رئیس جامعه پزشکان متخصص داخلی: مهاجرت پزشکان روز به روز بیشتر میشود/
رئیس جامعه پزشکان متخصص داخلی ایران میگوید تصمیمگیران فکر میکنند کمبود پزشک را با پزشکان سهمیهای جبران میکنند، در صورتیکه پزشکان سهمیهای، کسانیکه نفر آخر هستند اما سر کلاس پزشکی مینشینند سواد پزشکی ندارند و دانش پزشکی افت میکند، درصورتیکه بهترین پزشکان ما دارند مهاجرت میکنند.
بر اساس ابلاغیه هیئت وزیران مصوب ۲۹ فروردین ۱۴۰۲ در بخش خصوصی ویزیت پزشکان عمومی ۹۰ هزار تومان، ویزیت پزشک متخصص ۱۳۵ هزار تومان، ویزیت پزشک فوقتخصص ۱۷۲ هزار تومان، ویزیت متخصص روانپزشکی ۱۷۹ هزار تومان، ویزیت فوق تخصص روانپزشکی ۲۰۴ هزار تومان، نرخ ویزیت کارشناسان ارشد پروانهدار در رشتههای پیراپزشکی ۷۳ هزار تومان و ویزیت کارشناسان این رشتهها ۶۳ هزار تومان تعیین شده است.
دکتر ایرج خسرونیا، رئیس جامعه پزشکان متخصص داخلی ایران درباره وضعیت جامعه پزشکی و مهاجرت پزشکان به خبرآنلاین میگوید: «این تعرفهها مطابق با تورم جامعه نیست، امروز تورم حدود ۵۰ درصد است درصورتیکه تعرفه پزشکان حدود ۲۰ درصد اضافه شده است، جامعه پزشکی معتقد است تعرفهها باید به سود مردم باشد، یعنی وقتیکه تعرفهها کم است مردم ضرر میکنند چراکه پزشکان مجبور میشوند با افزایش ویزیت بیمار هزینههای مطب را جبران کنند، این کار به ضرر مردم میشود. بیمارستانهای خصوصی یکی یکی ورشکسته میشوند، بهخصوص بیمارستانهای درجه سه و چهار، چراکه قادر نیستند درآمد خودشان را حفظ و هزینهها را تامین کنند. بیمارستان دولتی هم ضرر میکنند چراکه آنها هم باید بخشی از حقوق کادر درمان و کارمندان را از ارائه خدمات پزشکی تامین کنند بودجهای که برای آنها در نظر گرفته میشود جوابگوی هزینههای آنها نیست، با این وجود این تعرفهها به ضرر همه است.»
او ادامه میدهد: «بهدلیل همین تعرفههای پزشکی است که مهاجرت پزشکان روز به روز بیشتر میشود، یک پزشک بعد از چهل سال درس خواندن و نبود درآمد کافی انگار باید چیزی از جیب خودش هم برای درمان هزینه کند، درنتیجه به کشورهای اطراف ایران مهاجرت میکند و با درآمد چهار پنج برابری مشغول به کار میشود. درحالی با تعرفههای جدید یک پزشک فوق تخصص برای ویزیت سه دلار درآمد دارد که در افغانستان، عراق، پاکستان و سوریه، درآمد پزشک برای ارائه خدمت بیش از ۱۰ دلار است، در نتیجه پزشک متخصص به کشور دیگر مهاجرت میکند، آنهایی هم که نمیتوانند مهاجرت کنند تغییر شغل میدهند. تعرفهها باید طوری باشد که تعداد پزشکان کم نشود، البته تصمیمگیران فکر میکنند کمبود پزشک را با پزشکان سهمیهای جبران میکنند، درصورتیکه پزشکان سهمیهای، کسانیکه نفر آخر هستند اما سر کلاس پزشکی مینشینند سواد پزشکی ندارند و دانش پزشکی افت میکند،درصورتیکه بهترین پزشکان ما دارند مهاجرت میکنند.»
خسرونیا بیان میکند: «قرار نیست هزینه ارائه خدمت را مردم پرداخت کنند، وقتی از تعرفه صحبت میشود پرداخت آنها به عهده سازمانهای بیمهگر است که باید ۸۰ درصد تعرفهها را در هم در بخش خصوصی و هم در بخش دولتی پرداخت کنند، منتهی سازمانهای بیمهگر فقط از مردم پول میگیرند، ما نمیگوییم تعرفهها زیاد شود و از جیب مردم هم پرداخت شود، بلکه سازمانهای بیمهگر وظیفه پرداخت دارند، بهنظرم اصلاً ارتباط مالی پزشک و بیمار نیاز نیست، وقتی یک بیمار وارد مطب میشود باید کلیه هزینههای آن را بیمهها پرداخت کنند. امروز بهقدری وضعیت خراب هست که مردم نمیتوانند هزینهها را پرداخت کنند، از طرفی بیمهها به آنها کمک نمیکنند، لذا وقتی بیمار قادر به پرداخت هزینههای درمان نیست دچار عوارض میشود، یک بیمار مرض قند که نتواند هزینههای درمان را پرداخت کند کلیه و چشم او هم از کار میافتند، بنابراین هزینههای درمان مجدد افزایش پیدا میکند.»