حذف و اضافه در انتخابات مجلس خبرگان؛ مهندسی رهبری نظام پس از علی خامنه‌ای

By | ۱۴۰۲-۱۱-۰۶

تایید نشدن صلاحیت رئیس دولت‌های یازدهم و دوازدهم جمهوری اسلامی برای حضور در انتخابات مجلس خبرگان رهبری در حالی اعلام شد که او برای سه دوره عضو این مجلس بوده است

سنت مخالفت شورای نگهبان با فعالیت مجدد روسای‌جمهوری پیشین در عرصه فعالیت سیاسی، پس از رهبری علی خامنه‌ای، حسن روحانی را نیز گرفتار کرد.

با انتشار نتیجه بررسی صلاحیت نامزدهای ششمین دوره مجلس خبرگان رهبری، روحانی به سرنوشتی دچار شد که پیش از او محمد خاتمی، هاشمی رفسنجانی و محمود احمدی‌نژاد هم آن را به شکل دیگر تجربه کردند.

اعلام تایید نشدن صلاحیت رئیس دولت‌های یازدهم و دوازدهم جمهوری اسلامی برای حضور در انتخابات مجلس خبرگان رهبری در حالی اعلام شد که او برای سه دوره عضو این مجمع بوده است.

حذف و اضافه در انتخابات مجلس خبرگان؛ مهندسی رهبری نظام پس از علی خامنه‌ای

رد صلاحیت امنیتی‌ترین چهره‌های نظام برای نامزدی مجلس خبرگان رهبری

با تایید نشدن صلاحیت یکی از امنیتی‌ترین چهره‌های تاریخ جمهوری اسلامی با داشتن سابقه دو دوره ریاست‌جمهوری، دبیری شورای‌عالی امنیت ملی، نمایندگی پنج دوره مجلس شورای اسلامی، نایب‌رئیسی مجلس، سه دوره عضویت در مجلس خبرگان، ریاست مرکز تحقیقات استراتژیک (راهبردی) ریاست‌جمهوری و مشاور رئیس‌جمهوری در امور امنیت ملی، او عملا از فعالیت سیاسی در ساختار رسمی حکومت منع شده است.

روحانی شخصی است که پیش از روی کار آمدن جمهوری اسلامی، لقب «امام» را برای روح‌الله خمینی به کار برد. اما حالا فقهای شورای نگهبان تشخیص داده‌اند او صلاحیت ندارد در مجلسی که شاید طی دوره جدید نام رهبر سوم جمهوری اسلامی را اعلام کند شرکت داشته باشد.

با اعلام خبر رد صلاحیت، حسن روحانی ضمن انتشار بیانیه‌ای سخنان هاشمی رفسنجانی خطاب به شورای نگهبان را تکرار کرد و آن را اتمام حجت برای خود دانست. روحانی گفت این اقدام با انگیزه‌های سیاسی انجام شده است و تاکید کرد: «کسانی حق مشارکت مردم را سلب کرده‌اند که نه مالک انقلاب و کشورند و نه صلاحیت تعیین مصالح کشور و سلب صلاحیت از خدمتگزاران صدیق و دلسوز کشور را دارند.»

اگرچه حذف روحانی از عرصه رقابت در صدر اخبار رسانه‌های داخلی قرار گرفت، اما او تنها کاندیدای سرشناس رد صلاحیت‌شده این دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی و خبرگان رهبری نیست.

در کنار روحانی، صلاحیت محمود علوی، وزیر اطلاعات دو دولت یازدهم و دوازدهم  نیز رد شد. او سابقه حضور در مجلس کنونی خبرگان رهبری و چهار دوره نمایندگی مجلس شورای اسلامی را دارد. به‌این‌ترتیب ظاهرا تیغ تیز رد صلاحیت‌ها حلقه امنیتی جمهوری اسلامی را گرفتار کرده است.

همچنین حلقه تنگ خودی‌های جمهوری اسلامی نه‌تنها جریان‌های موسوم به اصلاح‌طلبی و اعتدال‌گرا، بلکه سنتی‌ترین جریان اصول‌گرایی یعنی مجمع روحانیت مبارز را نیز درگیر کرده است.

مصطفی پورمحمدی، دبیرکل مجمع روحانیون مبارز، دیگر چهره خودی‌ و باسابقه امنیتی نظام نیز رد صلاحیت شده است.

البته پورمحمدی در انتخابات دوره پنجم خبرگان هم نتوانست از سد شورای نگهبان عبور کند. اما این بار داشتن سمت دبیرکلی اصلی‌ترین جریان قدیمی اصول‌گرایان این احتمال را تقویت کرده بود که فقهای شورای نگهبان صلاحیت او را تایید کنند.

وزیر دادگستری دولت اول حسن روحانی، وزیر کشور دولت اول محمود احمدی‌نژاد، رئیس سازمان بازرسی کل کشور، رئیس اطلاعات خارجی وزارت اطلاعات از سال‌های ۱۳۶۹ تا ۱۳۷۶ و قائم‌مقام وزیر اطلاعات از سال ۱۳۷۶ تا ۱۳۷۸ که نامش با اعدام‌های سال ۱۳۶۷ و هیئت مرگ گره‌ خورده است، چهره‌ای مرموز بود که در پرونده قتل‌های زنجیره‌ای دهه ۷۰ هم‌نامش مطرح شد.

پیام حذف چهره‌های شاخص از عرصه رقابت برای نشستن بر صندلی مجلس خبرگان

در نظر تحلیل‌گران سیاسی، پیام حذف چهره‌های شاخص امنیتی و سیاسی این است که رهبر جمهوری اسلامی نمی‌خواهد در بزنگاه‌ حیاتی انتخاب رهبر سوم، چهره‌های صاحب‌نفوذ سیاسی، اجرایی و امنیتی در مجلس خبرگان حضور داشته باشند.

بسیاری عقیده دارند مرگ مشکوک هاشمی رفسنجانی و ممانعت از نامزدی حسن خمینی در انتخابات پیشین مجلس خبرگان رهبری نیز بخشی از همین برنامه بوده است.

ناگفته نماند احمد جنتی، ریاست فعلی مجلس خبرگان رهبری و مردی که در سمت دبیر شورای نگهبان وظیفه حذف چهره‌هایی چون روحانی، پورمحمدی و علوی را برعهده دارد، به‌دلیل کهولت سن از شرکت در انتخابات دوره ششم کناره گرفته است.

در نظر بعضی، صحنه‌آرایی‌ فعلی مشابه شرایط انتخابات ریاست‌جمهوری در واقع تلاشی برای تسهیل شرایط نشستن چهره مورد تایید رهبر فعلی نظام، ابراهیم رئیسی، بر مسند ریاست مجلس خبرگان است.

هرچند در دوره پنجم مجلس خبرگان که جریان نزدیک به هاشمی رفسنجانی، محمد خاتمی و حسن روحانی توانستند در تهران و برخی شهرها پیروز مطلق انتخابات شوند، نشان داد که صرف پیروزی در صندوق‌های رای برای نقش‌آفرینی این افراد کافی نیست.

با وجود رای بالای هاشمی رفسنجانی و حسن روحانی در این انتخابات که به حذف محمد یزدی، مصباح یزدی و حضور احمد جنتی در جایگاه آخر فهرست برگزیدگان منجر شد، باز هم در روز انتخاب رئیس مجلس خبرگان، جنتی بر صندلی ریاست نشست.

اما هاشمی رفسنجانی در گفت‌وگویی مهم با طعنه یادآور شد برای نقش‌آفرینی در زمان انتخاب رهبر سوم به جایگاه ریاست مجلس خبرگان نیازی ندارد.

هاشمی آن سال در جریان رد صلاحیت حسن خمینی، خطاب به فقهای شورای نگهبان گفت: «صلاحیت شخصیتی که اشبه به جدش خمینی است را قبول نمی‌کنید؛ شما صلاحیت خود را از کجا آورده‌اید؟ چه کسی به شما اجازه داده است که قضاوت کنید؟»

جریان‌های سیاسی و امنیتی موثر بر انتخابات مجلس خبرگان رهبری

مجلس خبرگان با وظیفه انتخاب رهبر و نظارت بر عملکرد او، نقشی به‌ظاهر مهم در ساختار جمهوری اسلامی دارد. اما ساختار قدرت در جمهوری اسلامی به شکلی است که خبرگان بیش از آنکه نقش ناظر بر عملکرد رهبر را داشته باشد، مطیع رهبر است.

نماینده خبرگان که طبق قانون باید ناظر بر عملکرد رهبر باشد، عملا در این مجلس تابع بی‌چون‌وچرای رهبر جمهوری اسلامی است. به همین دلیل از ابتدای حکمرانی جمهوری اسلامی کرسی‌ این مجلس به نمایندگانی تعلق‌گرفته که اهمیت وزن سیاسی و فقهی آن‌ها زیر سایه میزان وفاداری به رهبر قرار داشته است.

به همین دلیل تحلیلگران بر این باورند که در بزنگاه انتخاب رهبر سوم، عوامل مختلف بر تایید صلاحیت افراد برای حضور در این مجلس موثرند. تجربه‌ای که حاصل انتخاب علی خامنه‌ای در مقام رهبر جمهوری اسلامی است.

انتخاب رهبر دوم در شرایطی رقم خورد که خامنه‌ای در جلسه انتخاب رهبر اذعان داشت صلاحیت این سمت را ندارد. بعدها در روایت‌های افراد مختلف مشخص شد نمایندگان مجلس خبرگان کمترین نقش را در انتخاب رهبر دوم داشته‌اند.

روحانیون نشسته بر صندلی‌های این مجلس در شرایطی که آن روزها تا آستانه تصمیم انتخاب شورای رهبری یا رهبری یکی از مراجع کهن‌سال پیش رفته بودند، با ذکر خاطره‌ای از هاشمی رفسنجانی و تایید احمد خمینی، دو شریک سیاسی آن روزهای علی خامنه‌ای، به رهبری علی خامنه‌ای رای مثبت دادند. ولی حامیان اصلی خامنه‌ای هرکدام به شکلی مورد غضب او قرار گرفتند و طرد شدند.

این تجربه شاید مهم‌ترین عاملی  باشد که علی خامنه‌ای حاضر نیست سرنوشت رهبری پس از خود و به‌ویژه سرنوشت بیتش را به لحظات غیرقابل‌پیش‌بینی در مجلس خبرگان واگذار کند.

ازاین‌رو این احتمال هم مطرح است که او همانند روح‌الله خمینی برای انتخاب حسینعلی منتظری در سمت قائم‌مقام رهبری، در زمان زنده‌بودن خود و آغاز به کار مجلس ششم خبرگان، نام فرد مطلوبش برای رهبری را از زبان نمایندگان این مجلس بشنود.

رقبای مدعی رهبری و مسئله مجلس خبرگان 

در میان اعضای بیت علی خامنه‌ای، مجتبی خامنه‌ای در نگاه بعضی از چهره‌های سیاسی یکی از شانس‌های جانشینی پدر است و گفته می‌شود با درنظرداشتن تجربه حذف فرزندان و بستگان نزدیک روح‌الله خمینی از قدرت، به‌خصوص سید احمد خمینی، بعید است خامنه‌ای سرنوشت بیت خود را به نمایندگان خبرگان واگذار کند.

حذف شاخص‌ترین چهره‌های تاثیرگذار سیاست ایران از عرصه انتخابات پیش‌ روی خبرگان، این احتمال را مطرح کرده است که با وجود کنار رفتن حسین طائب، نزدیک‌ترین چهره‌ امنیتی به مجتبی خامنه‌ای از ریاست سازمان اطلاعات سپاه پاسداران، جریان امنیتی نزدیک پسر رهبر حکومت بازوی اصلی چیدمان مجلس آینده خبرگان باشد.

علاوه بر مجلس خبرگان رهبری، سپاه پاسداران که در بیش از سه دهه رهبری علی خامنه‌ای برخلاف توصیه خمینی نه‌تنها در عرصه اقتصاد، بلکه نقشی تاثیرگذار در سیاست جمهوری اسلامی دارد نیز از موثرترین بازوهای تعیین‌کننده رهبری سوم خواهد بود.

نفوذ سپاه در بدنه سیاسی و امنیتی جمهوری اسلامی موجب شده است بخش مهمی از تلاش‌ها برای مهندسی انتخابات در ایران به این مجموعه نظامی زیر نظر رهبر بازگردد.

جریان‌هایی که در درون سپاه و حلقه امنیتی آن منافع  دارند، خود را در انتخاب فردی که بناست رهبری سوم جمهوری اسلامی را بر عهده بگیرد محق می‌دانند‌.

