«امین بذرگر»، کشتیگیر فرنگیکار شناخته شده ایران و از دوستان «نوید افکاری»، مرداد سال ۱۴۰۰ ناپدید شد. او یک روز پیش از ناپدید شدن، در صفحه اینستاگرام خود در حمایت از نوید افکاری، نوشته بود: «سکوت ما خیانت است.» مهر سال ۱۴۰۱، نیروهای امنیتی به خانواده امین بذرگر خبر دادند که بقایای جسد او که شامل چند استخوان بوده، در کوهی در شیراز پیدا شده است.
خانواده و اطرافیان او در مورد اینکه آیا استخوانها به امین بذرگر تعلق داشته یا نه، تردید دارند.
«ابراهیم اسحاقی»، کشتیگیر ایرانی و از نزدیکان نوید افکاری و امین بذرگر که بهتازگی از ایران خارج شده، در مورد چگونگی ناپدید شدن این کشتیگیر و ابهامات جسدی که نیروهای امنیتی، به خانواده بذرگر تحویل دادهاند با ایرانوایر صحبت کرده است. او میگوید: «سازمانهای امنیتی، با صحنهسازی و استفاده از نیروهای خود بهعنوان افراد محلی، سعی در فریب دادن خانواده بذرگر داشتند.»
آنچه در مورد امین بذرگر رخ داده بود، امروز عینا در مورد «شاکر بوری»، بلاگر طنزپرداز آبادانی اتفاق افتاده است؛ او ناپدید شده و اداره آگاهی به خانوادهاش گفتهاند «اعلام مفقودی» کنند.
امین بذرگر که بود؟
آنچه در مورد امین بذرگر میدانیم این است که او دوست نزدیک و رقیب تمرینی نوید افکاری بود که با شغل نجاری زندگی میگذراند. امین نخستین بار خرداد سال ۱۴۰۰ بازداشت و بارها از سوی نهادهای امنیتی جمهوری اسلامی تهدید شده بود.
ابراهیم اسحاقی، کشتیگیر و از نزدیکان نوید افکاری و امین بذرگر، به ایرانوایر میگوید: «امین کشتیگیر و قهرمان استان شیراز بود و سابقه بارها دعوت به اردوهای تیم ملی را داشت. همه میدانستند که امین دوست صمیمی نوید افکاری است. پس از اتفاق تلخی که برای نوید افتاد، امین تنها ورزشکاری در شیراز بود که بهصورت مداوم با پستها و صحبتهای خودش از نوید حمایت میکرد.»
به گفته او، امین بذرگر بارها بهدلیل حمایتهایش از نوید افکاری به نهادهای امنیتی احضار شد. او میگوید: «امین را بهشدت زیر نظر داشتند، حتی رفتوآمدهایش هم کنترل میشد. آگاهی شیراز و اطلاعات شیراز بارها او را بردند. من شاهد بودم که از او میخواستند تعهد بدهد که حرف نزند. همیشه هم میگفت سکوت من خیانت به نوید است.»
از ناپدید شدن تا صحنهسازی با زن و شوهر اطلاعاتی
ابراهیم اسحاقی در مورد ناپدید شدن ناگهانی امین بذرگر اینگونه توضیح میدهد: «اردیبهشت سال ۱۴۰۰ بود؛ امین بذرگر در مسابقات جام تختی (مهمترین رقابتهای کشتی ایران) به مقام سوم کشوری دست یافت. اما چند روز بعد از آن مسابقات، باز هم احضارش کردند. من دو روز قبل از اینکه ناپدید شود با او صحبت کردم و قرار شد که برای دیدنش به شیراز بروم.»
اطرافیان امین تصور میکردند که این احضار هم با چند ساعت یا چند روز بازجویی به پایان میرسد. اما او دیگر به خانه بازنگشت.
ابراهیم اسحاقی به ایرانوایر میگوید: «روزی که قرار داشتیم، با او تماس گرفتم؛ تلفن همراهش خاموش بود. یکی دو روز بعد باز هم زنگ زدم و متوجه شدم که تلفنش خاموش است. از هفته بعد دوستانش هرچه تلاش کردند، خبری از او پیدا نکردند، به همین دلیل با خانواده امین به آگاهی شیراز رفتیم و برایش پروندهای باز کردیم. به ما گفتند برایش اعلام مفقودی کنید تا به موضوع رسیدگی شود.»
او در مورد تماسهایی میگوید که پس از آن از سوی نهادهای امنیتی آغاز شد: «ما همیشه آماده بودیم که تماس بگیرند و بگوید خبری از امین پیدا کردهاند، اما به ما زنگ میزدند و میپرسیدند امین با چه کسانی رفتوآمد داشت؟ با چه کسانی بیشتر حرف میزد؟ با چه کسانی بیشتر دوست بود، با چه کسانی بیشتر دشمنی داشت؟ پنج ماه از ناپدید شدن امین که گذشت، حس کردیم هیچ کاری برای پیدا کردنش انجام ندادهاند. تا اینکه موضوع را رسانهای کردیم. من میدانستم امین بهدلیل صحبتهایش در مورد نوید افکاری تحتنظر بوده و خبر داشتیم که احضارش کرده بودند. بعد از اینکه ماجرا را رسانهای کردیم، فهمیدیم که امین را بیش از شش ماه در پلاک ۱۰۰ شیراز (بازداشتگاه متعلق به وزارت اطلاعات) بازداشت کرده بودند.»
او که دوست نزدیک نوید افکاری و امین بذرگر بوده به ایرانوایر میگوید: «پس از رسانهای شدن موضوع، آگاهی جدیتر برخورد کرد. ما را میبردند و میپرسیدند که چه کسی فیلم امین بذرگر را پخش کرده است؟ کدام یک از شما با رسانهها در خارج از کشور در ارتباط است؟ میگفتند کسی که با رسانههای بیگانه در ارتباط است را به ما معرفی کنید. اما وقتی چیزی دستشان را نگرفت، بعد از شش ماه به ما گفتند بهزودی از او خبردار میشوید. دو ماه دیگر هم گذشت و به ما خبر دادند که استخوانهایی از یک کشتیگیر شیرازی پیدا شده است.»
به ادعای ابراهیم اسحاقی، ماموران به خانواده بذرگر گفته بودند چون استخوانها کنار یک گوشی موبایل و کیف او پیدا شده، پس حتما استخوانهای خودش است.
او میگوید: «ما با خانواده امین صحبت کردیم و از او خواستیم که یک نمونه از DNA استخوانها را به آنها تحویل بدهند. اما مقامات امنیتی گفتند ما نمونه DNA را به کسی تحویل نمیدهیم. گفتند شما وسایلش را بیاورید، ما خودمان آزمایش میکنیم و میگوییم که آیا این استخوانها با نمونه DNA که شما تحویل دادهاید یکی است یا خیر، اما باز هم ماهها هیچ خبری به خانوادهاش ندادند.»
او میگوید باوجود اینکه پاسخ آزمایش DNA نهایت تا دو ماه آماده میشود، خانواده امین بذرگر ماهها هیچ پاسخی از نهادهای امنیتی نمیگرفتند.
خاکسپاری در سکوت و زیر فشارهای امنیتی
ابراهیم اسحاقی میگوید که پس از شکلگیری اعتراضات سراسری و آغاز جنبش «زن، زندگی، آزادی»، نهادهای امنیتی با خانواده امین تماس گرفته بودند: «در اوج اعتراضات سراسری به خانواده امین زنگ زدند و گفتند نمونه DNA با استخوانها همخوانی دارد. بیایید استخوانها را تحویل بگیرید. ما میدانستیم امین شش ماه زندانی بود، ما فهمیدیم خانم و آقایی که ادعا میکردند استخوانهای امین بذرگر را پیدا کردهاند، از کارکنان حفاظت اطلاعات نیروی انتظامی شیراز بودند. یک سناریویی چیدند که مرگ امین را طبیعی جلوه بدهند.»
او میگوید که نهادهای اطلاعاتی حتی به دوستان و خانواده امین بذرگر اجازه ندادند که برای او خاکسپاری بگیرند: «ما هماهنگ کرده بودیم که دوشنبه مراسمی برای امین در دارالرحمه برگزار شود و همان روز او را دفن کنیم. جمعه با خانواده امین تماس گرفتند و گفتند اگر تا فردا جسد را تحویل نگیرید، دیگر معلوم نیست چه زمانی استخوانها را تحویلتان بدهیم، برای همین مراسم خاکسپاری امین را با حضور چند نفر از دوستان و خانوادهاش زیر یک جو سنگین امنیتی برگزار کردیم.»
امین بذرگر یکی از ورزشکاران کشته شده ایران است که هیچ نهاد بینالمللی تاکنون در قبال آن، واکنشی نشان نداده است.
پیام یونسیپور