بلندگوهای نفرت‌پراکنی؛ علیرضا زاکانی، بسیجیِ سرکوبگر، شهردار تهران

By | ۱۴۰۲-۰۴-۲۷

در دو دهه گذشته، فرمولی برای رسیدن به مدیریت‌های میانی و حتی ارشد و نمایندگی مجلس شورای اسلامی در جمهوری اسلامی باب شده است که در کارنامه عمده نمایندگان فعلی مجلس و مدیران ارشد دولتی و اجرایی دیده می‌شود؛ پرخاش‌گری‌های بی‌دلیل همراه با خشونت کلامی ساختارشکنانه، تهمت زدن به زمین و زمان، سردادن شعار پوپولیستی و بی‌نتیجه، اتهام زدن به هر مسوولی که با انتخابات سرکار آمده باشد، حضور پررنگ و با تریبون در هر اجتماعی که علیه خواست عمومی مردم تشکیل می‌شود، وارونه‌نمایی خواست مردم، تکرار اغراق‌آمیز اظهارات آیت‌الله «علی خامنه‌ای»، رهبر جمهوری اسلامی برای پیش‌برد اهدافی خاص و البته مدعی اتصال بی‌نهایت به نهادهای قدرت. نمونه شناخته شده آن‌ها، «علی‌رضا زاکانی»، شهردار فعلی تهران است.

پرخاش‌گر، فحاش، مدعی؛ الگوی دانشجویان بسیجی

علیرضا زاکانی ۱۲ اسفند ۱۳۴۴، در شهرری، منطقه‌ای در جنوب تهران متولد شده است. او که پس از جنگ هشت ساله ایران و عراق در دانشگاه علوم پزشکی تهران تحصیل کرد و تا تخصص پزشکی هسته‌ای را گرفت، یکی از مدیران شناخته شده جمهوری اسلامی است که از بسیج دانشجویی به همه جا رسید.

نام زاکانی در سال ۱۳۷۷ بر سر زبان‌ها افتاد و سپس در جریان حوادث «کوی دانشگاه تهران» در سال ۱۳۷۸، بیش از پیش چهره شد.

در زمان حمله نیروهای انتظامی و گروه‌های فشار به خوابگاه دانشجویان در ۱۸ تیر ۱۳۷۸، علیرضا زاکانی مسوول بسیج دانشگاه‌های استان تهران بود و در رویدادهای مرتبط با آن حضور داشت. او در راهپیمایی حکومتی روز ۲۳ تیر همان سال برای پایان دادن به ناآرامی‌های پس از تعطیلی روزنامه «سلام»، در کنار «حسن روحانی» سخنرانی و پس از آن به سرعت ترقی کرد.

او و «مصطفی تاج‌زاده»، معاون وزیر کشور در دولت اول «محمد خاتمی»، بارها درباره آن روزها مناظره کرده‌اند. سبک و روش زاکانی در زمان حضور در بسیج دانشجویی دانشگاه تهران، الگوی بسیاری از دانشجویان بسیجی برای چهره شدن و رسیدن به مناصب دولتی و حکومتی شد؛ تندروی، پرخاش‌گری، فحاشی، بی‌پروایی، مدعی و در موارد بسیاری، چماق‌به‌دستی!

زاکانی از اواخر سال ۱۳۷۷، مسوول بسیج دانشجویی دانشگاه‌های استان تهران بود و از ۱۳۷۹ تا ۱۳۸۲ مسوول سازمان بسیج دانشجویی کشور شد.

شهردار کنونی تهران در سال ۱۳۶۲ دیپلم گرفت. او در دانشگاه علوم پزشکی تهران تغییر رشته داد و از دستیاری کودکان به پزشکی هسته‌ای رفت و با سه بار مشروطی، مدرک خود را گرفت. برخی دلیل تغییر رشته او را به ارتباطات خاصش نسبت داده‌اند. خودش گفته که این تغییر رشته با توصیه مسوولان دانشگاه اتفاق افتاده است.

زاکانی که سه بار مشروطی در دانشگاه را رد کرده و به دانشجویان «دانشگاه شریف» گفته بود: «من یک ترم مشروطی داشتم و با افتخار این را اعلام می‌کنم. در آن هنگام دو بچه داشتم و با غیرت مسافرکشی می‌کردم. دو تجدیدی هم در زمان جنگ در دوران تحصیل داشتم. من با زد و بند درس نخواندم، تجدیدی مال مرد است!»

«روح‌الله حسینیان»، نماینده پیشین مجلس در اعتراض به غیبت‌های زاکانی در صحن علنی گفته بود: «آقای زاکانی از ابتدای مجلس به ندرت در مجلس حضور داشته‌اند، هر موقع پرسیدیم، گفته‌اند سر کلاس دکتری هستند!»