در ساختار سیاسی نظام نیز چهره‌هایی که در رویای خود قبای رهبری سوم را دوخته‌اند کم نیستند. ابراهیم رئیسی با حذف رقبای اصلی‌اش در انتخابات ریاست‌جمهوری سال ۱۴۰۰ به نظر مهم‌ترین کاندیدای رهبری است. آملی لاریجانی، ریاست فعلی مجمع تشخیص مصلحت، از چهره‌هایی است که جزء نامزدهای پیشین رهبری بود که شانس را با پرونده‌های اقتصادی افشا شده خود و خانواده‌اش ازدست‌ داده است.

محسنی اژه‌ای، ریاست فعلی قوه قضاییه، احمد علم‌الهدی و چند روحانی دیگر نیز با مرگ مصباح یزدی، محمد یزدی، هاشمی رفسنجانی، هاشمی شاهرودی و واعظ طبسی حالا برای خود شانس رهبری را قائل‌اند.

سابقه رد صلاحیت‌ها در مجلس خبرگان رهبری

در حال حاضر خطر اصلی برای جریان نزدیک به علی خامنه‌ای و بیت او ظاهرا نفوذ سیاسی چهره‌هایی همچون حسن روحانی، ناطق نوری، محمد خاتمی و برخی از روحانیون جریان نزدیک به روح‌الله خمینی است. ضمن آنکه تلاش برای حذف کسانی مانند حسن روحانی، محمود علوی و مصطفی پورمحمدی از سپهر سیاسی با وجود خبرساز بودنشان، موضوعی تازه به حساب نمی‌آید.

علاوه بر حذف افرادی مانند حسن خمینی، علی‌محمد دستغیب، مجید انصاری، محمود امجد، رسول منتجب نیا، کاظم صدیقی، مرتضی آقاتهرانی، محمدجواد حجتی کرمانی و مهدی هادوی تهرانی در دوره پنجم با نظر شورای نگهبان، طی دوره دوم تا چهارم مجلس خبرگان نیز رد صلاحیت برخی نام‌ها حاشیه‌ساز شد.

سال ۱۳۶۹ درست یک سال پس از به‌قدرت‌رسیدن علی خامنه‌ای، شورای نگهبان در اولین تجربه اجرای نظارت استصوابی برای ۸۳ کرسی این مجلس، تنها ۱۰۸ نامزد را تایید صلاحیت کرد.

حذف گسترده برخی از چهره‌های جریان موسوم به چپ در بدنه روحانیت جمهوری اسلامی که نیروهای نزدیک روح‌الله خمینی بودند تا حدی حاشیه‌ساز شد که مهدی کروبی، خلخالی، موسوی تبریزی، محتشمی، علی‌اصغر دستغیب، محمد خاتمی، هادی خامنه‌ای، محمد هاشمی و محمدعلی رحمانی در اعتراض به این تصمیم، طی نامه‌هایی خواستار اصلاح روند بررسی صلاحیت افراد شدند.

آن سال ایستادن شورای نگهبان بر موضع خود موجب شد مجمع روحانیون مبارز در بیانیه‌ای‌ اعلام کند در این انتخابات نامزد ندارد و برخی چهره‌های سرشناس سیاسی مانند توسلی، موسوی خوئینی‌ها و عبایی خراسانی در اعتراض به تصمیم شورای نگهبان از نامزدی در انتخابات انصراف دهند.

سال ۱۳۷۷، یک سال پس از پیروزی نیروهای جریان چپ روحانیت جمهوری اسلامی در انتخابات ریاست‌جمهوری، این باور در میان این نیروها تقویت شد که شورای نگهبان بر‌خلاف دوره قبل، به جریانی که پیروز انتخابات ریاست‌جمهوری بوده است فرصت حضور در انتخابات خبرگان خواهد داد.

این بار نیز فقهای شورای نگهبان نامزدهای اصلاح‌طلبان را با دو شیوه رد صلاحیت و الزام به شرکت در آزمونی که برای بسیاری از چهره‌های این جریان معنای توهین داشت از عرصه رقابت کنار گذاشتند.

