همصدا شدن چین با کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس در اظهار نگرانی از رفتارهای ایران، باعث شگفتی مقامات ایران شده است.
پنداشت حکومت ایران از چین و روسیه به مثابه حکومتهایی همذات با جمهوری اسلامی، صرفا با تکیه بر تقابل آنها با غرب و تفسیر این موضوع به عنوان همراهی پکن و مسکو با تهران، به اندازهای عمیق بوده که مقامات آن در واکنش به مواضع اخیر چین دچار تردید و تاخیر طولانی شدند.
برخلاف جمهوری اسلامی که مناسبات خارجی را در چارچوب دو گزینه دوست و دشمن ردهبندی میکند، رویارویی چین با غرب به معنی “دشمنی” نیست و صرفا تلاش آنها برای حفظ و بسط منافع اقتصادی، تجاری و امنیت انرژی و در یک کلام منافع ملی را منعکس میکند؛ مسائلی که برای مقامات جمهوری اسلامی چندان مهم نیست و همواره آنها را فدای ایدئولوژی و سیاست کردهاند.
برای نمونه، تجارت دوجانبه چین با آمریکا و اتحادیه اروپا طی ۱۰ ماه ابتدایی سال جاری (۲۰۲۲) به ترتیب به ۶۴۰ میلیارد دلار و بالای ۸۰۰ میلیارد دلار بوده که معادل یک چهارم کل تجارت چین با جهان است.
این رقم در رابطه با ایران تنها کمی بیش از ۱۳ میلیارد دلار، یعنی معادل دو دهم درصد از تجارت خارجی چین است.
از سوی دیگر، چین از سال ۲۰۰۵ تاکنون بیش از ۲۲۰۰ میلیارد دلار در کشورهای مختلف سرمایهگذاری کرده و سهم آمریکا و اتحادیه اروپا از این رقم به ترتیب ۱۹۰ میلیارد دلار و ۱۲۰ میلیارد یورو بوده که رقم چشمگیری است.
این رقم در ارتباط با ایران ۴.۷ میلیارد دلار بوده که ۸۷ درصد آن نیز منحصرا مربوط به توسعه دو میدان نفتی یادآوران و آزادگان بود؛ پروژههایی که بیش از یک دهه پیش با شرکتهای “سیانپیسی” و “ساینوپک” چین امضا شد و این شرکتها هر دو پروژه را به خاطر تحریمها نصفکاره رها کردند.
مناسبات چین با کشورهای عربی
اینکه ایران صرفا به خاطر تضاد منافع چین و غرب یا عدم تمکین چین به تحریمهای آمریکا و خرید مخفیانه و ارزان نفت ایران یا امضای سند همکاری ۲۵ ساله و پذیرش ایران به لیست کشورهای عضو سازمان همکاری شانگهای، انتظار داشته باشد پکن در مناسبات خارجی خود جمهوری اسلامی را در اولویتهای خویش قرار دهد، سادهلوحانه است؛ کما اینکه چین در موضوع روسیه نیز نفت این کشور را هماکنون حدود ۵۴ دلار خریداری میکند که حتی کمتر از سقف قیمت تعیینشده توسط غرب برای نفت روسیه است.
طی ماههای گذشته تخفیفهای چشمگیر روسیه به خریداران نفت در آسیا باعث افت صادرات نفت ایران به چین شده و جمهوری اسلامی نیز مجبور است هر بار تخفیف بیشتری در مقایسه با روسیه به چین بدهد تا پکن کماکان مشتری نفت ایران باقی بماند.
اما کشورهای عربی نفت خود را به قیمتهای معمول بازار که هماکنون حدود ۸۰ دلار است راهی چین میکنند. اخیرا هم چین قرارداد خرید بلندمدت گاز مایع بیشتری را با قطر امضا کرد.
چین میتوانست همین قرارداد را با روسیه امضا کند یا نفت روسیه را جایگزین نفت کشورهای عربی کند، اما چنین کاری نکرد، چرا که امنیت انرژی اولویت نخست چین است و هرگز منابع قابل اعتماد را فدای شرکای پر ریسک و دردسرساز نمیکند.
شاید نگاهی به بزرگترین پروژه جهانی چین یعنی “ابتکار کمربند و جاده” بتواند روشنگر موضوع باشد. چین در قالب همین طرح تاکنون در پروژههایی به ارزش ۸۸۵ میلیارد دلار در ۱۵۰ کشور وارد شده و خود مستقیما در این پروژهها ۳۵۵ میلیارد دلار سرمایهگذاری کرده است. هدف از این اقدام ایجاد زیرساختهای لازم برای توسعه تجارت جهانی چین و نیز تضمین امنیت انرژی این کشور است.
در چارچوب این پروژه، چین طی سال جاری بیشترین سرمایهگذاری خارجی خود را در پروژههای بخش عربستانی طرح “ابتکار کمربند و جاده” انجام داده؛ به گونهای که تنها در نیمه نخست امسال ۵.۵ میلیارد دلار سرمایهگذاری در پروژههای عربستان کرده است.
از سوی دیگر، چین در دوره یادشده ۵۷ درصد از سرمایهگذاریهای مربوط به طرح “ابتکار کمربند و جاده” را در کشورهای خاورمیانه انجام داده است. لازم به ذکر نیست که ایران هیچ سهمی از این سرمایهگذاری چینی نداشته؛ نه در پروژههای ترانزیتی و عمرانی و نه در بخش انرژی.
در جریان سفر شی جین پینگ، رئیسجمهوری چین، به عربستان نیز دهها قرارداد جدید به ارزش ۵۰ میلیارد دلار امضا شد.
تجارت چین با ایران و کشورهای عربی
آمارهای گمرکی چین نشان میدهد که این کشور در ۱۰ ماه نخست سال جاری میلادی در مجموع ۸۸ میلیارد دلار صادرات به کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس، شامل عربستان، بحرین، کویت، قطر، امارات و عمان، داشته و بیش از ۱۷۲ میلیارد دلار، ارزش واردات چین از این کشورها بوده است.
تجارت دوجانبه چین با عربستان ۷ برابر تجارت این کشور با ایران بوده است. تجارت دوجانبه چین با دیگر کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس نیز بدین شرح است: امارات ۶ برابر ایران، قطر ۱.۵ برابر، عمان ۲.۵ برابر و تجارت چین با کویت نزدیک به دو برابر تجارت این کشور با ایران بوده است.
تنها موضوع تجارت نیست که کشورهای عربی حوزه خلیج فارس را در مرکز توجه چین قرار داده است. این کشور بزرگترین واردکننده نفت جهان است و رشد اقتصادیاش به شدت وابسته به واردات انواع انرژی، مواد معدنی، فلزات و منابع طبیعی خام دیگر است.
چین در تلاش است در پروژههای مختلف انرژی در جهان مشارکت داشته باشد و امنیت واردات مواد خام خود را تامین و بازارهای صادراتی خود را تضمین کند.
گذشته از کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس، عراق نیز که ۴۴ درصد از نفت صادراتی خود را به چین میفروشد، در ۱۰ ماه نخست امسال ۱۳ قرارداد بزرگ با شرکتهای خارجی امضا کرده که ۸ مورد آن با شرکتهای چینی بوده است. شرکتهای چینی سهمی ۸۷ درصدی در قراردادهای عراق با شرکتهای خارجی در دوره یادشده به ارزش ۳.۵ میلیارد دلار داشتهاند.
طی چهار سال گذشته ارزش قراردادهای امضاشده میان چین و عراق بیش از ۲۱ میلیارد دلار بوده که معادل نزدیک به ۶۰ درصد از کل قراردادهای امضاشده میان عراق و شرکتهای خارجی است.
اما در خصوص ایران چنین فرصتی وجود ندارد. تنشهای بیپایان جمهوری اسلامی با جامعه جهانی و روابط خصمانه آن با کشورهای منطقه، اعتبارش را به عنوان شریک تجاری و اقتصادی مطمئن، خدشهدار کرده و تحریمها نیز به نوبه خود سد راه همکاریها هستند.
دالغا خاتیناوغلو
دویچه وله