شارمین میمندینژاد، بنیانگذار خیریه «جمعیت امام علی» در نخستین مصاحبهاش بعد از آزادی از زندان و خروج از کشور، از کودکان آسیبدیدهای میگوید که در ساختارهای نظام تبدیل به نیروی سرکوب سپاه پاسداران و نهادهای امنیتی در اعتراضهای مردمی میشوند.
آقای میمندینژاد در گفتوگو با بهمن کلباسی، گزارشگر بیبیسی فارسی در نیویورک، توضیح میدهد که چگونه یافتهها و گزارشهای این جمعیت درباره دست داشتن بخشهایی از حکومت در شبکههای قاچاق مواد مخدر و تجارت جنسی دختران زنگ خطر را برای نهادهای حکومتی به صدا درآورده و باعث برخورد با این خیریه شد.
او از خوراندن دارو به او و دیگران در زندان، تهدید اعضای خانواده و بازجوییهای خشن و دادگاه «تفتیش عقایدی» گفت که در نهایت به انحلال این جمعیت خیریه و محروم کردن هزاران کودک از خدمات آن منجر شد.
جمعیت امام علی سال ۱۳۷۸ در وزارت کشور ایران ثبت شد و پیش از انحلال یکی از بزرگترین و پرآوازهترین نهادهای غیردولتی بود که برای حمایت از کودکان و خانوادههای فقیر و زنان سرپرست خانواده فعالیت میکرد.
اوایل تیرماه ۱۳۹۹ دفتر این جمعیت بعد از دو دهه فعالیت پلمب شد و شارمین میمندینژاد و دو نفر دیگر از مدیران آن بازداشت شدند. آقای میمندینژاد ۱۲۹ روز در بازداشت بود و اواخر همان سال، دادگاه رای به انحلال جمعیت امام علی داد.
در این گزارش بخشی از روایتها و دیدگاههای شارمین میمندینژاد را درباره فعالیت جمعیت امام علی و دلایل برخورد با آن را مرور میکنیم که در مصاحبه با بهمن کلباسی، خبرنگار بیبیسی فارسی در نیویورک مطرح شد.
«حکومت میخواهد مالک همه چیز باشد»
آقای میمندینژاد میگوید اولین مطالب علیه جمعیت امام علی را روزنامه کیهان و شخص حسین شریعتمداری، مدیر مسئول و نماینده رهبر جمهوری اسلامی در این موسسه نوشت و رسانههای حکومتی دیگر هم این خیریه را هدف حمله و اتهام قرار دادند.
او میگوید با وجود شکایت جمعیت امام علی و محکوم شدن حسین شریعتمداری برای اولین بار در دادگاه، مخالفان این جمعیت در داخل حکومت توانستند در حوزههای نفوذ اصلی خود، یعنی دادگاههای امنیتی، جلوی فعالیت این خیریه برای «جامعهسازی و حرکت مردمی و مدنی» را بگیرند.
به گفته آقای میمندینژاد «توهم خدا پنداری حکومت که ما مالک همه چیز هستیم»، به جایی رسید که «یا باید جمعیت امام علی ملک ما باشد و بر ادبیات ما بگردد یا دیگر آن را برنمیتابیم».
او میگوید حکومت هر گونه گزارش درباره معضلات اجتماعی را با انگ «سیاهنمایی» رد میکند، در حالی که وضعیت به مرحلهای رسیده که «طبقه متوسط هم به دلیل ناکارآمدیهای سیاسی و اقتصادی در حال فروپاشی است.»
«شبکه مواد مخدر از توزیع نان هم قویتر عمل میکند»
یکی از مسائل حساسی که جمعیت امام علی درباره آن تحقیق میکرد و آقای میمندینژاد هم در سخنرانیهای خود در ایران به آن اشاره کرده، وضعیت مشکوک توزیع مواد مخدر در مناطق محروم و فقیرنشین به ویژه میان کودکان بود.
موسس جمعیت امام علی به بیبیسی فارسی گفت که این خیریه شاهدی بر ناکارآمدی بخشهایی از سیستم بود که «قطعا در توزیع و فروش مواد مخدر دست دارند.»
او میگوید این شبکه «از توزیع نان در ایران هم قویتر و بهتر عمل میکند، مواد به سرعت و به راحتی به دست مشتری میرسد و بسیاری جاها حتی فکر میکنید که مواد مخدر سوبسید دارد».
او می گوید یکی از دلایل برخورد با جمعیت امام علی گزارشهایی بود که این خیریه با تصویربرداری و مستندسازی از این بحران به وزارت کشور و نهادهای امنیتی ارائه داده بود.
به گفته آقای میمندینژاد بعد از دستگیری او و مدیران جمعیت، ماموران امنیتی تمام آرشیو صدا و فیلمهایی را که درباره این تحقیقات وجود داشت، با خود بردند.
آقای میمندینژاد میگوید برآوردش این بوده که در سال بیش از ۳۰ میلیارد دلار فقط درآمد مصرف مواد مخدر بوده است.
او از روندی تکراری میگوید که در آن بعد از هر جنبش یا اعتراضی، سرکوب و آسیبدیدگی و سرخوردگیهای اجتماعی جوانان رخ میدهد و بعد از آن بلافاصله توزیع گسترده مواد مخدر صورت میگیرد.
موسس جمعیت امام علی در توضیح نمونهای از شیوه عملکرد «کاسبکاران» مواد مخدر در داخل سیستم و نظام میگوید: «ما میدیدیم که وقتی مواد مخدر وارد یک محله میشود، آن محله «قرمز» میشود، قیمت خانههای آن سقوط میکند، و بعد یک نفر میرود تمام آن خانهها را میخرد. بعد میبینید که آدمهای آسیبدیده را کوچ میدهند تا کاربری محله را با ساختن برج و بارو عوض کنند و با این کار قیمت مسکن در آن محل دوباره بالا میرود. این رد پا در همه جا دیده میشود، در حوالی کرج، در کرمان و در مشهد دیده میشود؛ ردپای حضور مواد مخدر برای کاسبی از مردم.»
موسس جمعیت امام علی که محور فعالیتش حمایت از کودکان آسیبدیده بود، به عنوان نمونهای دیگر از سوء استفاده سازمان یافته از کودکان در ایران به وضعیت زبالهگردی اشاره میکند و میگوید بر اساس آماری که در اختیار داشتند درآمد پیمانکاران زبالهگردی – که نیروی اصلی کار آن را کودکان تشکیل میدهند – حدود شش هزار میلیارد تومان بوده است اما «از این درآمد فقط ۱۲۰ میلیارد به شهرداری داده میشود. بقیهاش کجا میرود؟ پول مواد مخدر کجا میرود؟»
تجارت جنسی، صیغه کودکان و شکایت ثارالله
بهرهکشی جنسی از دختران آسیبدیده در ایران یکی دیگر از بحرانهای اجتماعی است که جمعیت امام علی به آن اعتراض داشت.
آقای میمندینژاد میگوید تجارت جنسی دختران آسیبدیده در مکانهایی مانند اطراف امامزادهها به شکل صیغه کودکان انجام میشود:
«میبینید که کنار یک امامزاده دفتر ازدواج و طلاق است و همزمان بعضی از نهادها و خیریههای وابسته به آقایان هم در این فضاها حضور دارند چون صیغه را امر با برکتی میدانند. دیدیم که نوعی توریسم فحشا در کشور دارد اتفاق میافتد.»
او از کودکی میگوید که «حدود ۲۰ بار در این ازدواجها به فروش رسیده، جابجا شده، آسیب دیده، باردار شده و سقط کرده است.»
جمعیت امام علی این گزارشها را برای بخشهایی از دولت و مجلس میفرستاده غافل از آن که «همان آقایانی که دارند این فضاها را ایجاد میکنند زودتر گزارشهای ما را میخوانند، زودتر خبردار میشوند و زودتر برای آسیب زدن به ما برنامهریزی میکنند.»
استفاده از کودکان در سرکوب
در جریان اعتراضهای گسترده بعد از کشته شدن مهسا امینی، صدها نفر از اعضا و هواداران جمعیت امام علی در بیانیهای به استفاده از کودکان در سرکوب مردم انتقاد کردند و گفتند: «از برخی کودکان میشنویم که همکلاسیهایشان را با دادن چند کیسه آذوقه، برای سرکوب به خیابان فراخواندهاند تا نه از حق خود، که از ناحق به دفاع برخیزند.»
شارمین میمندینژاد در مصاحبه با بیبیسی فارسی از ساختارهایی در حکومت ایران گفت که کودکان آسیبدیده را به نیروهای سرکوب تبدیل میکند:
«وقتی کودکی مکرر هدف آسیبهای اجتماعی قرار میگیرد و حمایت نمیشود، وارد ساختارهایی مانند زندان میشود… ما در دورهای متوجه شدیم که آقایان دارند از این ساختارها استفاده میکنند و از آنها نیرو [برای سرکوب] میگیرند، وقتی این بچه وارد چنین ساختارهایی میشود، و من او را ندیدهام و به او کمک نکردهام، راحتتر در صورت من ساچمه میزند.»
آقای میمندینژاد میگوید شاکی پرونده او قرارگاه ثارالله سپاه پاسداران است که «بخشی از نیروهای سرکوب آن هیچ گونه انصاف و انسانیت و اخلاقی ندارند و از آن عبور کردهاند. این بخش در آن ساختارها بزرگ شدهاند و پرورش یافتهاند، در ساختارهایی که ما حضور نداشتیم.»
قرارگاه ثارالله سپاه تامین امنیت پایتخت را بر عهده دارد و نقشی اساسی در سرکوب اعتراضها ایفا میکند.
«بنیادهای کاسبکارانه احساس خطر کردند»
موسس جمعیت امام علی با طرح و توضیح این معضلات اجتماعی ریشه مخالفت جمهوری اسلامی با نهادهای مستقل را در عملکرد آنها در موارد زیر خلاصه میکند:
«ناظر شدن جمع مطالبهگر جوان بر بیکفایتیهای حکومت تغییر الگوهای مفهومسازی که نظام به عنوان الگوهای معنوی برای خودش تصاحب کرده و اتفاقا با همانها معنویت در حال از دست رفتن است.
