این گزارش درباره شیوه افسردگی و اقدام به خودکشی در میان نوجوانان ایران است که بنابر گزارشهای رسمی و غیررسمی، آمار آن در کشور بهشکل نگران کنندهای بالا رفته است.
هشدار: شما یا نزدیکانتان اگر به خودکشی فکر میکنید، در ایران با اورژانس اجتماعی به شماره تلفن ۱۲۳، یا اورژانس شهری به شماره ۱۱۵، یا صدای مشاور با شماره ۱۴۸۰، یا اورژانس روانپزشکی تهران با تلفن ۴۴۵۰۸۲۰۰ تماس بگیرید. در افغانستان به تلفن ۱۱۹، در بریتانیا با خیریه سماریتن ۱۱۶۱۲۳ و در آمریکا و کانادا، به شماره ۹۱۱ تلفن کنید.
یک رواندرمانگر متخصص کودکان و نوجوانان به «ایرانوایر» میگوید طی یک سال گذشته با افراد زیر ۱۸ سال بسیاری مواجهه داشته است که اقدام به خودزنی یا خودکشی ناموفق کردهاند.
او در عین حال میگوید در مقایسه با ۲ سال گذشته، نوجوانانی که از افسردگی رنج میبرند و مراجعین او هستند، افزایش قابل ملاحظهای داشته است. به گفته او، نوجوانان در ایران از مشکلات بسیاری رنج میبرند که به آنها توجه نمیشود.
برای حفظ امنیت این فرد، نام مستعار «فرشته» برای او انتخاب شده است.
«علی ناظری»، دبیر علمی سی و نهمین کنگره روانپزشکان ایران، شهریور ۱۴۰۲ اعلام کرد در ۲۶ سال گذشته، آمار افسردگی در ایران دو برابر شده است.
رییس انجمن علمی روانپزشکان ایران هم از اضطراب و افسردگی بهعنوان شایعترین اختلالات روانی در کشور نام برد. به گفته «وحید شریعت»، شیوع اختلالات روانی درصد قابل توجهی در سالهای گذشته افزایش یافته است. همزمان رییس انجمن مددکاران اجتماعی ایران اعلام کرد آمار خودکشی در سال ۱۴۰۱، محرمانه شده است.
«شهلا بستهحسینی»، روانشناس و مشاور خانواده با تخصص کودکان و نوجوانان، میگوید: «طی چند ماه اخیر با نوجوانان تازه وارد بسیاری که با خانواده خود از ایران به کشور کانادا مهاجرت کردهاند بهعنوان مشاور صحبت کردهام و بهعنوان مشاور و روانشناس به آنها کمک میکنم. طبق بررسیهای میدانی من و باتوجه به اطلاعاتی که از این کودکان گرفتهام، بیشتر همکلاسیها، همسالان و گروه دوستان این نوجوانان، گرفتار خودزنی و آسیب رساندن به بدن خود هستند.»
خانم بستهحسینی بهعنوان روانشناس با چند نوجوانانی که خودزنیهای مکرر داشتهاند، گفتوگوهای طولانی و چندین جلسه مشاوره داشته است. او میگوید: «این نوجوانان گاهی با کاتر بدن خود را زخمی کردهاند، برخی هم با سوزاندن این کار را کردهاند.»
این نوجوانان از شهرهای تهران، شیراز و کرج به کشور کانادا مهاجرت کردهاند.
یک روزنامهنگار اجتماعی به ایرانوایر میگوید فرم غالب خودزنی نوجوانان در ایران، سوزاندن با آتش سیگار است.
خانم بستهحسینی میگوید داشتن افکار خودکشی در میان اکثریت این نوجوانان تازه مهاجرت کرده از ایران و دوستان آنها که هنوز ساکن ایران هستند، وجود دارد.
به گفته شهلا بستهحسینی، روانشناس، علت اصلی خودزنی نوجوانان و افکار خودکشی آنها در ایران، ناامیدی از رسیدن به خواستههای آنها در زندگی، فقر و مشکلات خانوادگی، ازجمله طلاق والدین عنوان شده است: «این نوجوانان به حرف والدین خود گوش نمیدهند و بیشتر از این گلایه دارند که والدین و بهخصوص پدران، به خواستههای آنها بیتوجه هستند.»
خانم بستهحسینی میگوید این کودکان خودشان را با خانوادهها و همسالان خود که در شرایط مشابه نبودهاند مقایسه میکنند: «چون این کودکان نمیتوانند با دیدن فرق فاحش میان خانوادههای خود با دیگران خشم خود را بروز دهند، آن را بهصورت خودزنی تخلیه میکنند.»
فرشته، مددکار اجتماعی و رواندرمانگر میگوید: «نوجوانان در ایران از مشکلات بسیار زیادی همچون افسردگی، ناامیدی، تنهایی، پرخاشگری ، اضطراب و اضطراب اجتماعی رنج میبرند.»
به گفته او، مشاهدات بالینی بیانگر این نکته است که میل به خودزنی و خودکشی در میان نوجوانان تغییر معناداری کرده است، هرچند آمار و مستنداتی از سوی سازمانهای مسوول منتشر نمیشود، ولی این تغییرات که بیانگر افزایش خودزنی، میل به خودکشی، اضطراب و افسردگی است، نگران کننده است.
شهلا بستهحسینی، روانشناس میگوید: «بیشتر این نوجوانان تمایل دارند با نوجوانانی رفاقت کنند و وقت خود را بگذرانند که خودزنی کرده و به خود آسیب میرسانند.»این روانشناس از نوجوانی میگوید که بهتازگی با خانواده خود از شیراز به تورنتو مهاجرت کرده است. این نوجوان سابقه خودزنی مداوم داشته است ولی در کانادا بهدلیل کمکهای رواندرمانگری که دریافت کرده است، تداوم خودزنیها کمتر شده است.
به گفته خانم بستهحسینی، افرادی که به او مراجعه کردهاند بین ۱۴ تا ۲۱ سال بودهاند.
این روانشناس میگوید: «این نوجوانان شاهد خودزنی همکلاسیهای خود در کلاس مدرسه بودهاند، شماری از این نوجوانان نیز افکار خودکشی دارند. این نوجوانان هیچ خدمات حمایتی دریافت نکردهاند.»
چرا باید یک نوجوان به کشتن خود فکر کند؟
فرشته بهعنوان مددکار اجتماعی که سالها تجربه مشاوره با کودکان و نوجوانان را دارد میگوید: «افکار خودکشی و اقدام به خودکشی عموما نمیتواند دلایل زیادی داشته باشد، اما مراجعهکنندگان من در چند سال اخیر، طلاق، خشونت خانگی، افسردگی و تعصبات پدر در مورد دخترهای نوجوان و بهویژه محدودیتهای شدید رفتوآمد، پوشش و محدودیت در آزادی را، دلیل این امر عنوان کردهاند.»
فرشته با اشاره به اینکه خودزنی همواره بین نوجوانان ایرانی وجود داشته است میگوید، متاسفانه نوجوانان در ایران از مشکلات (روحی) بسیار زیادی رنج میبرند و در دورهای هستیم که کمتر به این مساله توجه میشود.
او با اشاره به اینکه هیچ آماری در این زمینه بهصورت مستند موجود نیست و مشخص نیست که بیشتر کودکان چه رده سنی اقدام به این میکنند، اضافه میکند: «از سیزده سالگی به بعد موارد خودزنی و خودکشی میان کودکان در ایران زیاد است.»
افزایش اختلالات روانی در ایران، دولت کجاست؟
به گزارش رسانههای داخلی ایران، براساس دادههای آخرین مطالعه قابل استناد در حوزه وضعیت روانشناختی ایرانیان مربوط به سال ۲۰۲۲ میلادی، حدود ۳۰ درصد مردم ایران مبتلا یا در معرض ابتلا به اختلال روانپزشکی هستند. این درحالیست که ایران با بحران کمبود نیروی درمان آموزشدیده در حوزه سلامت روان، کمبود تجهیزات پزشکی و خدمات درمانی مربوط به سلامت بهداشت روان مواجه است. آموزش عمومی سلامت روان نیز در کشور صورت نمیگیرد و به تایید رییس انجمن روانپزشکان ایران، متقاضیان خدمات درمانی در حوزه سلامت روان تحت پوشش «بیمه» قرار نمیگیرند و تعرفههای مصوب دولت نیز در مطب درمانگران رعایت نمیشود.
این سوال مطرح است که در شرایط بحرانی جامعه ایران که مشکلات معیشتی بر تمام الویتهای زندگی مردم سایه انداخته است، دولت چه مسوولیتی برای کمک به سلامت روان نوجوانان دارد؟ کدام سازمان دولتی باید بودجه برای رفع این مشکل در نظر بگیرد؟
فرشته میگوید: «اولین سازمان مسوول در این زمینه، سازمان بهزیستی است، ولی متاسفانه در بخش پیشگیری و آگاهیرسانی و همچنین در بخش خدمات سلامت روان و رفاه اجتماعی، ارگانهای دولتی و موسسات خصوصی به دوران نوجوانی بهعنوان رده سنی بسیار مهم، توجه گسترده و ملی ندارند.»
این مددکار اجتماعی و رواندرمانگر اضافه میکند: «سازمان بهزیستی و سازمان آموزشوپرورش مسوولیت اقدامات اولیه را دارند که متاسفانه تا به امروز در مورد این بحران کمکاری شدید داشتند.»
این مددکار اجتماعی توضیح میدهد: «برای مثال درحالحاضر در دنیا اپلیکیشنهای مخصوص نوجوانان طراحی شده است که نوجوان در آن عضو میشود و در لحظه توسط سیستم هاتلاین به آنها پاسخ داده میشود. از طرفی نوجوانان در این اپلیکیشنها حالواحوالات و حسهای روزانه خود را یادداشت میکنند و به همین واسطه، پیشگیری خوبی صورت میگیرد.»
به گفته فرشته، در مقام مقایسه در ایران، بهطور کلی دوران نوجوانی کمتر مورد توجه است و یا زیر سایه مسائل بیربط گم شده است. او اضافه میکند: «برای مثال، مدارس نوجوانان را یا با مسائل مذهبی یا با روند پرفشار و تخریبگر درسی پُر میکنند و اولویتی برای سلامت روان نوجوانان و کودکان قائل نیستند. موسسات و ارگانهای خصوصی معتبر هم در حوزه سلامت روان نوجوانان یا انگشتشمار است، یا در حوزه خودکشی حرکت ملی منجر به آگاهی بخشی ندارند.»
خودزنی و افسردگی نوجوانان در ایران در سکوت رسانهها
یک خبرنگار حوزه اجتماعی با تایید این موضوع که خودزنی و خودکشی در جامعه ایران روند رشد را طی میکند، به ایرانوایر میگوید چون امکان بررسی و پرداختن به این مساله در رسانههای داخلی ایران ممکن نیست، برای همین بهنظر میرسد چنین مشکلی وجود ندارد؛ درحالیکه خودزنی میان نوجوانان همیشه بوده است، ولی در ۱ سال گذشته افزایش پیدا کرده است.
به گفته فرشته، مددکار اجتماعی که با تشکلهای غیردولتی بسیاری بهویژه در منطقه شوش تهران همکاری داشته است، نوجوانان لزوما دلیلی برای خودزنی عنوان نمیکنند. او اضافه میکند: «واقعیت این است که وقتی فردی خودزنی میکند لذت میبرد و آن لذت، موجب احساس آرامش در او میشود. این بچهها عموما توان ابراز احساسات ندارند، ولی طبق منابع علمی، در واقع استرس، اضطراب، افسردگی و اختلافات خانوادگی شدید و تنهایی میتواند علت این رخداد باشد.»
فرشته ادامه میدهد: «طبق مشاهدات من در برخورد با نوجوانانی که مبادرت به چنین کارهایی میکنند، بیشتر کسانی که درگیر اختلافات خانوادگی هستند و نوجوانانی که از خشونت خانگی رنج میبرند، اقدام به خودزنی میکنند.»
این رواندرمانگر و مددکار اجتماعی توضیح میدهد: «خودزنی به معنای خودکشی نیست، اما خودزنی در زمره ریسکهای رفتاری است.»
این خبرنگار حوزه اجتماعی که نام مستعار «مریم» را برای او انتخاب کردهایم، میگوید: «مسالهای که زمینهساز افسردگی میان نوجوانان در ایران شده است، تبعیض شدید اجتماعی است. یک نوجوان یا جوان میبیند یک خانواده ظرف مدت کوتاهی صاحب همهچیز میشود، ولی خانواده و والدین خودش بعد سالها تلاش و زحمت کشیدن به هیچ دستاورد اقتصادی و مالی در زندگی نرسیدهاند، در عوض کسی که ارتباطی با نهادهای نزدیک به حکومت دارد، صاحب همهچیز شده است.»
مریم ادامه میدهد: «مشاهده اینکه برخی خانوادهها زیر سایه ارتباط و رانت دولتی و حکومتی هم توانستهاند داخل کشور را داشته باشد و هم خارج از کشور را داشته باشد، برای نوجوانان آسیبزا است. برخی خانوادهها بهواسطه همین ارتباطات، شغل، درآمد و مزایای خوب دارند و حتی در خارج از کشور صاحب منزل و ملک هستند، ولی خانواده یک نوجوان از یک خانواده معمولی با اینکه تلاش بسیار میکند و از خیلی خواستههای خود میگذرد، هنوز هیچ نقطه روشنی در آینده ندارد.این ضربه مهلکی برای خیلی از افراد جامعه است، چون احساس بیعرضگی و ناکارآمد بودن میکند.»