بذل و بخشش پست و مقام به داماد و اقوام داماد

زاکانی که از طیف اصول‌گرایان نزدیک به «غلامعلی حدادعادل» محسوب می‌شود، به همراه جمعی از اصول‌گرایان؛ در سال ۱۳۷۸ «جمعیت رهپویان انقلاب اسلامی» را تاسیس کرد و دبیر کل آن شد. سپس در دوره‌های هفتم، هشتم، نهم و یازدهم به لطف ردصلاحیت‌های گسترده، به مجلس شورای اسلامی راه یافت. در مجلس دهم رای نیاورد و از خرداد ۱۳۹۵ تا خرداد ۱۴۹۸، رییس «مجمع عالی بسیج کشور» شد. در سال ۱۳۸۸، او هم مانند همه اصول‌گرایان، حامی «محمود احمدی‌نژاد» بود. او در انتخابات مجلس یازدهم دوباره به پارلمان برگشت و ریاست مرکز پژوهش‌های مجلس را برعهده گرفت.

زاکانی در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۹۶ کاندیدا شد اما رد صلاحیتش کردند. صلاحیت او در انتخابات ۱۴۰۰ تایید شد ولی کاندیدای پوششی «ابراهیم رئیسی» لقب گرفت و دو روز پیش از انتخابات، به نفع رئیسی از انتخابات کنار کشید. برخی تقدیم شهرداری تهران به زاکانی را قدردانی از نامزدی پوششی او می‌دانند که از سوی حداد عادل به زاکانی هدیه شد.

انتصاب‌های او در شهرداری از روز اول پرحاشیه بوده‌اند. زاکانی در مناظره‌های انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ مدعی شد که در صورت پیروزی، بستگان خود را بر سر کار نمی‌برد اما «حسین حیدری»، دامادش را به عنوان مشاور و دستیار ویژه شهردار تهران منصوب کرد؛ هرچند که پس از انتقاد‌های گسترده، ناچار به لغو این حکم شد.

مدتی بعد و در فروردین ۱۴۰۱ گفته شد داماد زاکانی رییس هیات مدیره «هلدینگ فناوری اطلاعات بانک‌شهر» شده است. سایت «انتخاب» نوشت: «حسین حیدری به همراه همسرش، مریم زاکانی، از مدیران شرکت عمید رایانه شریف هستند که این شرکت مشتریان بزرگی چون همراه اول و شرکت ارتباطات زیرساخت مخابرات ایران دارد. هم‌چنین یکی از شرکت‌های مرتبط با حسین حیدری، شرکت ایده‌نگار عرش است.»

زاکانی در نشست ۱۵ آذر خود با دانشجویان «دانشگاه صنعتی شریف» درباره انتصاب دامادش گفت: «در حوزه فناوری تجربه‌ای داشتیم که تشخیص دادم دامادم در این‌جا می‌تواند منشا جهش شود. لذا بدون حقوق، حکم مشاور برای او زدم؛ کسی که فارغ‌التحصیل شریف است. ولی آن‌قدر شرایط بالا و پایین شد که عملا مضمون درست حرف بنده که عدم ایجاد شغل برای اطرافیانم بود، فهم درستی از آن منعکس نشد. لذا ایشان را برداشتم ولی هنوز هم ایشان در این زمینه به من کمک می‌کند.»

پیش از آن هم در این باره گفته بود: «این صحبت‌ها دروغ است و متاسفانه حیا هم نمی‌کنند و اسناد آن را نیز فتوشاپی منتشر می‌کنند.»

البته انتصاب‌های زاکانی در مجلس و در زمان ریاست در مرکز پژوهش‌ها هم پرحاشیه بوده‌اند. او برادر دامادش، «مسعود فیاضی» را به سمت مدیرکل مطالعات فرهنگی مرکز پژوهش‌ها منصوب کرد. فیاضی یکی از طراحان «طرح صیانت» است و البته در دولت رئیسی، یکی از گزینه‌های معرفی شده برای وزارت آموزش و پرورش به مجلس بود.

در الگوی زاکانی، هر فردی از نزدیکانِ نزدیکانش خوش‌خدمتی کند، به مقامی می‌رسد. در آخرین نمونه، عکاس تصویر معروف لباس‌های گِلی شهردار در سیل «امام‌زاده داوود» را سرپرست شهرداری منطقه ۱۷ تهران کرد. «رضا سیفی» پیش از آن دبیر جشنواره‌های فرهنگی، هنری و ورزشی شهرداری تهران بود.

زاکانی در حمله به سفارت بریتانیا در ایران در آذر ۱۳۹۰ هم نقش پررنگی داشت. «مهدی تهرانی»، فرمانده بسیج دانشجویی «دانشگاه تربیت مدرس» در زمان این حادثه گفته بود: «در این حمله، نیروهای بسیج دانشجویی تنها نبودند و بسیاری از نهادهای امنیتی، اطلاعاتی، سیاسی و دولتی به‌طور مستقیم و غیرمستقیم نقش داشتند. مرتضی طلایی، عضو شورای سوم شهر تهران در زمان حمله همراه بولدوزر شهرداری مقابل باغ قلهک حضور داشت و علیرضا زاکانی، اسماعیل کوثری و حمید رسایی هم از جمله نمایندگان حامیان ماجرا بودند.»

زاکانی یک روز پس از حمله به سفارت بریتانیا، با تمجید از آن گفت: «اقدام خودجوش دانشجویان در اعتراض به سفارت انگلستان برآمده از یک خشم مقدس بود.»

