در انتظار روز جهانی دیگری با نام «روز جهانی انقلاب زنانه»
به مناسبت هشتم مارچ، روز جهانی زن
در آستانه «روز جهانی زن» هستیم، اما امسال اگر ما همچنان فقط از تاریخچه آغازین روز هشتم مارس بگوییم و سخنان رهبران فمنیستی قرن نوزدهم و بیستم را تکرار کنیم، بی تعارف شبیه آخوندهایی می شویم که هیچ حرفی ندارند جز این که قصه ی زندگی امامان خود را تکرار کنند و اشک مردم را در آورند.
همانطور که در فلسفه به ثبت رسیدن «روز جهانی زن» آمده: «این روز فرصتی ست برای همه ی کوشندگان راه آزادی و برابری زنان تا در مورد مسایل جاری و آینده ی کوشش های خود در مورد حقوق زنان سخن بگویند و تصمیم گیری کنند.»
و امسال چه مساله ای برای کوشندگان راه برابری و آزادی زنان (اعم از زن یا مرد) مهم تر از سخن گفتن و تصمیم گرفتن درباره جنبشی ست که با شعار «زن زندگی آزادی» شروع شد و به درستی «اولین انقلاب زنانه در جهان» نام گرفت. و مهمتر آن که این انقلاب زنانه، فرهنگی ست و نه سیاسی و اقتصادی اما در مبارزه ای شکوهمند است، با یکی از خشن ترین حکومت های جهان.
بیش از چهار دهه حکومت اسلامی بر اساس قوانینی مذهبی ابتدا تمام برابری های انسانی زن ایرانی را از او گرفت؛ تا از او نیمه انسانی قرون وسطایی بسازد. نیمه انسانی که حتی اگر بخواهد قادر نخواهد بود همچون مردان مدعی حقوق و خواست هایی سیاسی و یا اقتصادی باشد؛ سهل است، او حتی قادر نبود درباره ساده ترین حق زندگی اش که آزادی پوشش باشد تصمیم بگیرد. حکومت اسلامی درست بلایی را بر سر زنان ایران آورد؛ که برده داران قرون وسطا بر سر بردگان خود می آوردند. زن ایرانی از دید حکومت اسلامی همان تفاوتی را با مرد دارد که تفاوت برده با انسان آزاد از دید برده داران.
زنان و مردان با هوش ایرانی اما راه مبارزه با چنین حکومتی را به خوبی دریافته اند: توسل به فرهنگ ملی ـ ایرانی خودشان. همان فرهنگی که حکومت اسلامی «طاغوت»اش نامید و پس از 43 سال هنوز از شنیدن نام اش می هراسد و از وحشت نشانه های ملموس و غیر ملموس اش را به ویرانی می کشد.
به باور من در چنین شرایطی مهم ترین تصمیمی که ما زنان و مردان ایرانی باید بگیریم این است که در هر گروه و سازمانی که هستیم و با هر عقیده و مرام و باوری که داریم بر این عنوان «انقلاب زنانه» تاکید کنیم. نباید از این نام ترسید. انقلاب زنانه، به معنای حذف مردان نیست، هیچ ربطی هم به این که شاه یا رییس جمهور ایران زن باشد یا مرد ندارد. اما می تواند سازنده ی پایه های آزادی و دموکراسی سرزمینی باشد که اختیار و انتخاب را حق مسلم انسان می داند.
در این روزهای حساس نگذاریم «انقلاب زنانه» ایران زیر پوشش کلمات و عناوینی فریبنده از مسیر خود بیرون رفته و به امید رسیدن به آب (همچون انقلاب 57) کارش به سراب بکشد.
باید هر کدام به سهم خود کمک کنیم تا این انقلاب به بار بنشیند و اگر که به بار بنشیند روز جهانی دیگری را به زنان جهان هدیه خواهد کرد: روزی به نام «روز جهانی انقلاب زنانه». روزی که سازمان ملل متحد درباره اش می نویسد: به منظور بزرگداشت زیباترین و نیک ترین زنان و مردان ایرانزمین که به جرم آزادی خواهی، مورد تجاوز قرار گرفتند، نابینا شدند، مسموم شدند و کشته شدند اما بالاخره توانستند آزادی و دموکراسی را به یک سرزمین هدیه کنند.