تلاش برای جامعهسازی در مقابل فضای قبیلهای که خواست بخشی از حاکمیت است»
به گفته آقای میمندینژاد حکومت تلاش میکند افراد را «در هپروت تفکر خودش غرق کند و وانمود کند که اوضاع خیلی خوب است و ما همه بهشتی هستیم، در حالی که ما همه داریم جهنم شهرمان را میبینیم.»
او میگوید دلیل اصلی برخورد با نهادهای اجتماعی مانند جمعیت امام علی این است که «کاسبکاران دینی که به فکر بقا و ادامه حکومت خود هستند از این حمایتها و حرکتها خوششان نمیآید.»
در بخشی از حکم انحلال جمعیت امام علی، این خیریه به تلاش برای تخریب نهادهای قدرتمند حکومتی مانند کمیته امداد، ستاد اجرایی فرمان امام، بنیاد مستضعفان و آستان قدس رضوی متهم شده است.
آقای میمندینژاد میگوید چنین اتهامی به معنای آن است که «یک جمع بسیار کوچکی که نه سرمایه و نه قدرت این نهادها را دارد، نه چیزی را غصب کرده و نه توانایی غصب دارد، با جاهایی مقایسه میشود که فقط اسم دین را دارند، در حالی که از عمل به دین واهمه دارند.
این بنیادهای کاسبکارانه دیگر هیچ نسبتی با فقرا ندارند. اقبال به ما باعث شد که نهادهای حکومتی احساس خطر کنند.»
خوراندن دارو در زندان
آقای میمندینژاد درباره سختترین تجربیات خود در مدت ۱۲۹ روز بازداشتش به «بحران دارویی» در زندان اشاره میکند.
او میگوید علاوه بر داروهایی که در غذاها میریختند زندانیان را وادار میکردند که داروهای اعصاب مانند ضد اضطراب و افسردگی یا داروی خوابآور مصرف کنند و ناگهان این داروها را قطع میکردند. چنین وضعیتی «مرا دیوانه میکرد که در خیلی از آدمها دیدیم یا به خودکشی میکشاند که آن را هم دیدیم یا زندانیان را وادار به اعتراف اجباری میکرد.»
او میگوید احساس میکرده حتی روانپزشک بیمارستان بقیهالله (متعلق به سپاه) تلاش میکرده او را تخلیه اطلاعاتی کند و نقاط ضعفش را در اختیار بازجوها قرار دهد.
همزمان با بازداشت آقای میمندی، زهرا رحیمی همسر او هم که مدیرعامل جمعیت امام علی بود، دستگیر شده بود و این مسئله فشار روانی شدیدی روی او گذاشته بود:
«من همواره دچار این توهم بودم که همسرم الان کجاست و چطور است. مرتب در ذهن من کرده بودند که همسرت را میگیریم و به خانه امن میبریم… بعضی اوقات با انواع داروهایی که میدادند آنقدر حالم بد میشد که جلوی دوربین [بازجویی] خودزنی میکردم.»
آقای میمندینژاد میگوید بحرانهای دارویی زندان هنوز او را رها نکرده است: «وقتی کسی از زندان بیرون می آید همه فکر میکنند آزاد شده اما فشارهای بسیار مرگبارتری برایش به وجود میآید. مکرر من و خانوادهام را تهدید کردند. این تهدیدها در رسانههایشان هم بود، و بعد هم که شاهد ویران کردن جمعیت امام علی به چشم خودمان بودیم.»
با وجود این موسس جمعیت امام علی میگوید تعداد زیادی از داوطلبان جمعیت -هر چند نه با عنوان رسمی- همچنان در ایران مشغول به کار هستند و کسانی هم که از ایران خارج شدهاند تلاش میکنند به آنها کمک کنند.
او دلیل اصلی خروج خود از کشور را تلاش برای ادامه فعالیت جمعیت امام علی خارج از ایران عنوان میکند و میگوید «با وجود آن که حکومت به دنبال این بود که اسم و رسم جمعیت را که در جامعه بینالملل هم شناخته شده است، بگیرد و به انحصار خود درآورد، اما ما موفق شدیم جمعیت را به خارج از کشور منتقل کنیم.»
جمعیت امام علی یک سال بعد از تشکیل و ثبت در ایران در شورای امور اقتصادی و اجتماعی سازمان ملل متحد عضو شده بود.
آقای میمندینژاد میگوید با وجود تمام سختیها و ملامتها بعد از جدا شدن از کودکانی که «عاشقانه دوستشان داشتیم» و به خاطر آسیبهای شدید و کمرشکنی که در این مدت مردم ایران دیدهاند، تلاشها باید ادامه پیدا کند «با این امید که معجزه آزادی سرزمینمان روزی اتفاق بیفتد.»
بی بی سی