چه کسی فکر میکرد که سی و چند سال بعد از حملههای شیمیایی صدام حسین به رزمندگان ایرانی، عدهای متحجر در قلب ایران، در روز روشن، با امنیت کامل و تحت لوای دین و مذهب، به دختربچههای معصوم دبستانی و دبیرستانی حملهی شیمیایی کنند و بارها آنها را مسموم و روانهی بیمارستان کنند و نیروهای قضایی، انتظامی و امنیتی مملکت، با خونسردی کامل روی کار آنها سرپوش بگذارند؟!
مسئلهی مهم اینجا جهل و واپسگرایی عدهای جنایتکارِ خودسر و آتشبهاختیار نیست، بلکه آن حاشیهی امنی است که حکومتِ یکدست ولایی برای وقوع چنین جنایاتی فراهم کرده است!
مسئلهی مهم دیگر اینکه، در سالهای اخیر، احمد علمالهدی، امامجمعهی مشهد و تنی چند از امامان جمعهی تندرو، بهویژه در اصفهان، تهران، کرج، تبریز، اردبیل و خوزستان بیش از هر کس دیگری منادی محدودیت برای دختران و تضییع حقوق قانونی آنها بودهاند.
از سوی دیگر، نباید فراموش کرد که همزمانی وقوع چنین جرایم و جنایاتی با تشکیل قرارگاه کوثر به همت وزیر آموزش و پرورش دولت انتصابی اقلیت، که هدف آن آمادهسازی دانشآموزان برای ایفای نقش “همسری و مادری” یا به عبارتی دقیقتر کودکهمسری است، نمیتواند تصادفی باشد و از نفوذ یک تفکر جاهلی در سیستم ادارهی مملکت خبر میدهد.
با این تفاصیل، شیوه و شدت برخورد حکومت با عاملان و آمران این فجایع، بدونشک خیلی چیزها را دربارهی ابعاد این تفکر خزنده و خطرناک روشن خواهد کرد! / سحام