برخی منابع حقوق بشری در هفته گذشته گزارشهایی سراسر رنج از قتل و اقدام به خودکشی منجر به مرگ زنان به دلایل آنچه «اختلافات خانوادگی»، «مشکلات زناشویی»، «بدگمانی و سوءظن»، «به خطر افتادن آبرو» و «مسائل ناموسی» خوانده شده است در شهرهای مشهد، شیراز، اهواز ، هرسین، سردشت و خوی منتشر شده است.
از میان این نه گزارش، ۷ زن به دست مردان خانواده خود به قتل رسیدهاند. اخبار مرتبط با قتل برخی از آنها بدون ذکر هویت زن کشته شده در رسانههای رسمی ایران نیز منتشر و تایید شده است.
یک خودکشی در هرسین
رسانههای حقوق بشری روز سوم مهرماه ۱۴۰۲ از خودکشی منجر به مرگ «پریا تاکستانیزاده ورمله» خبر دادند. در اخبار اولیه سن پریا ١٧ ساله و دلیل اقدام به خودکشی او تحت فشار قرار دادن او برای پذیرش ازدواجی اجباری بود.
«ایرانوایر» اما در گفتگو با یک منبع آگاه دریافته که پریا تاکستانی ورمله ۱۹ سال سن داشته و مدتی قبل با پسرعمویش که یکسال از او کوچکتر بوده نامزد شده است.
یک فرد آگاه به ایرانوایر میگوید: «قصه دردناکی است. پدر پریا چند سالی است که از دنیا رفته و او تحت سرپرستی پدربزرگش است. پریا همراه مادر و خواهرش در آپارتمانی که پدربزرگ و عمویش هم زندگی میکردند، ساکن بود. بزرگترها او را مجبور کردند به عقد پسرعمویش دربیاید. مدتی بعد اما پسرعموی پریا به او گفت که من هم تحت فشار تن به این ازدواج دادم و تو را نمیخواهم. یکبار هم پریا میشنود که خانواده عمویش به فرزندشان میگویند او مناسب ما نیست و باید جدا شوید.»
به گفته این فرد آگاه، روز دوم مهر ۱۴۰۲، مادر پریا از خانه خارج میشود و او در خانه تنها بوده است: « سرباز زدن پسری که پریا را بهعنوان همسر شرعیاش به خلوت برده و بعد از ادامه زندگی با او انصراف داده موجب شد که روح و روان این دختر جوان به مرز فروپاشی برسد. جدا از این بسیار او را کنترل میکردند. پریا را در خانه حبس میکردند و نمیگذاشتند جایی برود. وقتی مادر پریا میخواسته از خانه بیرون برود، پریا دست او را بوسیده و بعد در تنهایی خودش را با روسریاش دار زده است.
پیکر پریا تاکستانیزاده ورمله، روز دوشنبه ٣ مهر ۱۴۰۲، در یکی آرامستانهای شهر هرسین به خاک سپرده شد.
اعطای اجازه دختر در ازدواج به پدر و جد پدری بر مبنای فقه اسلامی و فقدان سازوکاری قانونی مناسب در حمایت مداخلهای در چنین وضعیتهایی یکی از عوامل خشونت علیه دختران و بخصوص در ازدواجهای زیر سن در ایران است.
دو زنکشی در سردشت
هفتم مهر ۱۴۰۲، سایت «ههنگاو» از قتل دختر ۱۷ سالهای به نام «فاطمه محمدپناهی»، توسط اعضای خانواده خود با انگیزه هرآنچه «ناموس» خوانده میشود، خبر داد.
بر اساس این گزارش فاطمه محمدپناهی، قربانی کودک همسری بوده و با اجبار خانواده تن به ازدواجی ناخواسته داده بود. فاطمه محمدپناهی، اهل روستای «مارغان» سردشت بود و در اقدامی خشونتآمیز توسط دو برادر ناتنی خود با شلیک گلوله شکاری کشته شد.
طبق اطلاعات رسیده به ایرانوایر، همسر فاطمه در این قتل مشارکت کرده اما، به دلیل اینکه از زیر بار مجازات شانه خالی کند و احتمال صدور حکم قصاص و اعدام برای برادرانش وجود ندارد.
فاطمه محمدپناهی یکسال قبل به اجبار خانواده و در حالی که تنها ۱۶ سال داشت به عقد پسرعمویش در آمد. به گفته یک فرد نزدیک به خانواده این نوجوان ۱۷ ساله، همسر فاطمه به شدت او را مورد ضرب و شتم و آزار جسمی قرار میداد: « فاطمه چند بار در این مدت به دلیل اینکه همسرش او را به شدت کتک میزد به خانه والدینش برگشته بود. بار آخر مدتی قبل از اینکه او را به قتل برسانند گفته بود که قصد جدایی از همسرش را دارد.»
قتل زنان به دست مردان نزدیک به آنها بعد از تقاضای جدایی و طلاق اتفاقی تکرار شونده است. ایرانوایر پیش از این درگزارشی به این موضوع که جامعه نقش و عاملیت زنان در امر جدایی را نادیده میگیرد پرداخته بود.
روایت تلخ «هایده حسنزاده» دختر ۱۹ساله اهل روستای «ربط» در سردشت را حالا دیگر همه میدانند.
دختری که چهارماه قبل توسط پدرش به قتل رسید و پیکرش در زمان تخلیه آب پشت سد سردشت در حالی پیدا شد که یک بلوک سیمانی به پایش بسته بودند و چشم و دهانش هم با چسب بسته شده بود.
«پردیس ربیعی»، فعال حقوق زنان در ارتباط با قتل هایده حسنزاده به ایرانوایر میگوید: «هایده شیفته هنر بود اما هرگز حمایتی از سوی خانوادهاش دریافت نکرد که به علاقمندیاش بپردازد. او دلش میخواست کار کند و مستقل باشد، اما ناکامی در رسیدن به اهدافش او را پریشان و افسرده کرده بود.»
به گفته این فعال حقوق زنان خانواده هایده وقتی فهمیدند او با دوستانش و برای رهایی از اندوه و غم ناکامیهای زندگی مشروب میخورد به جای اینکه پای حرفش بنشینند سختگیری را بیشتر و بیشتر کردند: «حتی یک نفر پای حرفهای این دختر ننشست که بفهمد دردش چیست یا به چه چیزی علاقه دارد. برای فرار از کتکها و شکنجههای پدرش به منزل دوستانش پناه میبرد. در نهایت خانواده وقتی دیدند او بسیار به الکل وابسته شده در خانه حبسش کردند. در یکی از این آیند و روندها هایده از خانه فرار کرد. تهمتها و حرف و حدیثهای دوست و آشنا موجب شد پدر و داییهایش او را پیدا کنند و از بین ببرند.»
هایده حسنزاده را در گورستان هرمزآباد ربط به خاک سپردهاند: « برای او حتی مراسم ختم برگزار نشد چند نفر فامیل و دوست به منزلشان رفتند. داییهای هایده هم که با پدرش در قتل او همدست بودهاند آزادانه و با سر افراشته در شهر میچرخند.»
سه زنکشی در خوی
شامگاه شنبه ۸ مهرماه ۱۴۰۲ منابع مطلع از قتل سه زن توسط مردی با شلیک سلاح گرم خبر دادند.
بر اساس اطلاعات رسیده به ایرانوایر، «علی تقیزاده» ۴۵ ساله بعد از آنکه همسرش تقاضای جدایی از او را مطرح کرد او و دختر ۹ سالهشان را با شلیک گلوله به قتل رساند.
فرد آگاهی که در این زمینه با ایرانوایر گفتگو کرده است، میگوید: «مریم احمدی همسر علی تقیزاده یک خانه مشترک با او داشت و تقاضا کرده بود که پیش از جدایی سهمش از آن را دریافت کند. نوشین احمدی خواهر مریم کسی بود که خواهر و خواهرزادههای خود را پناه داده بود به همین سبب علی فکر میکرد همسرش تحت تاثیر خواهرش برای جدایی قرار گرفته و روز حادثه مریم، نوشین و دختر نه ساله خود سوگند را با شلیک گلوله به قتل رساند.»
علت اقدام خشونتبار این شهروند ساکن خوی «اختلافات خانوادگی» عنوان شد. کلید واژهای که در رسانههای رسمی جمهوری اسلامی در زمانی مورد استفاده قرار میگیرد که مردان نتوانستهاند قربانیان خود را وا دارند تا مطابق میل آنها زندگی خود را ادامه بدهند.
دو زنکشی در مشهد
«اعتماد آنلاین»، روز پنجشنبه ۶ مهر۱۴۰۲ گزارش داد که، یک مرد ساکن مشهد در حالی که جسد مثلهشده همسرش را در داخل یک چمدان حمل میکرد، خود را به ستاد فرماندهی پلیس کشور در تهران معرفی کرد.
یک فرد آگاه به ایرانوایر میگوید: «این زوج اهل سوسنگرد خوزستان بودند. همسر این زن کارمند یک آژانس هواپیمایی بوده. در اعترافات اولیه به پلیس هم گفته از بس همسرم سرش توی گوشی تلفنش بود و با دوستانش حرف میزد، عصبی شده بودم. خفهاش کردم و بعد که خواستم او را از خانه خارج کنم دیدم راهی جز اینکه بدنش را مثله کنم ندارم.»
این فرد آگاه همچنین گفته است که این زوج کمتر از دوسال بود که با هم ازدواج کرده و به تازگی صاحب فرزندی شده بودند: «همسر این زن تکههای بدن همسرش را در کمال خونسردی در یک چمدان جا داده. به پلیس گفته همسرم عاشق تهران بود برای همین او را تا اینجا آوردم. بر اساس گواه شاهدان عینی وقتی به پلیس گفته بود که همسرش را کشته و توی چمدان است، باور نکرده بودند. او هم گفته بود بیایید خودتان چمدان را باز کنید.»
تنها یک روز قبل از وقوع این جنایت در ۵ مهر ۱۴۰۲ پیکر بیجان زن ۲۴ ساله تبعه افغانستان در یک زیرزمین متروکه کشف شد. بر اساس گزارشهای منتشر شده این زن ۲۴ ساله بهعنوان کارگر غیرقانونی در یک مجموعه تجاری به کار مشغول بوده است و هنوز مشخص نیست چه کسی و چرا او را به قتل رسانده است.
یک زنکشی در اهواز
جسد یک زن جوان بعد از بیش از یک ماه مفقودی توسط پلیس جنایی شهر اهواز در میانه جاده حمیدیه به اهواز کشف شد.
به گفته یک فرد آگاه «همسر و برادر این زن جوان با ظن ارتباط او با مرد دیگری او را در یک منزل قدیمی ابتدا خفه کرده و دفن کردند اما بعد از ترس اینکه گیر بیافتند جسد را به یکی از روستاهای بین راه اهواز حمیدیه بردند. همه جا هم رفته بودند و اعلام کرده بودند زن گم شده و مدام هم نفرینش میکردند که فرار کرده و آبروی ما را برده است.»
هر دوی این مردان در حال حاضر در بازداشت هستند.
یک زنکشی در شیراز
هفته اول مهرماه خبر به کما رفتن زنی در شیراز بر اثر ضرب و جرح توسط فردی که او را نمیشناخت در رسانهها منتشر شد. به گفته شاهدان عینی این زن جوان همراه مردی که مشخص شد نامزدش بوده مورد حمله مرد جوانی قرار گرفت بر اثر جراحات ناشی از ضربه با سلاح سرد به کما رفت. شدت جراحتهای وارده به مبینا آنقدر زیاد بود که تاب نیاورد و جان باخت.
به گفته یک منبع آگاه ضارب مرد جوانی به نام آریا بوده و کمتر از یک سال قبل با زن جوانی به نام سمیرا نامزد شده بود: «سمیرا و آریا در دانشگاه آشنا شدند. خانواده آریا بسیار پولدارند و پدرش از تجار معروف شیراز است. پدر سمیرا شرط عقد آن دو را طی کردن خدمت سربازی آریا تعیین کرد. آریا به سربازی رفت اما مدام به این فکر میکرد که در دوران نبودنش سمیرا به او خیانت میکند. آن روز هم با همین افکار از پادگان فرار کرده و به در خانه سمیرا آمده بود که ناگهان دید زنی که اتفاقا لباسی که آریا برای سمیرا خریده بود را به تن دارد و مرد جوانی را مقابل در خانه بغل کرد و با او به راه افتاد.»
به گفته این فرد آگاه آریا بدون تردید حمله کرد و زن را مورد ضرب و شتم قرار داد غافل از اینکه او دوست سمیرا بوده است: « مبینا یکی از دوستان سمیرا بود. آن روز در خانه آنها مهمان بود و قصد داشت به دیدن نامزدش برود. از سمیرا لباس مناسبی خواست و سمیرا هم لباسی که آریا برایش خریده بود را به او داد تا بپوشد غافل از اینکه چه سرنوشتی در انتظار دختر بینواست.»
بر اساس اخبار منتشر شده طی شش ماه نخست سال ۱۴۰۲ دستکم ۵۲ مورد زنکشی در ایران ثبت شده است که ۲۰ مورد آن قتلهای ناموسی بوده است.
از میان این قتلهای ناموسی دستکم چهارمورد دختران زیر ۱۵ سال بودهاند.
مریم دهکردی