شهردار تهران نمونه بارز یکی از مدیران دو رو و چند رو در جمهوری اسلامی است. او مانند طیف تندرو اصول‌گرایان، مخالف هرگونه تعامل با غرب است اما دخترش در سوئیس تحصیل کرده و نوه‌اش در این کشور متولد شده است: «عملا امکان تولد کودک دخترم در ایران وجود نداشت، تاریخ تولد دو روز با امتحان آخر دخترم فاصله داشت.»

مصادره به سود تحقق اهداف انقلاب اسلامی

پر سر و صداترین اقدام اخیر زاکانی، یورش نیروهای شهرداری به «خانه اندیشمندان علوم انسانی» بود. در روز ۱۳ تیر ۱۴۰۲، نیروهای شهرداری تهران با یورش شبانه به خانه اندیشمندان علوم انسانی، سعی در تخلیه و پلمب ساختمان این مجموعه کردند.

ساعت ۱۰ شب ۱۳ تیر، معاون فرهنگی و اجتماعی شهرداری و مدیرکل مطالعات فرهنگی و اجتماعی به همراه تعداد زیادی عوامل اجرایی شهرداری تهران با در دست داشتن حکم پلمب ساختمان، اقدام به تغییر قفل‌ها و بیرون کردن عوامل اجرایی خانه اندیشمندان علوم انسانی کردند.

روزنامه «شرق» در این‌ باره نوشت: «بر اساس دستور علیرضا زاکانی، شهردار تهران، عوامل شهرداری اصرار به تخلیه و تحویل ساختمان دارند.»

به نوشته شرق، «مهدی صادقی»، مدیرکل مطالعات فرهنگی و اجتماعی شهرداری تهران به همراه تعدادی از کارمندان شهرداری با یونیفورم مخصوص در خانه اندیشمندان علوم انسانی حاضر شدند.

به گفته مدیران مجموعه، هیچ دستور و حکمی از سوی شهرداری، نه به صورت حضوری و نه رسمی ابلاغ نشده بود و فقط همان شب به آن‌ها گفته شد: «من این ساختمان را می‌خواهم.»

رییس و برخی از مدیران خانه اندیشمندان شب را در این محل گذراندند اما ساعت هفت صبح از آن‌ها خواسته شد وسایل خود را جمع کنند و از مجموعه خارج شوند. قفل درها تغییر داده شده و نگهبان مجموعه تغییر کرد. مطابق انتظار، شکایت به قوه قضاییه و کمک از پلیس هم فایده‌ای نداشت.

«امین توکلی‌زاده»، معاون اجتماعی شهردار تهران پیش از این برای زمینه‌سازی جهت مصادره خانه اندیشمندان علوم انسانی نوشته بود: «خانه اندیشمندان و عملکرد این خانه محافظان و مدافعان و پیشنهادهای بهتر برای تحقق اهداف انقلاب اسلامی در حوزه اندیشه‌ای واصل شده است. در نهایت پس از دو سال همکاری آغاز شد که خدماتی را که در انقلاب اسلامی باشد، تداوم یافته و خدمت فراگیرتری به سایر اندیشمندان داده شود.»

هم‌چنین «عبدالمطهر محمدخانی»، سخن‌گوی شهرداری تهران با وارونه‌نمایی اتفاقی که افتاده بود، مصادره خانه اندیشمندان را در جهت فعالیت همه گروه‌ها، جریانات و ظرفیت‌های دانشگاهی، نخبه‌ای و دانشجویی دانست: «رویکرد شهرداری تهران مثل همه ظرفیت‌های فرهنگی و نخبگانی شهر تهران، ایجاد یک ظرفیت و بستر برای فعالیت همه گروه‌ها، جریانات و ظرفیت‌های دانشگاهی، نخبگانی و دانشجویی است، به نحوی که با وضعیت منصفانه و عادلانه همه بتوانند از این ظرفیت‌ها استفاده کنند.»

خانه اندیشمندان علوم انسانی از ۱۲ سال پیش در پارک «ورشو» تهران فعالیت می‌کند. هدف از افتتاح خانه اندیشمندان، «همفکری و همراهی اندیشمندان در حوزه‌های مختلف علمی» عنوان شده و تاکنون برنامه‌های زیادی در حوزه علوم انسانی برگزار کرده است؛ از جمله آیین نکوداشت برای ۲۰۰ شخصیت علمی و فرهنگی شناخته شده.

اما زاکانی در واکنش به انتقادات درباره یورش نیروهای شهرداری به خانه اندیشمندان علوم انسانی گفت: «مسیر طی شده از سوی شهرداری تهران (در خانه اندیشمندان علوم انسانی) کاملا قانونی است و قرار است توسعه یابد.»

در حالی شهرداری تهران به خانه اندیشمندان علوم انسانی یورش برده است که علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی نیز در سال‌های گذشته مواضع تندی علیه علوم انسانی که در دانشگاه‌های ایران تدریس می‌شوند، گرفته است. او بارها از توسعه «علوم انسانی اسلامی» سخن گفته است.

رهبر جمهوری اسلامی معتقد است: «بسیارى از مباحث علوم انسانى مبتنى بر فلسفه‌هایى است که مبانى آن‌ها مادی‌گرى و بى‌اعتقادى به تعالیم الهى و اسلامى است و آموزش این علوم موجب بى‌اعتقادى به تعالیم الهى و اسلامى، ترویج شکاکیت و تردید در مبانی اعتقادی و دینی خواهد بود.»

بروکسل‌گیت

سفر علیرضا زاکانی، شهردار تهران به بروکسل، پایتخت بلژیک در ۲۱ خرداد ۱۴۰۲ بسیار پرحاشیه شد. او یکی از مدعوین کنگره شهرداران شهرهای بزرگ جهان در نشست بروکسل بود.

سفر رییس پیشین بسیج دانشجویی به بلژیک، انتقادهای گسترده را به همراه داشت و هم‌زمان و پس از آن سفر، تجمعات مختلفی در بروکسل برگزار شدند. او اما مانند همه اظهاراتش، در پاسخ به سوال خبرنگار شبکه «آر‌تی‌ال‌اینفو»، منکر تجمع‌های ایرانیان در اعتراض به سفر او به اروپا شد و گفت: «آن‌چه من در این‌جا مشاهده کردم، استقبال از پیشرفت‌های ما بوده است.»

با بالا گرفتن اعتراضات و انتقادات به «پاسکال اسمت»، مسوول شهرسازی و امور بین‌الملل شهرداری بروکسل به دلیل میزبانی از یک هیات ایرانی به سرپرستی شهرداری تهران، از سمت خود استعفا داد.

اما در ادامه، جمهوری اسلامی برای معترضان به سفر زاکانی پرونده‌سازی کرد. پس از سفر جنجال‌برانگیز شهردار تهران به بلژیک، یک روزنامه چاپ این کشور روز پنج‌شنبه هشتم تیر از قول دو نفر از معترضان اعلام کرد که مادران آن‌ها در ایران مورد بازجویی سنگین قرار گرفته‌اند.

این دو معترض به روزنامه بلژیکی «هااِل‌اِن» گفته‌اند یکی از همراهان علیرضا زاکانی از آن‌ها که برای مخالفت با حضورش در تجمعی شرکت کرده بودند، عکس‌برداری کرد و سپس با شناسایی آن‌ها توسط دستگاه‌های اطلاعاتی جمهوری اسلامی، مادرشان در داخل ایران ساعت‌ها توسط نیروهای امنیتی بازجویی شده است.

روزنامه هاال‌ان تصویری از «عبدالمطهر محمدخانی»، رییس مرکز ارتباطات و امور بین‌الملل شهرداری تهران را هم منتشر کرد که گفته می‌شود در این صحنه در حال گرفتن فیلم از مخالفان ایرانی است.

این دو نفر هم‌چنین گفته‌اند که ماموران امنیتی روز دوشنبه پنج تیر مادران آن‌ها را تحت شکنجه روحی قرار داده‌اند. آن‌ها از وزیر امور خارجه بلژیک انتقاد کرده‌اند که امنیت خود و خانواده‌‌های‌شان را به خطر انداخته است.

هم‌چنین «حاجا لحبیب»، وزیر خارجه بلژیک هشتم تیر در پارلمان بلژیک گفت که از سازمان امنیت داخلی این کشور خواسته است درباره عملکرد هیات ایرانی همراه با علیرضا زاکانی در بروکسل تحقیق کند. او گفت: «دو نفری که علاقه خاصی به تظاهرات [مخالفان جمهوری اسلامی در بروکسل] نشان می‌دادند و مشغول عکس گرفتن بودند، توسط پلیس ره‌گیری شدند و مشخص شد که آن‌ها جزو هیات ایرانی هستند.»

او اعلام کرد که از ایران خواسته است درباره جاسوسی تیم همراه زاکانی از اپوزیسیون جمهوری اسلامی در خاک بلژیک توضیح دهد: «من خواستار واکنش سریع ایران و هم‌چنین شفاف‌سازی در خصوص رفتار شهردار تهران در خاک خود شدم.»

سفر علیرضا زاکانی به اتحادیه اروپا در حالی انجام شد که پیش‌تر اتحادیه اروپا در اول خرداد امسال «بسیج دانشجویی» را در ارتباط با نقض جدی حقوق بشر در ایران، از جمله سرکوب خشونت‌بار اعتراضات دانشجویی در پاییز پارسال در فهرست تحریم‌های خود قرار داده بود.

او در یک تحلیل فضایی درباره این سفر در دیدار با «علی عباسی»، رییس جامعه‌المصطفی گفته است: «امسال در بلژیک با شهرداران سایر شهرها جلسه داشتیم و متوجه شدیم که چه‌قدر می‌توانیم به آن‌ها کمک کنیم و انقلاب را منعکس کنیم. ما نیازمند ارتباط و انتقال تجربیات به سایر کلان‌شهرها هستیم.»

حجاب و واگن‌های زنانه و مردانه

شهردار تهران یکی از بلندگوهای موافق حجاب اجباری است: «به هر صورت، حجاب امری قانونی و شرعی است و ما مکلفیم نظم‌پذیری جامعه را مبتنی بر این قواعد حفظ کنیم. شرایط به سمتی خواهد رفت که این اتفاق غیرقانونی جمع خواهد شد و مایه شرمندگی ما نیست بلکه افتخار می‌کنیم که با تدبیر و دقت گام بر می‌داریم.»

او هم‌چنین از یک روش سه مرحله‌ای برای مقابله با زنانی که در مترو به حجاب اجباری تن نمی‌دهند، حرف زده است: «در ۷۰ ایستگاه مترو کار ایجابیِ سنگین در رابطه با حجاب انجام دادیم. مطابق قوانین کشور در این رابطه پیش می‌رویم. مواجهه یگان حفاظت شهرداری با بی‌حجابان‌ در قدم نخست، اطلاع‌رسانی، سپس تذکر و سپس ممانعت از ورود به ایستگاه‌های مترو است.»

شهرداری تهران الگوی اصلی مدیریت شهری در ایران است؛ سابقه‌ای که از همان ایجاد بلدیه در ایران وجود دارد،‌ حتی اگر اولین بلدیه در تهران تاسیس نشده باشد. در بیش از یک قرن گذشته، هرچه شهرداران تهران کرده‌اند، بقیه شهرها هم الگو گرفته‌اند.

شاید همین توهم قدیمی باشد که علیرضا زاکانی، شهردار تهران را وادار کرده است در توجیه پرده کشیدن میان واگن زنان و مردان در قطارهای مترو پایتخت بگوید: «جداسازی واگن‌های زنان و مردان با پرده نیست بلکه یک قاب فلزی است. این مساله از تهران شروع شد اما حالا کشورهای دیگر هم این مساله را الگو قرار دادند و ما از آقایان خواهش می‌کنیم که حریم زنان را رعایت کرده و وارد واگن زنان نشوند. این صیانت از حریم زنان و خواسته خود آن‌ها است.»

بلوای جدا کردن زنان و مردان در تهران البته موضوع تازه‌ای نیست. از روزی که «محمود احمدی‌نژاد» شهردار تهران شد تا همین امروز که یکی از هواداران قدیمی‌ او، علیرضا زاکانی در خیابان «بهشت» نشسته، تلاش مدیریت شهری پایتخت برای جداکردن محیط‌های زنانه و مردانه بوده است؛ متروی زنانه، اتوبوس زنانه، پارک زنانه، آسانسور زنانه و…

جالب این‌جا است که این تلاش‌ها به اسم «تکریم زنان»، «صیانت از زنان» و «جلوگیری از مزاحمت مردان» انجام می‌شوند و با تغییر هر شهردار هم با ایده جدیدی بر همان تصمیم غلط اصرار می‌کنند.

مدیر پنهان‌کار، سربالاگو

زاکانی یکی از اشتباهی‌ترین شهرداران تهران در همه صد و خرده‌ای سال گذشته در تاریخ بلدیه بوده است. انتخاب او به عنوان شهردار تهران آن‌قدر بی‌ربط بود که شورای شهر از وزارت کشور درخواست کرد شروط و سوابق مورد نیاز برای شهردار شدن را تغییر دهد و البته این اتفاق افتاد.

«پرویز سروری»، نایب‌رییس شورای شهر تهران که هم‌چون زاکانی، عضو حزب جمعیت رهپویان انقلاب است، گفته بود: «برای حل شرط ۹ سال سابقه اجرایی، از معادل‌سازی ۱۲ سال نمایندگی مجلس زاکانی استفاده شد و در مذاکرات مجلس و دولت هم مدرک پزشکی را جزو رشته‌های مرتبط با مدیریت شهری قرار دادند تا مشکل قانونی شهردار شدن زاکانی حل شود.»

زاکانی تاکید فراوانی بر تغییر کارکرد شهرداری پایتخت دارد. او در یکی از آخرین اظهاراتش درباره کارکرد شهرداری گفته است: «به دنبال ایجاد تحول در داخل خود شهرداری بودیم و هم‌قسم شدیم این مجموعه را تبدیل به نهادی انقلابی کنیم.»

شهردار تهران یکی از مدیران جمهوری اسلامی است که بی‌پروا و به طور علنی به خواست و دغدغه عمومی بی‌توجه است؛ مثلا به عنوان شهردار تهران در روزهایی که آلودگی هوا اوج گرفته بود، بر لزوم ایجاد اطمینان برای دانشجویان جهت ازدواج و تسهیل شرایط برای آن‌ها تاکید کرد!

پنهان‌کاری از جمله رفتارهای او است. در ماجرای «املاک نجومی»، بازداشت یکی از مدیران شهرداری، حتی اعلام لیست ساختمان‌های ناایمن شهر تهران که با جان مردم سروکار دارند، علاوه بر پاسخ‌های سربالا و نامربوط، به صراحت اعلام کرده که مخالف شفافیت است: «لیست اعلام کردن (درباره ساختمان‌های ناایمن) کار اشتباهی است و اگر لیست را ارایه کنیم، از فردا کسی در شهر نمی‌ماند.»

میزان دور بودن زاکانی از موضوعات شهری تا حدی است که در بدنه جمهوری اسلامی و البته از سوی جناح راست سنتی،‌ فردی مثل «مصطفی میرسلیم»، نماینده مجلس و عضو «حزب موتلفه» درباره‌اش به روزنامه «هم‌میهن» گفته است: «به مسایل شهری ورود ندارد. در ماه‌های گذشته ایشان اشرافی به مسایل شهرداری نداشته است.»

زاکانی معتقد است مشکلات داخلی در ایران هیچ ربطی به تحریم‌ها ندارند. در یک اظهار نظر مشهور در انتخابات ۱۴۰۰ گفته بود فقط ۲۰ درصد مشکلات ایران به تحریم‌ها ربط دارند و ۸۰ درصد باقی‌مانده مربوط به «بی‌عرضگی»، «بی‌فکری» و «بی‌غیرتی» است.

چندی پیش اظهاراتش را چنین اصلاح کرد: «در زمان مناظرات انتخاباتی گفتم که مشکلات کشور ۸۰ درصد به مدیریت و ۲۰ درصد به تحریم ارتباط دارد اما حالا قائلم که میزان تاثیر تحریم کمتر از این است. از زمان حضور در شهرداری متوجه شدم که چه‌قدر می‌شود کار کرد و قبلی‌ها به بهانه تحریم کار نمی‌کردند.»

او با همین رویکرد گفت: «اگر بعد از ۴۲ سال اشکالی هست، هیچ نسبتی با اسلام و انقلاب و رهبری ندارد.»

زاکانی «روح‌الله خمینی» و علی خامنه‌ای را «امامین انقلاب» می‌داند و با همین اعتقاد، هر رفتاری دور از عقلانیت را توجیه می‌کند: «راه امروز، برگشت به اصل انقلاب اسلامی و بهره‌گیری از تبعیت ولی و امام جامعه است.»

زاکانی، خادم نهادهای انقلابی

شهرداری تحت مدیریت زاکانی مشغول خدمات‌رسانی‌های نامربوط به سازمان‌ها و نهادهایی است که هیچ ارتباطی با شهرداری تهران ندارند؛ به عنوان نمونه، او در تفاهم‌نامه‌ای با «دانشگاه امام صادق» متعهد شد برای کارکنان این دانشگاه خانه و آپارتمان بسازد.

ماجرای شهرفروشی زاکانی یکی از بحث‌های داغ کارشناسان و رسانه‌ها در ماه‌‌های گذشته بوده است. روزنامه شرق با انتشار اسنادی نوشت: «این اسناد نشان‌ دهنده آغاز جریانی غیرقانونی و هشداردهنده در تهران است. این اسناد شامل نامه‌هایی از سوی وزارت راه و شهرسازی به شهرداری است که در یک جریان بیش از یک‌ساله مدام به شهرداری تذکر داده که قانون را زیر پا می‌گذارید و بدون توجه به ظرفیت‌ها و در راستای سوداگری مسکن مشغول تراکم‌فروشی و مجوز دادن هستید.»

به نوشته شرق، این نامه‌نگاری‌ها مربوط به مصوبات «کمیسیون ماده پنج شهر تهران» در سال ۱۴۰۱ بوده‌اند: «بیشترین مصوبات مربوط به مناطق گران شهر تهران است. بیش از ۵۰ درصد از مصوبات مربوط به مناطق یک و سه و چهار و شش است و منطقه یک با ۷۲ مصوبه در صدر قرار دارد. این که عمده مصوبات کمیسیون ماده پنج به مناطق گران شهر تهران تعلق دارد، با ادعایی که می‌گوید ما می‌خواهیم برای همه مردم خانه‌سازی کنیم، در تضاد است.»

علیرضا زاکانی در پاسخ‌گو به اتهام شهرفروشی و سوءاستفاده از کمیسیون ماده پنج برای درآمدزایی به نفع شهرداری گفته بود می‌خواهد با خانه‌سازی انبوه، قیمت مسکن را ارزان کند.

او گفته بود که برای ساخت ۵۵۰ هزار واحد مسکونی در تهران با نهادهای مختلف تفاهم‌نامه امضا کرده است.

خودش حاضران سفره‌ای که با تفاهم‌نامه مسکن‌سازی «شهردار انقلابی» برای دیگر نهادهای انقلابی پهن شده را چنین فهرست کرده است:

– سازمان اوقاف: ۶۰ هزار واحد

– نهادهای نظامی: ۲۵ هزار واحد

– آموزش و پرورش: ۲۵ هزار واحد

– نیروی هوایی: ۱۵ هزار واحد

– شستا: ۱۰ هزار واحد

– بنیاد شهید: ۵ هزار واحد

– آستان عبدالعظیم: ۱۳۷۷ واحد

از سوی دیگر، او تفاهم‌نامه ۴۲ هزار میلیارد تومانی با قرارگاه «خاتم‌الانبیا»، بازوی اقتصادی – عمرانی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی امضا کرده است؛ تفاهم‌نامه‌ای که به قراردادهای مختلفی با این بزرگ‌ترین پیمان‌کار نظامی-حکومتی در جمهوری اسلامی ختم شده است. این تفاهم‌نامه حتی با واکنش منفی اعضای شورای شهر هم مواجه شد.

او درباره ارتباط شهرداری با سپاه پاسداران و قرارگاه خاتم گفته است: «قبل و بعد از آقای قالیباف هم ارتباط با سپاه بوده است و در قرارگاه خاتم انجام می‌شده است. قرارگاه خاتم به معنی بخش اقتصادی که می‌تواند پروژه انجام دهد و پروژه‌های بزرگی هم انجام می‌دهد، همه شهرداران نسبت به آن اقبال داشتند، مگر این که کسی می‌خواست برخورد سیاسی کند.»

زاکانی نشان داده است که برایش مهم نیست افکار عمومی و مردم چه توقعی از مدیران و حکومت دارند؛ به عنوان نمونه، درباره اعلام اسامی افرادی که املاک شهرداری تهران را تصرف کرده بودند،‌ گفته است: «در این زمینه ما تکلیفی نداریم و خلاف قاعده است.»

او هم مانند دیگر مدیران جمهوری اسلامی، استاد وعده‌های پوچ است؛ به عنوان مثال، زاکانی در ۲۵ آذر ۱۴۰۰ وعده داده بود: «تا دو ماه آینده معتاد متجاهر در تهران نخواهیم دید.»

اما یک سال و نیم پس از این وعده کذایی، نه تنها معتادان جمع نشده‌اند بلکه شهردار منطقه ۱۲ پایتخت گفته است: «معتادان با سرنگ و چاقو به ماموران شهرداری حمله می‌کنند.»

خرید و فروش اسلحه در دفتر شهردار تهران

سر و صدای فساد در شهرداری زاکانی خیلی زود بلند شد؛ کمتر از سه ماه پیش از دو سالگی. در اوایل خرداد ۱۴۰۲، فساد ۲۰ تا ۲۵ هزار میلیارد تومانی در دفتر شهردار تهران کشف شد؛ برابر با نیمی از بودجه سالانه شهرداری تهران. زاکانی ابتدا چنین چیزی را تایید کرد اما مدتی بعد آن را به دوره‌های قبل نسبت داد.

شهردار تهران مدتی بعد فساد ۲۰ هزار میلیارد تومانی و بازداشت چند نفر از مسوولان و کارکنان دفترش را منکر شد و ماجرا را جور دیگری تعریف کرد: «کسی که از دفتر ما دستگیر شد، درباره موضوع فساد نبود. از همان شبکه خرید اسلحه کرده بود و دستگاه‌های امنیتی آن را دنبال کردند و موضوع فساد مطرح نبود. آن برادر (دستگیر شده) بسیار خوب است و کسی که اسلحه را به او فروخته بود، به او گفته بود این اسلحه است و مجوز آن را برای‌تان می‌گیرم؛ یعنی به نوعی به امید مجوز، اسلحه را خریده بود.»

در حالی زاکانی خرید و فروش اسحله در دفترش را عادی نشان داده که ظاهرا موضوع به همین سادگی که او گفته است هم‌ نیست. حتی مصطفی میرسلیم، نماینده تهران هم آن‌ ر‌ا باور نکرده است: «خرید اسلحه در شهرداری؟ مگر شهرداری وزارت دفاع است؟ خرید اسلحه، آن هم در حد ۲۰ هزار میلیارد تومان؟ بحث۲۰ هزار میلیارد تومان در میان است، بحث خرید یک اسلحه نیست. یک اختلاسی در حد ۲۰ همت انجام شده که این فرد را به همراه سه نفر دیگر به خاطر آن دستگیر کردند. چهار نفر از دفتر شهردار تهران – علیرضا زاکانی – در ارتباط با این پرونده بازداشت شده‌اند و این رسیدگی‌ها ادامه دارد. گویا هنگام دستگیری او اسلحه‌کشی هم شده است.»

زاکانی یکی از مسوولان جمهوری اسلامی است که با بی‌مزه‌ترین و گاهی بی‌ادبانه‌ترین جملات، پاسخ سوالات را سربالا می‌دهد؛ به عنوان مثال، روز ششم تیر ۱۴۰۲ در پاسخ به شایعه استعفایش گفت: «تا چندوقت پیش دنبال حل مشکل بازی‌های رایانه‌ای بودیم، حالا دنبال حل مشکل بازی‌های شایعانه‌ای! آرزوهای خودشان را می‌گویند.»

او یا درباره خرابی پله‌برقی‌ها با پرخاش به خبرنگاری که در این مورد از او پرسید، در جواب به جای پاسخ‌گویی، خرابی پله برقی‌ها را تکذیب کرد و گفت برای خبرنگاران یک تور برگزار می‌کند تا وضعیت پله‌های برقی مترو را ببینید.

هرچند نه تنها توری برگزار نشد بلکه در هفته‌های بعد در چند مورد پیاپی، خرابی پله‌برقی‌ها منجر به مصدومیت مسافران مترو شد.

شهرداری زاکانی، دستگاه سرکوب

در اعتراضات پس از کشته شدن «ژینا (مهسا) امینی» در بازداشتگاه «گشت ارشاد»، شهرداری تهران یکی از نهادهای حاکمیتی بود که هم در سرکوب معترضان نقش داشت و هم در عصبانی‌ کردن معترضان.

سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران و روزنامه «همشهری» واکنش‌های تندی به حوادث مختلف در جریان اعتراضات داشتند. هم‌زمان با حمله تروریستی «شاهچراغ»، شهرداری تهران تصویری از «آرتین»، کودکی که تمام اعضای خانواده‌اش را در این حادثه از دست داده بود در بنر‌های متعددی با استفاده از شعر «برای»، اثر «شروین حاجی‌پور» در شهر تهران منتشر کرد. این بنر عملا مقصر حمله شاهچراغ را اعتراضات مردمی دانسته بود.

از سوی دیگر، تصویر و نام هر بازیگر، ورزشکار و چهره مشهوری که از معترضان حمایت کرده بودند، به سرعت از بیلبوردهای شهری حذف شدند. «علی دایی» و «شهاب حسینی» از این نمونه بودند.

گزارش‌های متعددی نیز در شبکه‌های اجتماعی درباره تبدیل ده‌ها ساختمان شهرداری تهران به محل بازداشت موقت مردم منتشر شدند. هم‌چنین گفته شد بسیاری از نیروهای حراست یا خدمات شهری شهرداری تهران از داخل خودروهای سازمانی شهرداری به سمت مردم معترض تیراندازی می‌کردند.

وب‌سایت «رویداد ۲۴» در آبان‌ ۱۴۰۱ در این‌باره نوشت: «در جریان اعتراض‌ها، تقریبا عمده نهادهای کشور از هر طریقی تلاش کردند نقشی ایفا کنند و به عبارتی، یک بخش کار را بگیرند؛ حتی نهادهایی که اساسا چنین وظیفه‌ای برای آن‌ها تعریف نشده بود؛ از جمله شهرداری تهران. البته این موضوع عجیبی نبود، زیرا تیم مدیریتی کنونی شهرداری تهران بیش از آن که تیم اجرایی و متخصص شهری باشد، سابقه نظامی و امنیتی دارد و نمود این مساله در بزنگاه‌هایی هم‌چون اعتصاب‌ها و اعتراض‌های مردمی خود را نشان می‌دهد.»

چندماه پیش از آن، شهرداری تهران در ماجرای اعتصاب راننده‌های شرکت واحد اتوبوس‌رانی، مینی‌بوس‌ها و اتوبوس‌های سپاه و رانندگان آن‌ها را جایگزین معترضان کرده بود.

شهرداری تهران در ماه رمضان ۱۴۰۲، در تقلیدی عجیب و غریب، ۱۰۰ نماد ماه «اسماء‌الحسنی» را با هزینه ۱۱ میلیارد تومان در تهران نصب کرد و با وجود انتقادات فراوان از این اقدام، پاسخی به آن‌ها نداد. تشابه این نماد به ساختمان موزه «آینده» در دوبی، مهم‌ترین بخش انتقادات به این کپی‌برداری ناشیانه‌ای از این اثر بود.

در اردیبهشت ۱۴۰۲، نصب بنر «در دروغگویان خیری نهفته نیست» واکنش‌های بسیاری در پی داشت. شهرداری تهران با نصب بنرهایی در سطح شهر تهران، آسیب‌دیدگان از ناحیه چشم در اعتراضات را هدف قرار داده و آن‌ها را «دروغ‌گو» خوانده بود.

هم‌چنین در جریان راهپیمایی حکومتی برای عید غدیر، هم سال گذشته و هم امسال، شهرداری تهران همه امکاناتش، اعم از اتوبوس‌رانی، مترو، آتش‌نشانی و پارک‌بانان را به کار گرفت تا در همراهی‌ با اهداف نظام، از هیچ تلاشی باز نمانده باشد.

گلوتو بمال، گیر نکنه!

یکی از فراموش نشدنی‌ترین رفتارهای سخیف زاکانی، در جریان حضور او در دانشگاه شریف ثبت شد. او با دانشجویان معترض به شکلی توهین‌آمیز و زننده حرف زد. دانشجویی خطاب به شهردار بسیجی تهران گفت: «می‌خواهیم انقلاب کنیم، نمی‌گذارید!»

زاکانی در پاسخ گفت: «آن که بچه بازی است، وقتی می‌خواهی اسم انقلاب را ببری، گلویت را خوب بمال تا در گلوی‌تان گیر نکند!»

یکی از دانشجویان با فریاد خطاب به زاکانی گفت: «این چه نظامی است که سرتا پا فساد است؟»

او در پاسخ گفت: «اصلا این‌طور نیست، نظامی که سر تا پا فساد است، امریکا است. شما تنها شعار فساد می‌دهید، من ۲۰ سال است برای مبارزه با فساد به دادگاه می‌روم. خائن کسی است که از محیط دانشگاه استفاده می‌کند و به ارکان نظام فحش می‌دهد. خائن کسی است که چاقو می‌گذارد و به درون دانشگاه می‌آید. شما گروه فشار هستید!»

پس از صحبت‌های تند شهردار تهران، تعدادی از دانشجویان به نشانه اعتراض سالن جلسه را ترک کردند که زاکانی خطاب به آن‌ها گفت: «شما گروه فشار هستید، فرار نکنید! بنشینید و بشنوید! با شعار و گروه فشار کسی به جایی نمی‌رسد.»

نکته این که در تمام سه دهه گذشته و پس از شروع جنبش دانشجویی در دهه ۷۰ خورشیدی، بسیج دانشجویی رفتارهایی که زاکانی به دانشجویان معترض در سال ۱۴۰۱ نسبت داد را انجام داده است.
رویا همایونی

ایران وایر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *