سازمان همکاریهای شانگهای و قراردادهای تجاری با کشورهای جهان میتواند اهرم فشار مناسبی در اختیار چین قرار دهد
قیمت فروش هر دلار آمریکا بار دیگر در بازارهای ایران به آستانه ۵۵ هزار تومان رسید، تا نخستین واکنش بازار ارز به سخنان ابراهیم رئیسی در مورد تشکیل قرارگاهی برای قطع بندناف اقتصاد ایران به دلار افزایش قیمت باشد.
ابراهیم رئیسی روز جمعه ۸ اردیبهشتماه در سفر به خوزستان تصریح کرده بود: «دبیرخانهای برای تغییر نوع مبادلات ارزی ما تعریف شده تا بندناف مبادلات ارزی ما از دلار قطع و با ریال انجام شود.»
سخنان رئیسی به نظر میرسد تاییدی بر شایعه تغییر سیاستهای ارزی جمهوری اسلامی در تبعیت از سیاستهای ارزی دولت چین و روسیه است.
این اظهارات یک روز پس از آن بیان شد که پایگاه خبری راشاتودی در خبری مدعی شد آرژانتین و چین قرارداد سوآپ ارزی باهدف کنارگذاشتن دلار از مبادلات دو کشور امضا کردند که بر اساس این قرارداد، بعد از این دو کشور مبادلات خود را با یوان انجام میدهند. طرحی که پیشتر مقامهای دولت سیزدهم تحت عنوان تبادل مبادلات با ارز منطقهای وعده داده بودند.
هفتم اردیبهشت «ژانگ مینگ»، دبیرکل سازمان همکاری شانگهای، در مورد چگونگی کنارگذاشتن دلار از طرف سازمان همکاری شانگهای گفته بود به دنبال تسویهحساب میان اعضای خود با ارزهای ملی بهجای دلارند، خبری که رسانهها از آن بهعنوان پایانی بر سلطنت دلار یاد کردند، اما به نظر میرسد این تحولات، بیشتر ابزاری در جنگ اقتصادی میان چین و آمریکا است.
اما روزنامه دنیای اقتصاد در گزارشی رویای «دلارزدایی» از اقتصاد ایران را به سراب تشبیه کرد و نوشت وضعیت نامناسب اقتصاد ایران، بهجای آنکه سبب حرکت اقتصاد به سمت طرحهای اقتصادی علمی و آزمایششده شود، بدل به بستری برای راهحلهایی بدلی و غیرقابلانجام شده است.
مسئله حذف دلار از اقتصاد ایران از طرف اکثر اقتصاددانان نسخهای ناممکن ارزیابی شده است. به نظر میرسد تداوم رشد بیرویه قیمت دلار و تاثیر تورمی آن بر اقتصاد ایران، این تصور را میان مدیران اقتصادی دولت ایجاد کرده که در صورت انجام مبادلات مالی با ارزهایی غیر از دلار تورم در بازارهای اقتصادی ایران مهار شده و تاثیر تحریمها کنترل میشود.
این در حالی است که دلار همچنان سهم بیش از ۵۸ درصدی از کل ذخایر ارز خارجی جهان را در اختیار دارد و نزدیک به ۹۰ درصد معاملات بینالمللی با دلار انجام میپذیرد، موضوعی که سبب میشود ایده حذف دلار برای بسیاری از کشورها حداقل در کوتاهمدت ناممکن به نظر بیاید.
رویای کنترل تورم با حذف دلار نیز بر اساس تجربه گذشته اقتصاد ایران از پیش شکستخورده است، به این دلیل که ارزش پول ملی صرفا در ارتباط با نرخ دلار یا تحریم نیست، نرخ همه ارزها در جهان برابر ریال، تابع وضع اقتصاد ایران و شرایطی است که فساد ساختاری و رکود و تورم دامن آن را گرفتهاند.
ضمن آنکه کارشناسان اقتصادی بر این باورند سیاست حذف دلار از مبادلات تجاری ایران به معنای پذیرش حذف بخش مهمی از مبادلات تجاری با کشورهای اتحادیه اروپا و دیگر کشورهایی است که هنوز به بازی جایگزینی یوان چین در مبادلات فیمابین تن ندادهاند.
سخنان ابراهیم رئیسی نیز بیش از آنکه مبتنی بر استراتژی اقتصادی باشد، بازی در جبهه سیاسی چین و روسیه است.
در ماههای اخیر، با افزایش قراردادهای چین با کشورهای مختلف که بر اساس آن، توافق بر سر جایگزینی یوآن چین بهجای دلار حاصل شده، سبب شده است کارشناسان اقتصادی غربی تاکید کنند هدف چین هنوز حذف دلار نیست، بلکه تلاش میکند در جنگ اقتصادی درپیشگرفته با آمریکا ریسک مبادله با دلار و امکان کمبود نقدینگی دلار را در اقتصاد خود به حداقل برساند.
از این رو، سازمان همکاریهای شانگهای و قراردادهای تجاری با کشورهای جهان میتواند اهرم فشار مناسبی در اختیار چین قرار دهد.
در این میان، جمهوری اسلامی با اقتصاد شکننده خود و پول ملی بیارزش و تحریمهای بینالمللی نمیتواند خوشبین به این باشد که کشورهای طرف قرارداد و حتی شرکتهای بزرگ چینی و روسی، حاضر به مبادلات تجاری با ریال شوند یا حاضر به معامله با روبل و یون با جمهوری اسلامی باشند.
از سویی دیگر، این تصمیم نظام در کنار همکاری با روسیه در جنگ اوکراین، ایران را به طور کامل تابع سیاستهای اقتصادی و سیاسی روسیه و چین خواهد کرد و ریسک بسیار بالایی در پی خواهد داشت، چرخشی که سبب شده است شانس بازگشت به توافق برجام و احیای روابط با اروپا و آمریکا به کمترین میزان ممکن برسد.