رسانههای ایران با ادبیاتی احساسی و حماسی، از انتخاب شدن «محمود خسرویوفا»، رییس کمیته ملی المپیک ایران بهعنوان «عضو هیات اجرایی شورای المپیک آسیا» خبر دادهاند.
براساس این گزارشها، در نخستین جلسه که«شیخ طلال»، رییس جدید شورای المپیک آسیا برگزار کرد، محمود خسرویوفا نیز بهصورت آنلاین حضور داشته است.
چرا حضور محمود خسرویوفا در شورای المپیک آسیا برای حکومت ایران مهم است؟
چرا انتخاب محمود خسرویوفا برای حکومت مهم است؟
محمود خسرویوفا، رییس کمیته المپیک جمهوری اسلامی، سهشنبه ۲۶بهمن۱۴۰۱، در یک کنفرانس خبری، از آنچه در جلسه او با «توماس باخ»، رییس کمیته بینالمللی المپیک گذشته صحبت کرد و مدعی شد «هیچ خطری» در زمینه تعلیق، ورزش ایران را تهدید نمیکند.
اما کمیته بینالمللی المپیک، در آخرین بیانیهاش در مورد ورزش ایران، ادعاهای سردار پاسدار محمود خسرویوفا، را رد کرد.
در بیانیه IOC که خبرگزاری «تابناک» از آن با عنوان «هشدار خطرناک کمیته بینالمللی المپیک به ورزش ایران» یاد کرد، قید شده بود که نظارت این نهاد بر وضعیت ورزشکاران ایرانی افزایش خواهد یافت.
آنچه نهادهای بینالمللی ورزشی را لااقل در ظاهر، در قبال ورزش ایران حساس و شاید اندکی نگران میکرد، توالی اتفاقاتی چون برخورد امنیتی با «الناز رکابی»، بهدلیل برداشتن حجاب اجباری، به قتل رسیدن «محمد قائمیفر»، دروازهبان تیم امید «جندیشاپور» دزفول با شلیک مستقیم ماموران امنیتی، اعدام «محمد مهدی کرمی»، قهرمان کاراته ایران در جریان اعتراضات سراسری، بازداشت و تهدید گسترده ورزشکاران معترض و احکام سنگین زندان برای برخی از چهرههای ورزشی بود.
کمیته بینالمللی المپیک در بیانیهای که ۱۰فروردین منتشر کرد، رسما به ورزش ایران اخطار داد که در صورت ادامه یافتن فشار دستگاههای امنیتی به ورزشکاران، محروم شدن ورزشکاران زن از حضور در رقابتهای بینالمللی و اعمال فشار و محدودیتها بر زنان ورزشکار، ورزش ایران در خطر تعلیق قرار خواهد گرفت.
محمود خسرویوفا، پیش از این در بهمن۱۴۰۱، بهصراحت اعتراف کرده بود که «برای دفاع از نظام»، گاهی باید از ورزشکاران مایه گذاشت. او گفته بود: «در موضوع اسراییل، من به توماس باخ گفتم که این موضوع مبارزه نکردن کاملا اعتقادی و مذهبی است. نگاه باخ با این توضیحات تغییر کرد. اگر مدیران پیشین هم در جلسات قلبی بهدرستی ورود کرده بودند، این موضوع حل شده بود. فدراسیونهای جهانی اگر بدانند موضوع دولتی نیست، با آنها به راحتی کنار میآیند.»
آنچه جمهوری اسلامی از مدیران حکومتی در نهادهای بینالمللی میخواهد، دقیقا اجرای همین تاکتیک است؛ دفاع از ایدئولوژی نظام، نه ارتقا ورزش کشور.
آیا خسرویوفا نماینده واقعی ورزشکاران ایران است؟
سیاهترین روزهای تاریخ ورزش ایران، در دوران مدیریت مشترک محمود خسرویوفا در کمیته ملی المپیک، و «حمید سجادی» در وزارت ورزش و جوانان ایران شکل گرفته است.
برای نخستین بار، زنان محجبه به چادرهای رسمی و مشکی حکومت، بهصورت رسمی روی نیمکت تیمهای ملی فوتبال و بسکتبال زنان ایران نشستهاند. باوجود دستورالعمل کمیته بینالمللی المپیک مبنیبر لزوم عدم فشار بر ورزشکاران ایرانی، «سامان پاشایی»، قهرمان سابق کشتی ایران و نوجوانان آسیا و به جرم اینکه برادر «سردار پاشایی»، فعال اجتماعی و سیاسی خارج از کشور است، با ضربوشتم بازداشت میشود.
«علی براتزاده»، سنگنورد ایرانی، صرفا بهدلیل نرقصاندن پرچم حکومت در مراسم افتتاحیه مسابقات، از حضور در رقابتهای سنگنوردی محروم میشود و خبرگزاری «فارس»، وابسته به سپاه پاسداران، خواهان «اعلام انزجار عمومی» از او و تنبیهی فراتر از احکام فدراسیونهای ورزشی برای او میشود.
بااینوجود، محمود خسرویوفا که در سرکوب ورزشکاران کشور بیشترین نقش را داشته، به عضویت شورای المپیک آسیا در میآید. شورایی که برحسب قاعده، باید اجرای منشور المپیک و جدایی سیاست از ورزش را در سرفصل تصمیمگیریهای خود قرار دهد.
مدیران حکومت چه دستاوردی برای ورزش ایران داشتند؟
بهغیر از «محسن صفایی فراهانی» که بهعنوان یکی از مدیران ایرانی کنفدراسیون فوتبال آسیا موفق شد فوتبال ایران را صاحب امکانات و اختیاراتی قابلتوجه در یک مقطع زمانی کوتاه مدت کند، سایر مدیران ورزشی که به سمتهایی در کرسیهای قارهای یا بینالمللی رسیدهاند، هرگز جایگاه ورزش ایران را در کنفدراسیونهای ورزشی آسیا یا فدراسیونهای جهانی ارتقا ندادهاند.
آقای صفاییفراهانی موفق شده بود ایران را به مرکز برگزاری کلاسهای آموزش مربیگری و داوری غرب آسیا تبدیل کند که برای برگزاری هر دوره، درآمدی قابلتوجه از فیفا بهدست میآورد.
با این حال اما محسن صفایی فراهانی که در جریان اعتراض به انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸ بازداشت شده بود، در زندان اوین مجبور به نوشتن نامه استعفا خود از کمیته اجرایی AFC، خطاب به «محمد بنهمام»، رییس وقت کنفدراسیون فوتبال آسیا شد.
پس از اعتراضات سال ۱۳۸۸، حکومت ایران تلاش کرد مدیرانی از جنس حکومت و سپاه پاسداران را نه برای پیشرفت ورزش کشور، که برای بهدست آوردن مقبولیت بینالمللی و همینطور جلوگیری از محرومیتهای احتمالی، ولو با هزینههای گزاف، راهی نهادهای معتبر بینالمللی کند.
«مهدی تاج»، یکی از نمونههای همین مدیران است. مردی که از زمان به قدرت رسیدن او در کنفدراسیون فوتبال آسیا بهعنوان رییس کمیته فوتبال ساحلی و فوتسال و همینطور نایبرییس کنفدراسیون فوتبال آسیا، رایهایی همچون «سلب میزبانی ایران از مرحله دوم انتخابی جامجهانی قطر»، «اعطای میزبانی این مسابقات به حریف مستقیم ایران یعنی بحرین»، «حذف نام تیم ملی فوتبال ساحلی ایران از حضور در جامجهانی ساحلی» و «لغو رقابتهای باشگاههای فوتسال آسیا» علیه فوتبال، فوتسال و فوتبال ساحلی ایران صادر شده است.
بااینوجود، حکومت جمهوری اسلامی، نهتنها تلاش نکرد که مهدی تاج را متقاعد به نوشتن نامه استعفا و صرفنظر کردن ازدستمزد سالانه ۲۰۰ هزار دلاریاش از این کنفدراسیون کند، که حتی او را به اتاق ریاست فدراسیون فوتبال برگرداند.
برای حکومت اما، انتخاب شدن محمود خسرویوفا در شورای المپیک آسیا معنی دیگری دارد؛ خلاص شدن احتمالی از فشار تحریمها و تعلیقهای ورزش سیاسی ایران.
نقشه راه مردان حکومت در سازمانهای بینالمللی چیست؟
در اسناد منتشر شده از هک خبرگزاری فارس توسط گروه «بلک ریوارد»، مشخص شده بود که مهدی تاج به سازمان اطلاعات سپاه وعده داده است در صورت رسیدن به پست ریاست فدراسیون فوتبال، از نفوذ خود در کنفدراسیون فوتبال آسیا برای چشمپوشی بر روی ممنوعیت ورود زنان به ورزشگاهها استفاده خواهد کرد.
هرچند که بهنظر میرسید فرمانده سابق اطلاعات سپاه اصفهان، برای اجرای منویات جمهوری اسلامی در این نهاد بینالمللی، در حال گروکشی و پس گرفتن ریاست فدراسیون فوتبال است، اما مشخصا این پیام قابل درک بود که مدیران جمهوری اسلامی که صاحبت مناسب مدیریتی بینالمللی میشوند، قدرت دور زدن قانون به سود حاکمیت را دارند.
قرار گرفتن مدیرانی از جنس محمود خسرویوفا در شورای المپیک آسیا، در ادامه راهی است که حکومت با مهدی تاج، «علیرضا دبیر» و «آرش میراسماعیلی» برای ورزش ایران تصویر کرده بود. با این تفاوت که هم محمود خسرویوفا خودیتر از این مدیران است، و هم قدرت شورای المپیک آسیا از تمامی کنفدراسیونهای قارهای بالاتر بهنظر میرسد.
محمود خسرویوفا بهعنوان بادیگارد سابق «علی خامنهای»، رهبر جمهوری اسلامی شناخته میشود. او طی سه دهه گذشته، مدیریت بر ورزش جانبازان و معلولین ایران و ریاست کمیته پارالمپیک کشور را برعهده داشت.
«شیوا امینی»، بازیکن سابق تیم ملی فوتسال زنان و فعال حقوقبشر ساکن ایتالیا، فروردینسال ۱۴۰۲ در گفتوگویی با «ایرانوایر»، صراحتا مدعی شد که جمهوری اسلامی در برخی از نهادهای بینالمللی ورزشی، برای فرار از تعلیق و تحریم، هزینه کرده است.
شیوا امینی از تجربیاتش در سالها مواجهه با این سازمانهای ورزشی بینالمللی گفته بود: «ما میدانیم که جمهوری اسلامی با پول، دهن همه را بسته است. من نمیخواهم اسم ببرم، ولی میدانیم جمهوری اسلامی با پول مردم ایران علیه مردم ایران، در چه سازمانهای بینالمللی، چه لابیهایی میکند. چیزی که من شنیدم این است که مبلغ یک میلیون یورو در میان نیست، و آنقدر این ارقام زیاد است که دست و پای همه میلرزد. تا وقتی جمهوری اسلامی خرج میکند و تا وقتی این طرف مدیرانش دست و پایشان میلرزد، کار ما سخت است.»
پیام یونسیپور
ایران وایر