انتخابات سال ۱۳۸۵ سرآغاز تقابل دو جریان سیاسی نزدیک مصباح یزدی به‌عنوان حامیان ولایت‌فقیه و هاشمی رفسنجانی بود.

با وجود حذف گسترده نامزدهای جریان موسوم به اصلاحات، این انتخابات به رقابتی معنادار میان فهرستی به رهبری هاشمی و فهرستی با رهبری مصباح بدل شد.

قرارگرفتن نام هاشمی در صدر و مصباح یزدی در رتبه ششم با وجود حذف گسترده روحانیون اصلاح‌طلب و اعتدال‌گرا، دلخوشی کوچکی برای این جریان بود. این گروه با وجود هاشمی و روحانی در خبرگان، به تاثیرگذاری در بزنگاه انتخاب رهبری سوم امید داشتند.

این چرخه‌ در انتخابات مجلس پنجم خبرگان نیز تکرار شد. این بار مصباح یزدی و محمد یزدی برای حضور در مجلس خبرگان منتخب نشدند، این موضوع باعث خشم علی خامنه‌ای شد.

رهبر جمهوری اسلامی در واکنش به وضع پیش‌آمده در روزی که بر مسئله نفوذ در ساختار سیاسی حکومت تاکید داشت، گفت: «برخی بزرگان هم هستند که با رای آوردن یا رای نیاوردن، هیچ خللی در شخصیت آن‌ها ایجاد نمی‌شود و آقایان یزدی و مصباح از جمله این افراد هستند و نبود آن‌ها برای مجلس خبرگان خسارت است.»

پیام رهبر جمهوری اسلامی موجب شد هر دوی این افراد در انتخابات میان‌دوره خبرگان از شهری دیگر نامزد و به مجلس خبرگان راه یابند. هرچند پیش از مراسم تحلیف، مرگ مانع تجدید حضور آن‌ها در این مجلس شد.

آخرین صحنه‌گردانی و مهندسی انتخابات مجلس خبرگان

اکنون به نظر می‌رسد برای انتخابات مجلس ششم خبرگان رهبری باتوجه به تجربه پنج دوره گذشته، شورای نگهبان نمی‌خواهد هیچ شانس و احتمالی برای انتخاب افرادی که مطلوب رهبر نظام نیستند باقی بگذارد.

تصمیم شورای نگهبان باعث شده است برای بسیاری از کرسی‌های مجلس خبرگان شرایط رقابت مهیا نباشد و در تهران نیز از هم‌اکنون در انتخاباتی غیررقابتی و با مشارکت بسیار پایین، برندگان مشخص شوند.

سعید شریعتی، فعال سیاسی، در ادعایی گفته روند تایید صلاحیت‌ها به‌گونه‌ای است که به‌احتمال‌قوی در برخی از کرسی‌ها هیچ فردی تایید صلاحیت نشده است.

مجلسی که باتوجه‌به سن علی خامنه‌ای و هشت ساله بودن دوره آن، بیش از همیشه شانس انتخاب رهبر سوم را خواهد داشت و حتی برخی از چهره‌های سیاسی ابایی ندارند این مسئله را به‌صراحت عنوان کنند.

جواد کریمی قدوسی، نماینده جبهه پایداری در مجلس، در واکنش به خبر رد صلاحیت روحانی به واقعه‌ای در صدر اسلام و پس از مرگ پیامبر و انتخاب خلیفه اول اشاره کرده و نوشته است: «کسی که استعداد و اراده سقیفه‌سازی را داشت توسط شورای محترم نگهبان رد صلاحیت شد.»

سخنانی که نشان می‌دهد حتی سیاسیون شیفته‌ خامنه‌ای نیز بر این باورند که مجلس آینده خبرگان ممکن است مسئول انتخاب رهبر سوم باشد.

طی سه دهه گذشته حذف فقهایی که بنا بود سرآمد علمای دینی زمان خود باشند در مجلس خبرگان رهبری و جایگزینی آن‌ها با چهره‌های مطیع رهبر و بدون نفوذ اجتماعی موجب شده است این مجلس بیش از آنکه مجلسی باقدرت نظارت بر عملکرد رهبر و انتخاب‌کننده فرد اصلح برای این مقام باشد، به ویترین تابعیت بی‌چون‌وچرا از ولایت مطلقه فقیه تبدیل شود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *