افزایش حاشیهنشینی در ایران بعد از سال 1370
منصور فتحی، دانشیار مددکاری اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی در نهمین کنگره انجمن روانشناسی ایران که اخیرا برگزار شد به بررسی ابعاد روانی-اجتماعی حاشیهنشینی در ایران پرداخت.او گفت: «از دهه 1370 به بعد، حاشیهنشینی در کلانشهرها را بیشتر شاهد هستیم. این موضوع دلایل مختلفی از جمله فقر شهری و افزایش تورم سرسامآور دارد. به گونهای که در سالهای اخیر با اصطلاحاتی مانند کانکسنشینی و اجاره پشتبامها مواجه شدهایم.»فتحی ادامه داد: «از سوی دیگر آمار مهاجران افغانستانی هم قابل توجه است که بخش عمده آنها در بافت فرسوده و اقامتگاه غیررسمی سکونت دارند.»
حاشیهنشینی نخبگان
دانشیار مددکاری اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی در ادامه گفت: «از نظر اجتماعی اگر بخواهیم حاشیهنشینی را تعریف کنیم، دیگر محدود به شهر نیست. حاشیهنشینی یعنی افرادی که در حوزههای مختلف به دلایل اقتصادی و فرهنگی خارج از عرصه رسمی و بیبهره از انواع سرمایهها هستند. در نتیجه امکان مشارکت در تصمیمگیریها برای آنها وجود ندارد و عموما با آسیبهایی هم مواجه هستند.»او ادامه داد: «آنتونی گیدنز، جامعهشناس معروف از دو نوع حاشیهنشینی یاد میکند. او میگوید که برخی از افراد را جامعه طرد میکند. اما او از یک نوع حاشیهنشینی نخبگان هم یاد میکند. این افراد به دلیل شرایط جامعه خود را منزوی میکند و به حاشیه میروند.»
آمار بالای کودکهمسری در میان حاشیهنشینان
فتحی در ادامه برنامه با اشاره به ناکارآمدی نظامهای حمایتی در ایران، گفت: «اغلب سازمانها ادعای توانمندسازی حاشیهنشینان را دارند، ولی فقط پرداخت وام را انجام میدهند؛ آن هم به شکل غلط.»
او توضیح داد: «بخش عمدهای از کودکان مناطق حاشیهنشین به دلیل همان فقر ترکیبی از تحصیل محروم هستند. در واقع آمار کودکان کار و کودک همسری نیز در این مناطق بالاست.»
پیش از این مرکز پژوهشهای مجلس در گزارشی از آمار بالای بازماندگان از تحصیل و ترک تحصیل در ایران نوشت. در گزارش این مرکز آمده بود که در سال تحصیلی 1401-1400 حدود یک میلیون نفر از دانشآموزان یا از تحصیل بازماندند یا ترک تحصیل کرده بودند.
نکته مهمی که در این گزارش به آن اشاره شده، وضعیت اقتصادی دانشآموزان است. بنا بر این گزارش، حدود 70 درصد از کودکان بازمانده از تحصیل در دهک اول تا پنجم قرار داشتند. از سوی دیگر بررسی دادههای مرکز آمار ایران نشان میدهد، از سال 1396 تا سال 1401 حدود 184 هزار ازدواج برای دختران کمتر از 15 سال ثبت شد. ضمن آنکه در این 6 سال حدود پنج هزار طلاق برای این گروه سنی ثبت به ثبت رسیده است.
چالشهای حاشیهنشینان
فتحی، دانشیار مددکاری اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی در ادامه نشست فوق توضیح داد: «عمدتا مشاغل کاذب و غیررسمی دارند. درآمد آنها ناچیز است. تعلق خاطری به محل زندگی ندارند. در مناطق حاشیهنشین تراکم جمعیتی بالا و ساختار جمعیتی ناهمگون است. بنابراین شاهد افزایش آسیبهای اجتماعی در مناطق حاشیهنشین هستیم.»
او ادامه داد: «در مناطق حاشیهنشین شاهد فقر ترکیبی هستیم؛ یعنی صرفا صحبت از درآمد نیست. مسائل فرهنگی، اجتماعی و آموزشی هم مطرح است. این افراد به شدت احساس محرومیت و ناکامی دارند.»
فرهنگ فقر بر مناطق حاشیهنشین حاکم است
این پژوهشگر گفت: «در چنین شرایطی شاهد بیعدالتی اجتماعی نیز در این مناطق هستیم؛ به گونهای که امکانات آموزشی و بهداشتی و درمانی به شدت محدود و متناسب با جمعیت منطقه نیست. به نوعی فرهنگ فقر بر این مناطق حاکم است. افرادی که در آنها ساکن هستند در یک چرخه معیوب فقر گرفتار شدهاند.»
او ادامه داد: «حاشیهنشینان به نوعی احساس بیقدرتی میکنند؛ آنها معتقدند هیچ کنترلی بر زندگی خود ندارند و دیگران برای آنها تصمیم میگیرند.»
با این تورم، حاشیهنشینی قابل پیشبینی است
دانشیار مددکاری اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی در پایان به نقد سیاستگذاری در حوزه حاشیهنشینی پرداخت. او گفت: «سیاستگذاریها در مناطق حاشیهنشین هم قابل نقد است. در این زمینه نگاه آیندهگر و فعال نداریم.»
او بیان کرد: «همیشه منتظر هستیم که اتفاقی بیفتد و بعد ببینیم که چه باید کرد. در حالیکه در جامعهای که تورم شدید دارد، قابل پیشبینی است که بخش عمده جمعیت نمیتواند در جامعه شهری بمانند و به مرور به حاشیهنشینی کشیده میشود. در ایران نگاه سیستمی نیز وجود ندارد و هر کدام از بخشها به صورت جزیرهای عمل میکنند.» به گفته او، در چنین شرایطی ایجاد وضعیت موجود جای تعجب ندارد.