-آب در همدان از روز شنبه ۲۹ امرداد با خالی شدن سد اکباتان اصلیترین منبع تأمین کننده آب این شهر تا زمان تنظیم این گزارش همچنان قطع است.
-دولتی که مانند سَلَف خود، با ناکارآمدی و گسترش فقر و ناهنجاریهای اجتماعی و نابودی محیط زیست، یکسال را بدون هیچ دستاوردی برای مردم پشت سر گذاشته و حالا روی «پروژههای آب» حساب باز میکند.
-وعدههای دولت در حالیست که اساسا روشن نیست، حتی اگر، به فرض محال، امکان بهرهبرداری فوری از آنها نیز وجود داشته باشد، بتوانند بحران بیآبی و نابودی شیره حیاتِ محیط زیست را کاهش دهند چه برسد به آنکه آن را حل کنند!
-نهادهای مسئول برای پروژههای پولساز و زیانبار با سخاوت تمام بودجه در نظر میگیرند اما چشم بر نتایج بستهاند!
-ایران در حالی به عنوان یک سرزمین نیمهخشک و خشک در بیآبی غرق میشود که کمبود آب به عنوان یک بحران جهانی از چندین دهه پیش از جمله در ایران شناخته شده بود و اقداماتی نیز برای مقابله با آن صورت میگرفت.
سه شهر همدان، هرمزگان و ارومیه از مجموع ۶۰۰ شهری که پیشبینی میشود در آینده دچار تنش شدید آبی شوند، از هماکنون با بحران بیآبی روبرو شدهاند. گنجینه گرانبهای حیات، آب در ایران رو به اتمام گذاشته و طبق گفتهی علی بهادری جهرمی سخنگوی دولت سیزدهم به ریاست ابراهیم رئیسی، مردم در ۲۲ استان در حال مبارزه با بحران بیآبی هستند.
شهرکرد، همدان، ارومیه و شهرهایی در استان خوزستان این روزها صدرنشین فهرست مناطق بیآب در ایران شدهاند؛ از ابتدای امرداد ابتدا گرفتار سیل شدند و حالا هم شبکه آبرسانی از دسترس آنها خارج شده است.
تغییرات اقلیمی یا ناکارآمدی مزمن؟!
مسئولان ریشه بحران را تغییرات اقلیمی و خشکسالی قلمداد میکنند. موضوعی که به گفتهی اتابک جعفری مدیرعامل شرکت مهندسی آب و فاضلاب ایران، شمار شهرهای دارای تنش آبی را به «۲۷۲ شهر» رسانده و احتمال افزایش آنها به «۶۰۰ شهر» هم وجود دارد.
در استان پُرآب چهارمحال و بختیاری علاوه بر شهرکرد، شش شهر و ۶۰۰ روستا با گل آلود شدن سرچشمه آب کوهرنگ، حداقل ۱۰ روز با قطع آب و مشکلات مرتبط با آن روبرو بودند. بحرانی که دولت میگوید با تلاش وزارت نیرو رفع شده ولی گزارشهای مردمی از تداوم قطع آب در برخی نقاط خبر میدهند.
آب در همدان از روز شنبه ۲۹ امرداد با خالی شدن سد اکباتان اصلیترین منبع تأمین کننده آب این شهر تا زمان تنظیم این گزارش همچنان قطع است. علیرضا قاسمی فرزاد استاندار همدان اتصال جریان آب شهری را به «۲۰شهریورماه» وعده داده که قادر خواهد بود، ۶۰۰ لیتر در ثانیه آب آشامیدنی به شهر همدان برساند. این یعنی جمعیتی نزدیک به ۶۰۰هزار نفر باید معطل بمانند تا مرحله اول خط انتقال آب از زنجان به همدان احداث شود! پروژه انتقال آب از سد تالوار در شمال غرب به همدان هم در دستور کار گرفته. طرحی که در طول ۱۷ سال، فقط ۴۰درصد آن پیش رفته و به ادعای علی اکبر محرابیان وزیر نیرو، «با تاکیدات انجامگرفته این پروژه در فهرست طرحهای ویژه قرار گرفته و در حال حاضر به مراحل بهرهبرداری نزدیک شده است.»
اما آنچه «ابرپروژه» دولت سیزدهم نامیده میشود، خط لولهی ۱۴۰ کیلومتری است که به نظر نمیرسد به سادگی به مرحله بهرهبرداری برسد.
پدرام سهرابلو از کارشناسان آب شهر همدان به رسانههای داخلی گفته است: «قرار است سد تالوار جایگزین سد اکباتان شود، اما این راهحلها مقطعی است، چون برداشت بیرویه از آبهای زیرزمینی، فرونشست زمین و مصرف خارج از ضابطه در تولید محصولات کشاورزی تیر خلاص را بر تن همه ذخایر آبی شهر زده است.»
اما معضل آب که در حال حاضر خود را به ویژه در استانهای غربی و مرکزی کشور نشان میدهد، با همین پروژههای نیمبند فقط به داد تبلیغات و وعدههای توخالی دولت سیزدهم رسیده است. دولتی که مانند سَلَف خود، با ناکارآمدی و گسترش فقر و ناهنجاریهای اجتماعی و نابودی محیط زیست، یکسال را بدون هیچ دستاوردی برای مردم پشت سر گذاشته، حالا روی «پروژههای آب» حساب باز میکند. علیاکبر محرابیان وزیر نیرو از بهرهبرداری سلسلهوار پروژههای آبرسانی خبر داده و گفته است: «طرح غدیر، طرح آبرسانی به همدان، پروژه آبرسانی یزد، پروژه آرسانی به بابل برای بهرهبرداری در دستورکار قرار گرفته و اخیرا نیز در قزوین پروژه آبرسانی به مردم آبیک افتتاح شد!»
پروژههای زرخیز و زیانبار
در حالی که کارشناسان میگویند ایران غرق در بحران بیآبی است، دولت «قاضی مرگ» نیز مانند دولتهای دیگر جمهوری اسلامی، وعده به بهرهبرداری پروژههای آبی با «شمارش معکوس» میدهد، حال آنکه این پروژهها دستکم در همدان از چاههای کشاورزی قرض میگیرند و لولهکشیهای اضطراری نیز از زمینهای کشاورزی به سوی شهرها سرازیر میشود که نتیجهاش جز کاهش سهم آب کشاورزی و محصولات بومی و اختلال در امنیت غذایی نیست.
وعدههای دولت در حالیست که اساسا روشن نیست، حتی اگر، به فرض محال، امکان بهرهبرداری فوری از آنها نیز وجود داشته باشد، بتوانند بحران بیآبی و نابودی شیره حیاتِ محیط زیست را کاهش دهند چه برسد به آنکه آن را حل کنند! نه تنها مشکل آب بلکه همه مشکلات ناشی از حکمرانی جمهوری اسلامی، اگر با این «پروژهها» حل شدنی میبود، در طول بیش از چهل سال چنین رویهم تلنبار نمیشد! این «پروژهها» فقط برای گروههای مافیایی حکومت که سرشان یا به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و یا نهادهای تحت نظارت رهبر نظام مانند «ستاد اجرایی فرمان امام» میرسد، زرخیز و پولساز بودهاند و نه تنها سودی به مردم نرساندهاند بلکه زیان بر زیان کشور افزودهاند.
بیشتر رودخانههای ایران خشک شدهاند و بیش از ۸۶درصد منابع آب تجدیدپذیر و بیش از ظرفیت منابع آب زیرزمینی مصرف میشود. علاوه بر اینها، تأسیسات صنعتی و هستهای و نظامی و نیروگاهها همچون هیولاهای آبخوار در حالی بخش مهمی از آب کشور را مصرف میکنند که نقش آنها در تخریب محیط زیست و نابودی منابع طبیعی از جمله آب همواره از سوی مسئولان ناکارآمد انکار میشود.
مافیای آب نیز مانند دیگر گروههای مافیایی حکومت از بحران بیآبی سود سرشار میبرد و طرحهای نیمهکاره مانند سد تالوار در همدان که ساخت آن را قرارگاه «خاتمالانبیاء» برعهده دارد، دوباره به عنوان «راهکار» در صدر اقدامات دولت قرار میگیرد آنهم در حالی که سدسازیهای بیرویه پس از پایان جنگ هشت ساله ایران و عراق و از دوران ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی به عنوان یکی از علل مهم دامن زدن به خشکی و بحران بیآبی کشور مطرح میشود. جزئیات سد تالوار نیز مشخص نیست ولی بجای مسئولان همدان، پدرام سهرابلو کارشناس آب توضیح میدهد که گویا قرار است «تا سه هفته آینده تکلیف سد تالوار معلوم شود و این سد با ذخیره ۵۰۰ میلیون مترمکعب تامینکننده آب همدان باشد، هر چند شهرهای کردستان و زنجان هم از این سد منتفع میشوند.» علی اکبر محرابیان وزیر نیرو نیز در سفرهایش به همدان اعلام کرده، یکهزار و ۲۰۰ میلیارد تومان اعتبار به پروژههای آبرسانی اختصاص داده شده است. البته نهادهای مسئول برای پروژههای پولساز و زیانبار با سخاوت تمام بودجه در نظر میگیرند اما چشم بر نتایج بستهاند!
سودِ سرشار حکومت، زیانِ رنجبار مردم
اینسوی سودها و منافع حکومت و گروههای مافیاییاش، یک زندگی به تعویق افتاده ایستاده است. مردمانی که نمیدانند کی آب در لولهها جاری خواهد شد و باید برای تأمین آب آشامیدنی در گرانی سرسامآور یک بطری آب معدنی را به ۳۵ هزار تومان تهیه کنند.
بحران قطع آب در همدان که تا کنون روندی دو ماهه دارد، حتی باعث شده مردم شهر را رها کنند و به روستاها بروند. پاسخگو نبودن مسئولان استانی و کشوری به نگرانی مردم بیش از پیش دامن زده و اعتراضات آنان را به کف خیابانها آورده است. معترضان مسئولان را «بیکفایت» میخوانند، علیه «آخوندها» شعار میدهند و خواستار ساماندهی بحران قطع طولانی آب هستند.
قطع آب در بیمارستانهای همدان نیز براساس ویدئویی که در شبکههای اجتماعی بازنشر میشود، بحران آفریده است. پزشکان یک بیمارستان در همدان پس از اجرای عمل جراحی با یک لیوان آب دستهایشان را میشویند!
وضعیت به گونهای است که آبرسانی بیمارستانهای همدان را استانداری تهران برعهده گرفته تا ۱۰۰ تانکر آب به بیمارستانهای «بهشتی»، «بعثت»، «آتیه»، «فاطمیه» و «فرشچیان» همدان ارسال کند.
بینظمی در زمانبدی جیرهبندیها، اعتمادپذیر نبودن حکومت و وعده و وعیدهای پوچ و توخالی باعث تشدید اضطراب و نگرانی جامعه شده است. مردم شهرهای بیآب میگویند، مسئولان پاسخ روشنی به تماسهای آنها نمیدهند و حتی تلفنهای ادارههای مربوطه همیشه اشغال است و کسی پاسخگو نیست.
کمبود آب در سال ۱۴۰۱ و تنش آبی در ۳۰۰ شهر موضوعی است که هدایت فهمی معاون سابق دفتر برنامهریزی آب و آبفای وزارت نیرو سال گذشته آن را پیشبینی کرده بود و حالا نیز در گفتگو با «هممیهن» میگوید «سایر کارشناسان و متخصصان هم گفته بودند که هشت میلیون نفر از ساکنان روستاها تنش آبی را تجربه خواهند کرد، چون اضافه شدن جمعیت و مصرف بیرویه در شهرها و روستاها عاقبتی جز این ندارد!» وی افزوده «همین الان ۸ میلیون نفر از جمعیت روستایی کشور درگیر تنش آبی هستند؛ ۱۳ هزار روستای بالای ۲۰ خانوار و ۱۶ هزار روستای زیر ۲۰خانوار مشکل آب دارند که این تنش با خشکی رودها برایشان تشدید خواهد شد.»
آنگونه که کارشناسان آب هشدار میدهند، با افزایش جمعیت شهرها، وضعیت سدهای همدان در دیگر استانها نیز تکرار خواهد شد. ضمن اینکه عدم پرداخت حقابه سدهایی چون همدان و ارومیه، عدم رعایت مسائل فنی و تخصصی در پروژههای آبی و تمرکز بر پولسازی توسط گروههای مافیایی وابسته به حکومت و نبود مدیریت سیلابها تنها بخشی از مشکلات بحران آب در کشور است.
ایران در حالی به عنوان یک سرزمین نیمهخشک و خشک در بیآبی غرق میشود که کمبود آب به عنوان یک بحران جهانی از چندین دهه پیش از جمله در ایران شناخته شده بود و اقداماتی نیز برای مقابله با آن صورت میگرفت. اما ناکارآمدی مزمن جمهوری اسلامی وضعیت را به مرحلهای رسانده که اگر هرچه زودتر در همکاریهای تخصصی در سطح کشور و منطقه و بینالمللی فکری برای حل معضل آب نشود، آیندهای برای محیط زیست ایران قابل تصور نیست!
آزاده کریمی
کیهان لندن: