بیانیه کانون صنفی معلمان در ارتباط با ایجاد مسمومیت‌های عمدی در مدرسه‌های دخترانه: مسمومیت‌ها «اقدامات تروریستی» است

By | ۱۴۰۱-۱۲-۱۱

به نام خداوند جان و خرد

سرانجام پس از گذشت بیش از سه ماه انکار، تکذیب و آدرس غلط دادن، وزارت بهداشت مسمومیت دانش آموزان دختر در شهرهای مختلف و دادستان کل، عمدی و سازمان‌یافته بودن این حمله‌ها را تایید کردند.

پرسش‌هایی مانند اینکه آمران و عاملان چه کسانی هستند و آیا قرار است برای افکار عمومی توضیحی داده شود و نتایج پیگیری رسانه‌ای شود یا خیر، وقایع تلخ اسید پاشی در اصفهان را به یاد می‌آورد و مظنونین اولیه‌ای که جز افراطیون مذهبی نخواهند بود و انتظار برای اینکه اقدامی انجام پذیرد را دور از ذهن‌ می‌نماید.

بنا بر تعریف پلیس بین‌الملل ‌این حمله‌های سمی از جنس بیوتروریسم است. یک فرض قوی این است که در پی بازپس‌گیری دستاوردهای جنبش” زن، زندگی،آزادی ” از طریق ایجاد هراس اجتماعی بین دختران و خانواده‌های آن‌هاست.

واقعیت این است که با حاکم شدن گفتمان نظامی-مداح بر نظام سیاسی کشور، زمینه برای اقدامات دیدگاه‌های واپس‌گرا در جامعه از پیش از آن نیز بیشتر فراهم شد. نیروهایی که قبلاً در مواردی برای دستیابی به برخی اهداف کوتاه مدت به کار گرفته شده و میدان عمل می‌یافتند، اکنون خود را صاحب اختیار و میدان‌دار اصلی می‌دانند و با امنیت کامل جولان می‌دهند و امنیت خاطر، سلامت جسم و روان جامعه را به هیچ می‌انگارند و مترصد تحمیل و حاکم کردن باورهای واپس‌گرایانه خود برجامعه هستند و چه بسا روسای سابق خود را نیز کنار می‌زنند. این همان آتش به اختیاری است که اکنون دامن نظام اجتماعی و سیاسی حاکم را گرفته است.

بی‌تردید چنین فرضیه‌هایی از جانب دستگاه‌های تبلیغاتی حکومتی مردود اعلام می‌شوند و باید منتظر همان جمله‌های کلیشه‌ای همیشگی از زبان سردمدارنشان باشیم. اما اگر بناست افکار عمومی باور کند که این اقدامات متحجرانه منشائی غیر از نیروهای خودی دارد، لازم است دستگاه‌های مسئول بدون اتلاف وقتِ بیش از این، چندین اقدام را فورا به اجرا گذارند:

۱. سران سه قوه به‌نحوی شفاف و قاطع علیه این اقدامات تروریستی موضع‌گیری کرده و صریحا آن را محکوم کنند.

۲. حمله به دختران دانش‌آموز، با ظن انجام آن توسط افراطیون مذهبی، حمله به عمیق‌ترین باورهای اعتقادی، فرهنگی و ارزشی جامعه است؛ بنابراین ضرورت دارد، رهبر جمهوری اسلامی، سردمداران حوزه‌های علمیه و تمام متولیان رسمی دین، برای رفع شبهه تحجر از دامان اعتقادات مورد قبول‌شان، صراحتا برعلیه این اقدامات موضع‌گیری کنند. اگر کنار رفتن روسری یا برداشتن آن باعث می‌شود برای حفظ ایمان مردم احساس خطر کنند، تهدید جان کودکان دختر و حفظ آبروی دین‌شان از برچسب تحجر و تروریسم، موضع‌گیری قاطع‌تری را می‌طلبد.

۳. اگرچه دیر هم شده، اما دستگاههای امنیتی وقضایی اگر هم تاکنون ظاهراً به این موضوع ورود نکرده‌اند، باید به طور جدی و سریع به این موضوع وارد شوند. عاملان و مهمتر از آن منشاء عقیدتی و صاحبان این باورها را شناسایی کرده بدون هیچ ملاحظه‌ای به جامعه معرفی و البته مجازات کنند. باید مشخص شود چه کسانی واقعا « علیه امنیت ملی» اقدام می‌کنند. توضیحات این دستگاه‌ها تاکنون دست‌کم نمایندگان مجلس را که قانع نکرده است.

۴. وزارت آموزش و پرورش، شخص وزیر و به ویژه حراست آموزش و پرورش ضمن محکومیت رسمی این حمله‌ها، باید گزارشی از اقدامات عملی خود در سه ماه گذشته برای مقابله با حمله‌ به مدارس و حفاظت از جان و سلامت روان دانش‌آموزان که از وظایف اصلی آنان است، ارائه کنند. حراست ها باید مشخص کنند که در شرح وظایف‌‌شان به جز برخورد و پرونده سازی برای معلمان منتقد و معترض، حراست از جان دانش‌آموزان نیز جایی دارد یا خیر؟

۵. وزارت آموزش و پرورش ضمن اعلام موضع و پیگیری‌های قضایی، اعلام کند چه برنامه‌هایی در راستای ایجاد جایگاهی ارزشمند برای زنان و دختران در مدرسه، خانواده و جامعه دارد؟

۶. دستگاه‌های تبلیغاتی رسمی، به ویژه رادیو و تلویزیون که برای مسائلی بسیار کم‌اهمیت‌تر -البته در کشورهای اروپایی و آمریکا- ده‌ها خبر و تفسیر تهیه می‌کنند و صدها بار از شبکه‌های مختلف، پخش می‌کنند؛ اگر به راستی با این تفکرات واپس‌گرایانه، مرزبندی دارند، ضروری است ضمن تشریح و روشنگری دقیق موضوع و البته پیگیری آن، ریشه‌های فکری آن را نیز روشن کنند.

۷. جدای از نهادهای رسمی حکومتی، تمامی شهروندان به طور عام و والدین و نهادهای صنفی و مدنی به صورت خاص باید در این باره موضع‌گیری و علیه برهم زنندگان امنیت فرزندان‌شان و کل جامعه، اقدامات قانونی و اعتراضی لازم را انجام دهند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *