روز فاجعه و روز پیمان / از میزبانی حسین موسویان در نشست نظامیان آمریکایی تا ناوهای هواپیمابر در خلیج فارس

By | ۱۴۰۲-۰۶-۰۹

جو بایدن، رئیس‌جمهوری ایالات متحده آمریکا  و البته مشاورانش از تیره نایاکی‌ها درباره میهن ما در چه اندیشه‌ای‌اند؟ هزاران رزمنده و ناو هواپیمابر را برای دفع شر احتمالی رژیم ولایت فقیه به خلیج فارس اعزام می‌کنند و هم‌زمان، حسین خان موسویان را با آن سوابق درخشان در آلمان به سخنرانی در جمع نظامیانی دعوت می‌کنند که رژیم ولایت فقیه (که موسویان سرسپرده آن است) صدها تن از آن‌ها را در بیروت و سومالی و عراق و افغانستان به قتل رسانده است. 

مطابق خبرها، سیدحسین موسویان، سفیر سابق جمهوری اسلامی در آلمان در زمان ترور میکونوس و عضو پیشین تیم مذاکره‌کننده هسته‌‏ای رژیم که به عنوان پژوهشگر در دانشگاه پرینستون آمریکا به سود رژیم فعال است، یکی از سخنرانان نشست سالیانه فرماندهی راهبردی آمریکا بوده که ۱۶ اوت (۲۵ امرداد) در ایالت نبراسکای آمریکا برگزار شده است.

جیم پیلن، فرماندار ایالت نبراسکا، و ژنرال آنتونی کاتن، فرمانده کل ستاد فرماندهی راهبردی آمریکا، سخنرانان افتتاحیه این نشست دوروزه بودند که در آن شمار زیادی از افسران نظامی، چهره‌های دانشگاهی و مقام‌های سیاسی، امنیتی از جمله دان بین، نماینده کنگره آمریکا، و ویلیام مک تورن بری، نماینده سابق کنگره، در آن حضور داشتند و سخنرانی کردند.

وب‌سایت خبری جماران، وابسته به حسن خمینی، نوه روح‌الله خمینی، بنیان‌گذار جمهوری اسلامی، با حدود دو هفته تاخیر متن کامل سخنرانی موسویان را منتشر کرده است.

موسویان در مقدمه این سخنرانی، با اشاره به روابط تاریخی ایران و آمریکا می‌گوید جوانان اصلاح‌طلب ایران از سال ۱۸۵۶ تا ۱۹۵۳ تحت تاثیر ارزش‌های آمریکا در مورد دموکراسی و حاکمیت قانون اساسی قرار گرفتند و هاوارد باسکرویل، اهل نبراسکا و فارغ‌التحصیل دانشگاه پرینستون آمریکا، برای مبارزه با دیکتاتوری در کنار مشروطه‌خواهان و دوشادوش مردم ایران جنگید و جان باخت.

به گفته او، «آمریکا و انگلستان علیه حکومت مردمی دکتر محمد مصدق کودتا کردند، شاه دیکتاتور را بر قدرت نشاندند و آمریکا در جهت اهدافش برای مقابله با شوروی، به مدت ۲۵ سال به طور غیرمستقیم بر ایران سلطه یافت».

موسویان در ادامه، با بیان اینکه انقلاب اسلامی در ایران نتیجه دیکتاتوری شاه و سلطه آمریکا بود، اقدام‌های دولت آمریکا در حمایت از محمدرضاشاه پهلوی را عامل حمله انقلابیون در آبان ۱۳۵۸ به سفارت آمریکا در تهران و گروگان‌گیری ۵۲ دیپلمات آمریکایی دانست و گفت که بعد از این جریان، اگر آمریکا به قرارداد الجزایر پایبند بود، می‌توانست بنیان روابط جدیدی بین ایران و آمریکا باشد تا دو کشور روابطی نو بر پایه احترام متقابل و مداخله نکردن و منافع مشترک داشته باشند اما آمریکا این قرارداد را نقض کرد.

کلیه غمزه‌های حسین خان در باب ۲۸ امرداد و ملتزم نبودن واشنگتن به قرارداد الجزایر از باب مدح شبیه ذم است؛ ورنه حسین خان که دیرگاهی است از مواهب عموسام برخوردار است و بارها رسول محل وثوق طرفین در ردوبدل کردن نامه‌های خصوصی بین سیدعلی و «پرزیدنت‌ها» بوده است، خوب می‌داند که دعای مهرجویی و محبت‌طلبی که حاج دایی سیدعلی در کودکی به گردنش آویخت، در دل باراک حسین و جو بایدن چنان موثر و کاری بود که از باد و باران نیابد گزند و تا روز قیامت کارساز است. البته آن روز معلوم نیست کدام‌یک شفیع دیگری نزد حضرت حق خواهد بود.

هیچ‌یک از ما جام جهان‌بین و آینه فردا‌نگر نداریم. پس بر پایه نشانه‌ها، گاه بر منطق قیاس یا شیوه استقرا پیش‌بینی‌هایی می‌کنیم که گاه درست از آب درمی‌آیند و زمانی سرتاپا غلط. بنابراین هرچه فکر کردم بین حسین خان در دانشگاه نبراسکا و ناوهای هواپیمابر آمریکایی با سلاح اتمی در خلیج فارس رابطه‌ای پیدا کنم، تا این لحظه نتوانسته‌ام و در نتیجه باز هم از خود می‌پرسم: آیا ایالات متحده به انتظار حادثه‌ای در ابعاد حمله هواپیماهای ژاپنی به پرل هاربر است تا جنگی تمام‌عیار علیه جمهوری ولایت فقیه آغاز کند؟

اگر چنین باشد، آیا در همان سال‌های نخست انقلاب که ۵۲ دیپلمات را ۴۴۴ روز وحشیانه و دور از اخلاق و عادات ایرانی به اسارت گرفتند و چندی بعد که ۱۷۰ نظامی آمریکایی را در لبنان از نعمت زندگی محروم و صدها تن را مجروح کردند، به‌تنهایی برای منع ورود موسویان‌ها به یک نشست با حضور نظامیان بلندپایه کافی نبود؟

چند سال پیش محمد قائد، نویسنده و تحلیلگر سرشناس خانه پدری، مطلبی نوشت با عنوان «یوم‌الفاجعه». همان زمان تحلیلی بر این مطلب تکان‌دهنده نوشتم. امروز بار دیگر فضا را چنان می‌بینم که محمد قائد می‌دید؛ از یک‌سو خنده‌های زیر لب و عشوه‌های پنهانی اهالی ولایت کاخ سفید و ساکنان قلعه چهارراه آذربایجان را شاهدیم و دعوت از سیدحسین به نشست نظامیان را و از سوی دیگر، مانورهای آمریکا و اسرائیل و دیگر متحدانشان را با اشارات پیدا و پنهان در آسمان و دریا و زمین علیه ایران.

محمد قائد در یادداشتش، تصویر یوم‌الفاجعه را این چنین پیش روی ما گذاشته بود: «روزی که دیگر از قلم و دفتر و حتی کامپیوتر خبری نخواهد بود و اهل تهران و ری مویه‌کنان بر ویرانه‌های خانه پدری، بر لوح گلی شرح فاجعه را خواهند نوشت و ۱۰۰ سال مویه‌کنان به دنبال مقصر خواهند گشت.»

 تصور کنیم روزی را که یک سخنگوی نظامی آمریکا در برابر خبرنگاران به ملت عزیز آمریکا یادآور شود: «ما می‌دانیم جریان افغانستان و عراق شما را از هرچه جنگ است، بیزار کرده و هیچ‌کدام از شما نمی‌خواهید بار دیگر فرزندانتان را در یک جنگ هولناک از دست بدهید اما یادتان باشد آنجا در خاورمیانه رژیمی وجود دارد که دیروز فرزندان شما را در مقر تفنگداران دریایی ما در بیروت به قتل رساند، بعد دیپلمات‌ها و کارکنان بی‌گناه سفارت ما را در پایتخت لبنان در یک انفجار مهیب از طریق وابستگانش تکه‌پاره کرد. قبل از آن هم دیپلمات‌های ما را به مدت ۴۴۴ روز گروگان گرفته بود، بیش از ۱۵ تن از آمریکایی‌ها را در بیروت گروگان گرفت و ویلیام باکلی، رئیس دفتر سیا، را زیر شکنجه به قتل رساند، در انفجار خبر اول نقشه انفجار و رساندن مواد منفجره به عربستان سعودی و آموزش تروریست‌های شیعه را عهده‌دار بود و در عراق نیز بیش از ۱۰۰ تن از فرزندان شما را با سلاح‌هایی که در این کشور به دست تروریست‌ها داد، به قتل رساند و صدها تن نیز زخم‌های گران از این سلاح‌ها بر جان و تن دارند. حال شما فکر می‌کنید باید دست روی دست بگذاریم و در زمانی که رژیم حاکم بر ایران با داشتن موشک‌های دوربرد و پهپادهای انتحاری در آستانه آزمایش سلاح هسته‌ای است تا متحدان ما در منطقه را با خطر نابودی روبرو کند، هیچ اقدامی انجام ندهیم تا فرزندانمان دسته‌دسته با توطئه‌های رژیم حاکم بر ایران نابود شوند و فردا هم با بمب هسته‌ای ابعاد باج‌خواهی را گسترش دهند یا اسرائیل را در معرض نابودی قرار دهند. شما نوک کوه یخ را می‌بینید اما ما از بلندای آن باخبریم. وضع ایران با کره شمالی قابل مقایسه نیست.»

این برداشت من از سخنان یک دوجین مسئول نظامی و سیاسی آمریکایی طی سال‌های اخیر به‌ویژه در دوره دونالد ترامپ است که بار دیگر برای ریاست خیز برداشته است.

در چنین فضایی، صدای آن‌ها که می‌دانند در صورت وقوع فاجعه، تلاش‌های چهار پنج نسل ایرانی برای ساختن خانه پدری یک‌شبه به باد خواهد رفت، کمتر شنیده می‌شود. در حالی که اگر امروز گروه‌های به‌اصطلاح اپوزیسیون در دو سوی مرز به جای اینکه مثل کشیش‌های کلیسای بیزانس در قسطنطنیه هنگام حمله سلطان محمد فاتح، که توی سر و کله هم می‌زدند که میخ‌های صلیب مسیح به لاهوتش خورد یا ناسوتش، از بحث ملال‌آور و تکراری درباره اینکه میخ ۲۸ مرداد به لاهوت ملت ایران فرو رفت یا به ناسوتش دست بردارند و در اندیشه جلوگیری از تحقق یوم‌الفاجعه باشند و در عین حال، بدیلی حداقل در حد چند حکومت سایه به مردم ایران و جامعه بین‌المللی عرضه کنند، می‌توان امیدوار بود که جامعه بین‌المللی و به‌ویژه ایالات متحده در برابر اراده اکثریت ملت ایران برای کندن شر خناسان و در عین حال حفظ خانه یکپارچه پدری، بپذیرد که یار شاطر ملت ایران باشد نه بار خاطرش و نویدبخش سازندگی و آزادی و عدالت شود نه پیام‌آور ویرانی و مرگ و حکومت نظامی.

برای من تردیدی نیست علی‌رغم تربیتی که ماموران عقیدتی‌ــ‌‌سیاسی ارتش و حفاظت اطلاعات از فردای انقلاب بر ارتشی‌های ما تحمیل کردند و نیز ریش و تسبیح و مراسم سینه‌زنی عاشورا با حضور سرلشکر ستاد موسوی در حال نوحه دو طفلان مسلم خواندن و زنجیرزنی دریادار اران به همراه دلاوران نیروی دریایی در پایگاه دریایی حربن یزید ریاحی در زیردریایی طارق مجهز به اژدرهای طیرا ابابیل و خلبانان رشید پایگاه ستاری در حال خواندن مرثیه فاجعه عاشورا، ۹۰ درصد ارتش ما از نظامیان ملی، عاشق خانه پدری و فداکار و دلاور تشکیل شده که طی ۴۴ سال گذشته زخم‌های بسیاری نه فقط از دشمن در جبهه‌ها، بلکه از اهل ولایت فقیه بر جان و تن دارند. این ارتش به روی مردم آتش نخواهد گشود و به روز واقعه در کنار مردم خواهد بود.

می‌رسیم به سپاه؛ نیرویی متشکل از ۱۰۰ هزار یا کمی بیشتر از نیروهای کادری و حدود ۲۰ هزار سرباز زیرپرچم در نیروی زمینی‌ که به باور سیدعلی آقای فرمانده کل قوا، آماده جانبازی در راه حفظ نظام و حمایت از جمهوری ولایت فقیه‌اند (فرمایش‌های سیدعلی در دیدار اخیرش با فرماندهان سپاه را مرور کنید). اما من می‌دانم بدنه اصلی سپاه با مردم است و همان‌طور که ۸۵ درصد سپاه علی‌رغم دستورهای محسن رضایی، فرمانده وقت و توصیه‌های نماینده سیدعلی آقای فرمانده کل قوا و بخشنامه برادر سرلشکر بسیجی راحل حسن فیروزآبادی، رئیس وقت ستاد کل، در دوم خرداد ۷۶ به خاتمی رای دادند، امروز نیز بیزار از عربده‌کشی‌های فرمانده‌اش و یک دوجین ژنرال با درجه‌های کیلویی علیه آمریکا و اسرائیل، سخت نگران سرنوشت وطن‌اند.

این‌ها نیز به روی مردم آتش نخواهند گشود اما مسئولیتشان فقط به شرکت نکردن در کشتار و سرکوبی ختم نمی‌شود؛ بلکه آن‌ها امروز می‌توانند در جابه‌جایی قدرت در ایران نقش بسیار مهمی بازی کنند. ارتشبد سوارالذهب نمیری را در سودان برانداخت و در کمتر از یک سال، حکومت را به دولتی منتخب مردم واگذار کرد. در موریتانی نیز نظامیان با برانداختن دیکتاتور فاسد، انتخابات برگزار کرده‌اند

من مشوق کودتا نیستم. اگر جامعه مدنی ایران هم پذیرای کودتا باشد من با آن مخالف‌ام، اما می‌دانم با توجه به وضعی که در کشور حاکم است و با بالا گرفتن کار گروه‌هایی مثل جنبش مقاومت مردمی ایران و گروه‌هایی مشابه در غرب و شمال غربی کشور، هر تحولی در ایران اگر همراهی نظامیان را نداشته باشد، با موفقیت کامل روبرو نخواهد شد. بنابراین امروز موج عظیم زنان، دانشجویان، کارگران، روشنفکران و حتی روحانیون مخالف هیئت حاکمه و وضع موجود با یک حمایت نظامی و همدلی و همصدایی میلیون‌ها ایرانی در خارج کشور، می‌توانند هم جلو فاجعه را بگیرند و هم ایران را در مسیری متفاوت از مسیر بعد از «یوم‌الفاجعه» قرار دهند.

۲۵ شهریور به قول علما یوم‌المیعاد است؛ میعاد با وطن، با زن زندگی آزادی، با فاطمه سپهری، نرگس محمدی و توماج صالحی و سامان دورپری، مهدی یراحی، بهزاد علی‌کناری، روزنامه‌نگاران و اندیشه‌گران سیاسی و مذهبی و فرهنگی چون مهدی بهمن و مهوش ثابت و سارا متقی، بانوان هنرمند و فرزانه زیر شکنجه و ده‌ها زندانی بی‌گناه در هفته‌های اخیر.

 اگر هوشمندی، استقامت و همدلی نشان دهیم و اگر با دست‌های به هم پیوسته فریاد زنیم، ارتش و سپاه هم ساکت نمی‌مانند. باید فرزندان خانه پدری را از چنگ سیدعلی و وابستگانش نجات دهیم. این جماعت فاسق فاسد را جز در یک خیزش مردمی نمی‌توان به مزبله تاریخ انداخت. بودن آن‌ها یوم‌المیعاد را به یوم‌الفاجعه بدل خواهد کرد.

کلیپ شیخ مجتهدزاده معروف به قمی را حتما دیده‌اید. او با وقاحت می‌گوید به ملت ایران لطف می‌کند که پولشان را می‌گیرد تا برای رفاه خود مصرف کند؛ چون سرباز مهدی موعود است و هر که باج ندهد، به بیماری و هلاکت دچار خواهد شد. لحظاتی به عمق سخنانش بیندیشید، آن‌گاه به حرکت آیید که بین فاجعه و میعاد فاصله کوتاهی است.

ایندیپندنت فارسی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *