سرشاخهها امکانپذیر است.»
اینکه چرا دولتها در ایران توجهی به توصیه کارشناسان نمیکنند جزء مسائل حلنشده مدیریتی در ایران است. پدرام جدی، عضو مؤسسه مطالعات و توسعه محیطزیست، در این مورد تاکید کرد: «۲۵۸ شهر در کشور در مسیر سیلاب هستند و احتمال آسیبدیدن آن در هنگام وقوع سیل نزدیک به صددرصد است. اما ذهنیت سازهمحور در بین مسئولان ریشههای فرهنگی دارد. بیش از ۷۰ درصد بودجهها در نهادهایی که بهصورت مستقیم و غیرمستقیم متولی آب در کشور هستند به معاونتهایی تخصیص مییابد که اقدامات سازهای دارند نه اقدامات مدیریتی و این بحران مدیریت روان آبها و بهتبع آن مدیریت سیلاب در کشور را تشدید میکند.»
در این میان، مردم ایران که بحران بیآبی را بیش از همیشه درک میکنند شاهد آناند که بارش باران هم جز ویرانی دستاورد دیگری ندارد. بارشهایی که در هر کشوری فرصت بهبود وضع آبی را فراهم میکنند در ایران و بهواسطه ناکارآمدی مدیران تنها فاجعه رقم زدهاند و از مردم قربانی میگیرند.